*در طلیعه گفتوگو بفرمایید که دلیل بزرگداشت اربعین چیست؟
اعتبار اربعین امام حسین(ع) از قدیمالایام میان شیعیان و در تقویم تاریخى وفاداران به امام حسین(ع) شناخته شده بوده است. کتاب مصباحالمتهجد شیخ طوسى که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول شیخ طوسى از روایات فراوان در باره تقویم موردنظر شیعه در باره ایام سوگ و شادى و دعا و روزه و عبادت است، ذیل ماه «صفر» مىنویسد: نخستین روز این ماه (از سال 121)، روز کشته شدن زیدبن علیبنالحسین است.
روز سوم این ماه از سال 64 روزى است که مسلم بن عقبه پرده کعبه را آتش زد و به دیوارهاى آن سنگ پرتاب نمود در حالى که به نمایندگى از یزید با عبداللهبن زبیر در نبرد بود.
روز 20 صفر ـ یعنى اربعین ـ زمانى است که حرم امام حسین(ع) یعنى کارواناسرا، از شام به مدینه مراجعت کردند. و روزى است که جابر بن عبدالله بنحرام انصارى، صحابى رسول خدا(ص)، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت قبر امام حسین(ع) بشتابد و او نخستین کسى است از مردمان که قبر آنحضرت را زیارت کرد.
در این روز زیارت امام حسین(ع) مستحب است و این زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکرى(ع) روایت شده که فرمود: علامات مومن پنج تاست: خواندن 51 رکعت نماز در شبانهروز ـ نمازهاى واجب و نافله و نماز شب ـ به دست کردن انگشترى دردست راست، برآمدن پیشانى از سجده، و بلند خواندن بسمالله الرحمن الرحیم در نماز.
شیخ طوسى سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از حضرت صادق علیهالسلام آورده است: السلام على ولىالله و حبیبه، السلام على خلیلالله ونجیبه، السلام على صفىالله و ابن صفیه...
این مطلبى است که شیخ طوسى، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرنپنجم در باره اربعین آورده است. طبعاً بر اساس اعتبارى که این روز میان شیعیان داشته است، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین مىخواندهاند و اگر مىتوانستهاند مانند جابر بر مزار امام حسین(ع) گرد آمده و آن امام را زیارت مىکردند. این سنت تا به امروز درعراق با قوت برپاست و شاهدیم که میلیونها شیعه عراقى و غیرعراقى در این روز بر مزار امام حسین(ع) جمع میشوند.
*راز و رمز اربعین درچیست؟
دراین خصوص باید به عرض برسانم اربعین از رازهاى هستى است، خصوصیت عدد چهل و اسرار نهفته در آن براى ما روشن نیست. البته چه بسا، با توجه به ویژگىهاى انسان، «چهل بار» تکرار یک رفتار پسندیده موجب ملکه معنوى و تعمیق آن رفتار و قابلیت نزول فیض خاص خداوند میشود.
*جایگاه اربعین در فرهنگ عاشورا به چه صورت است؟
در فرهنگ عاشورا، اربعین به چهلمین شب شهادت حسینبن علی(ع) گفته مىشود که مصادف با روز بیستم ماه صفر است. از سنتهاى مردمى گرامى داشت چهلم مردگان است، که به یاد عزیز فوت شده خویش، خیرات و صدقات مىدهند و مجلس یاد بود بر پا مىکنند، در روز بیستم صفر نیز، شیعیان، مراسم سوگوارى عظیمى را در کشورها و شهرهاى مختلف به یاد عاشوراى حسینى بر پا مىکنند. عاشقان و پیروان آن امام، در سحال اسرار اربعین به ذکر پرداخته و باران اشکبار چشم خویش را با مظلومیت حسین و یارانش پیوند مى زنند. این راه، راه تداوم عشق است و بیگمان هیچگاه بیرهرو نخواهد بود.
*عدد چهل یکى از اعداد مقدس و درفرهنگ شیعى از اعتبار و جایگاه خاصى برخوردار است در این خصوص نیز مطالبى بیان فرمایید؟
نخستین مسئلهاى که در ارتباط با «اربعین» جلب توجه مىکند، تعبیر اربعین در متون دینى است. ابتدا باید نکتهاى را به عنوان مقدمه یادآور شویم:
اصولا باید توجه داشت که در نگرش صحیح دینى، اعداد نقش خاصى به لحاظ عدد بودن، در القاى معنا و منظورى خاص ندارند؛ به این صورت که کسى نمىتواند به صرف این که در فلان مورد یا موارد، عدد هفت یا دوازده یاچهل یا هفتاد به کار رفته، استنباط و استنتاج خاصى داشته باشد. این یادآورى، از آن روست که برخى از فرقههاى مذهبى، بویژه آنها که تمایلات «باطنىگری» داشته یا دارند و گاه و بیگاه خود را به شیعه نیز منسوب مىکردهاند، و نیز برخى از شبه فیلسوفان متاثر از اندیشههاى انحرافى و باطنى و اسماعیلى، مروج چنین اندیشهاى در باره اعداد یا نوع حروف بوده و هستند.
در واقع، بسیارى از اعدادى که در نقلهاى دینى آمده، مىتواند بر اساس یک محاسبه الهى باشد، اما این که این عدد در موارد دیگرى هم کاربرد دارد و بدون یک مستند دینى مىتوان از آن در سایر موارد استفاده کرد، قابل قبول نیست. بهعنوان نمونه، در دهها مورد در کتابهاى دعا، عدد صد بهکار رفته که فلان ذکر را صد مرتبه بگویید، اما این دلیل بر تقدس عدد صد به عنوان صد نمىشود. همینطور سایر عددها. البته ناخواسته براى مردم عادى، برخى از این اعداد طى روزگاران، صورت تقدس به خود گرفته و گاه سوءاستفادههایى هم از آنها مىشود.
تنها چیزى که در باره برخى از این اعداد مىشود گفت آن است که آن اعداد معین نشانه کثرت است. به عنوان مثال، در باره هفت چنین اظهار نظرى شده است. بیش از اینهرچه گفته شود، نمىتوان به عنوان یک استدلال به آن نظر کرد.
مرحوم اربلى، از علماى بزرگ امامیه، در کتاب کشفالغمه فى معرفه الائمه در برابر کسانى که به تقدس عدد دوازده و بروج دوازدهگانه براى اثبات امامت ائمهاطهار(ع) استناد کردهاند، اظهار مىدارد، این مسئله نمىتواند چیزى را ثابت کند؛ چرا که اگر چنین باشد، اسماعیلیان یا هفت امامىها، مىتوانند دهها شاهد ـ مثل هفت آسمان ـ ارائه دهند که عدد هفت مقدس است، کما این که این کار راکردهاند.
*درباره نخستین اربعین سالار و سرور آزادگان جهان حضرت اباعبدالله الحسین(ع)مطالبى بیان فرمایید.
ـ در نخستین اربعین شهادت امام حسین(ع)، جابربن عبدالله انصارى و عطیه عوفى موفق به زیارت تربت و قبر سید الشهدا شدند. بنا به برخى نقلها، در همان اربعین، کاروان اسراى اهل بیت(ع) دربازگشت از شام و سر راه مدینه، از کربلا گذشتند و با جابر دیدار کردند. البته برخى از مورخان نیز آن را نفى کرده و نپذیرفته اند، از جمله مرحوم محدث قمى در «منتهى الامال» دلایلى ذکر مىکند که دیدار اهل بیت از کربلا در اربعین اول نبوده است. به هر حال، تکریم این روز و احیاى خاطره غمبار عاشورا، رمز تداوم شعور عاشورایى در زمانهاى بعد بوده است.
*چه رابطهای بین اربعین و عرفان وجود دارد؟
در فرهنگ اسلامى هم عدد چهل(اربعین) جایگاه ویژهاى دارد. چله نشینى براى رفع حاجات، حفظ کردن چهل حدیث، اخلاص چهل صباح، کمال عقل در چهل سالگی، دعا براى چهل مومن، چهل شب چهارشنبهها از این نمونههاست.
آمده است که چون حضرت موسى(ع) را قابل استماع کلام بیواسطه خداوند مىکردند چهل روز به خلوت فرستادند و خداوند فرمود: «ا و اذا واعدنا موسى اربعین لیله»
پیامبر حکیم(ص) فرمود:
«من اخلص لله اربعین یوما فجرالله ینابیع الحکمه من قلبه على لسانه»: هر کس چهل روز فقط براى خداوند تعالى اخلاص چشمههاى خداوند ورزد حکمت را از قلبش بر زبانش جارى مىسازد.
صاحب مرصاد العباد، عارف نامى نجمالدین شیرازى نیز گفته است: «و عدد اربعین را خاصیتى است در استکمال چیزها که اعداد دیگر را نیست.» چنانکه در حدیث صحیح آمده است:
ان خلق احدکم بجمع فى بطن امه اربعین یوما ثم یکون علقه مثل ذلک.
و خواجه علیه السلام ظهور چشمههاى حکمت از دل بر زبان را اختصاص اخلاص اربعین صباحا فرموده است، و حوالت کمال تخمیر طینت آدم علیهالسلام به اربعین صباحا کرد و از این نوع بسیار است.
*جایگاه عدد «اربعین» در متون دینى چگونه جایگاهى است؟
یکى از تعبیرهاى رایج عددى، تعبیر اربعین است که در بسیارى از موارد به کار رفته است. یک نمونه آن که سن رسولخدا(ص) در زمان مبعوث شدن، چهل بوده است. گفته شده که عدد چهل در سن انسانها، نشانه بلوغ و رشد فکرى است. گفتنى است که برخى از انبیاء در سنین کودکى به نبوت رسیدهاند. از ابن عباس (گویا به نقل از پیامبر(ص) نقل شده که اگر کسى چهل ساله شد و خیرش بر شرش غلبه نکرد، آماده رفتن به جهنم باشد. در نقلى آمده است که، مردمان طالب دنیایند تا چهل سالشان شود. پس از آن در پى آخرتخواهند رفت. (مجموعه ورام، ص 35)
در قرآن آمده است «میقات» موسى با پروردگارش در طى چهل روز حاصلشده است. در نقل است که، حضرت آدم چهل شبانه روز بر روى کوه صفا درحال سجده بود. (مستدرک وسایل ج 9، ص 329) در باره بنى اسرائیل هم آمده که براى استجابت دعاى خود چهل شبانه روز ناله و ضجه مىکردند. (مستدرک ج 5،ص 239) در نقلى آمده است که اگر کسى چهل روز خالص براى خدا باشد، خداوند او را در دنیا زاهد کرده و راه و چاه زندگى را به او مىآموزد و حکمت را در قلب و زبانش جارى مىکند. بدین مضمون روایات فراوانى وجود دارد. چله نشینى صوفیان هم درست یا غلط، از همین بابت بوده است. علامه مجلسى در کتاب بحار الانوار در این باره که برگرفتن چهل نشینى از حدیث مزبور نادرست است، به تفصیل سخن گفته است.
اعتبار حفظ چهل حدیث که در روایات فراوان دیگر آمده، سبب تالیف صدها اثر با عنوان اربعین در انتخاب چهل حدیث و شرح و بسط آنها شده است. در این نقلها آمده است که اگر کسى ازامت من، چهل حدیث حفظ کند که در امر دینش از آنها بهره برد، خداوند درروز قیامت او را فقیه و عالم محشور خواهد کرد. در نقل دیگرى آمده است که امیرمومنان(ع) فرمودند: اگر چهل مرد با من بیعت مىکردند، در برابردشمنانم مىایستادم. (الاحتجاج، ص84.) مرحوم کفعمى نوشته است: زمین از یک قطب، چهار نفر از اوتاد و چهل نفر از ابدال و هفتاد نفر نجیب، هیچگاه خالىنمىشود. (بحار ج 53، ص 200)
در باره نطفه هم تصور براین بوده که بعد از چهل روز علقه مىشود. همین عدد در تحولات بعدى علقه به مضغه تا تولد در نقلهاى کهن بهکار رفته است، گویى که عدد چهل مبدا یک تحول دانسته شدهاست.
در روایت است که کسى که شرابخوارى کند، نمازش تا چهل روز قبولنمىشود. و نیز در روایت است که کسى که چهل روز گوشت نخورد، خلقشتند مىشود. نیز در روایت است که کسى که چهل روز طعام حلال بخورد، خداوند قبلش را نورانى مىکند. نیز رسول خدا(ص) فرمود: کسى که لقمه حرامى بخورد، تا چهل روز دعایش مستجاب نمىشود. (مستدرک وسایل، ج 5، ص 217.)
اینها نمونهاى از نقلهایى بود که عدد اربعین در آنها به کار رفته است.
*شهید محراب مرحوم حاج سید محمدعلى قاضى طباطبایى درباه اربعین کتاب ارزشمندى دارد راجع به این کتاب توضیح بیشترى بیان فرمایید.
شهید محراب مرحوم حاج سید محمدعلى قاضى طباطبایى رحمهالله علیه، کتاب مفصلى با نام «تحقیق در باره اولین اربعین حضرت سید الشهداء» درباره اربعین نوشت که اخیرا هم به شکل تازه و زیبایى چاپ شده است.
هدف ایشان از نگارش این اثر آن بود تا ثابت کند، آمدن اسراى از شام به کربلا در نخستین اربعین، بعید نیست. این کتاب که ضمن نهصد صفحه چاپ شده، مشتمل بر تحقیقات حاشیهاى فراوانى درباره کربلاست که بسیارمفید و جالب است. اما به نظر مىرسد در اثبات نکته مورد نظر با همه زحمتى که مولف محترم کشیده، چندان موفق نبوده است.
ایشان در باره این اشکال که امکان ندارد اسرا ظرف چهل روز از کربلا به کوفه،از آنجا به شام و سپس از شام به کربلا بازگشته باشند، هفده نمونه از مسافرتها ومسیرها و زمانهایى که براى این راه در تاریخ آمده را به تفصیل نقل کردهاند. دراین نمونهها آمده است که مسیر کوفه تا شام و به عکس از یک هفته تا ده دوازده روز طى مىشده و بنابر این، ممکن است که در یک چهل روز، چنین مسیررفت و برگشتى طى شده باشد. اگر این سخن بیرونى هم درست باشد که سر امام حسین(ع) روز اول صفر وارد دمشق شده، مىتوان اظهار کرد که بیست روز بعد، اسرا مىتوانستند در کربلا باشند.
باید به اجمال گفت: بر فرض که طى این مسیر براى یک کاروان، در چنین زمان کوتاهى، با آن همه زن و بچه ممکن باشد، باید توجه داشت که آیا اصل این خبر در کتابهاى معتبر تاریخ آمده است یا نه. تا آنجا که مىدانیم، نقل این خبر در منابع تاریخى، از قرن هفتم به آن سوى تجاوز نمىکند. به علاوه، علماى بزرگ شیعه، مانند شیخ مفید و شیخ طوسى، نه تنها به آن اشاره نکردهاند، بلکه به عکس آن تصریح کرده و نوشتهاند: روز اربعین روزى است که حرم امام حسین(ع) وارد مدینه شده یا از شام به سوى مدینه خارج شده است.
آنچه مىماند این است که نخستین زیارت امام حسین(ع) در نخستین اربعین، توسط جابر بن عبدالله انصارى صورت گرفته است و از آن پس ائمه اطهار علیهمالسلام که از هر فرصتى براى رواج زیارت امام حسین(ع) بهره مىگرفتند، آنروز را که نخستین زیارت در آن انجام شده، به عنوان روزى که زیارت امامحسین(ع) در آن مستحب است، اعلام فرمودند.
متن زیارت اربعین هم ازسوى حضرت صادق علیهالسلام انشاء شده و با داشتن آن مضامین عالى، شیعیان را از زیارتآن حضرت در این روز برخوردار مىکند.
اهمیت خواندن زیارت اربعین تاجایى است که از علائم شیعه دانسته شده است، درست آن گونه که بلند خواندن بسمالله در نماز و خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در شبانه روز درروایات بیشمارى، از علائم شیعه بودن عنوان شده است.
زیارت اربعین در «مصباح المتهجد» شیخ طوسى و نیز «تهذیب الاحکام» وى به نقل ازصفوان بن مهران جمال آمده است. وى گفت که مولایم صادق(ع) فرمود: زیارت اربعین که باید وقت برآمدن روز خوانده شود چنین است..... این زیارت، به جهاتى مشابه برخى از زیارات دیگر است، اما از آن روى کهمشتمل بر برخى از تعابیر جالب در زمینه هدف امامحسین از این قیام است، داراى اهمیت ویژه مىباشد. در بخشى از این زیارت در باره هدف امام حسین(ع) از این نهضت آمده است... «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله... و قد توازر علیه من غرته الدنیا و باع حظه بالارذل الادنی.»
خدایا، امام حسین(ع) همه چیزش را براى نجات بندگانت از نابخردى وسرگشتگى و ضلالت در راه تو داده در حالى که مشتى فریب خورده که انسانیت خود را به دنیاى پست فروختهاند بر ضد وى شوریده آن حضرت را بهشهادت رساندند.
*در پایان اگر سخنى دارید بفرمایید.
نخست آن که برخى از روایاتى که در باب زیارت امام حسین(ع) در کتاب کامل الزیارات ابن قولویه آمده، گریه چهل روزه آسمان و زمین و خورشید و ملائکه را بر امامحسین(ع) یادآور شده است. (اربعین شهید قاضى، ص 386)
دوم این که ابن طاووس یک اشکال تاریخى هم نسبت به اربعین بودن روز بیستم صفرمطرح کرده و آن اینکه اگر امام حسین(ع) روز دهم محرم به شهادت رسیدهباشد، اربعین آن حضرت نوزدهم صفر مىشود نه بیستم. در پاسخ گفته شده است، به احتمال ماه محرمى که در دهم آن امام حسین(ع) به شهادت رسیده، بیست و نه روز بوده است. اگر ماه کامل بوده، باید گفت که روز شهادت را به شمارش نیاوردهاند. (بحارالانورا، ج 98، ص335).