جنگ ایران

جنگ با ایران؛ چه کسی ضرر می‌کند؟

سیاست و اقتصاد | سیاست | سیاست خارجی

| «جنگ با امریکا خیلی نزدیک است.» این پیامی است که هرازگاهی، از ماشین رسانه‌های داخلی و خارجی، به ذهن ایرانیان منتقل شده و در تاکسی و اتوبوس و بازار درباره‌اش صحبت می‌شود.

 

«جنگ با امریکا خیلی نزدیک است.» این پیامی است که هرازگاهی، از ماشین رسانه‌های داخلی و خارجی، به ذهن ایرانیان منتقل شده و در تاکسی و اتوبوس و بازار درباره‌اش صحبت می‌شود. در این نوشتار به چند نکته درباره جنگ ایران و آمریکا اشاره شده است:

 

یک. برخلاف آن‌ها، جنگ موقعیت سیاسی ایران را تحکیم می‌کند.

جنگ چندساعته اسرائیل در نوار غزه، ائتلاف پیروز در کابینه صهیونیستی را متلاشی کرد و رژیم اشغالگر قدس را به بحران سیاسی کشاند. ترامپ به سیاست‌های جنگ‌طلبانه اوباما تاخت و شروع جنگ جدید در خاورمیانه به معنای شکست قطعی او در انتخابات بعدی است. باتلاق جنگ با یمن برای امارات و سعودی، گزارش سازمان ملل در مورد مشارکت قطعی بن‌سلمان در قتل خاشاقچی و اعتراضات به نحوه عملکرد سلمان و پسرش، در کنار اولین ضربه غافلگیر کننده از سوی ایران، پایه‌های حکومت سعودی را به لرزه خواهد انداخت.

جنگ احتمالی با ایران، مردم را متحد خواهد کرد. این جمله‌ای است که همه روسای جمهور امریکا پس از انقلاب آن را بیان کرده‌اند. این به معنی درک و فهم آن‌ها از تأثیر شروع جنگ بر اتحاد و همبستگی ایرانی‌ها است. دولت ایران در میانه دومین دوره تصدی ریاست جمهوری است و هیچ گروه آلترناتیوی چه در داخل و چه در خارج برای جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد. وقوع جنگ موقعیت سیاسی ایران را در منطقه و جهان نیز ارتقاء خواهد داد.

 

دو. جنگ نفت را گران می‌کند.

شروع هرگونه درگیری در منطقه خلیج‌فارس و دریای عمان، قیمت جهانی نفت را افزایش خواهد داد. در کمترین پیش‌بینی‌ها، با شروع جنگ این قیمت به مرز 300 دلار خواهد رسید. البته راه‌های فروش و انتقال نفت‌کش‌های دشمن برای ما مشخص است؛ آنچه مشخص نیست مسیرهای فروش و انتقال نفت ایران است. به‌هرحال دست‌کم بیست درصد از اقتصاد جهانی و 35 هزار میلیارد دلار متأثر از این جنگ خواهد بود. آمریکا مجبور به پرداخت هزینه‌های نجومی در این جنگ خواهد شد و همه این‌ها به معنای فرصت طلایی قدرت‌های اقتصادی جهان، برای سبقت گرفتن از آمریکا است. بماند که آمریکا اکنون بالغ‌بر بیست‌ودو هزار میلیارد دلار بدهی دارد که این مبلغ به‌اندازه حدود 15 سال بودجه سالیانه امریکا است.

 

سه. جنگ ایران و آمریکا، بلوک‌بندی جدیدی در جهان ایجاد خواهد کرد.

وضعیت ساختار آنارشیستی نظام بین‌الملل برای بسیاری از کشورها غیرقابل‌تحمل است؛ اما کسی جرئت اعتراض به هژمونی آمریکا را ندارد. تعداد کشورهایی که مورد تحریم آمریکا قرار گرفته‌اند، به بیش از بیست کشور می‌رسد؛ جنگ تجاری با کشور چین را هم به آن اضافه کنید. جدی شدن جنگ با ایران می‌تواند ظرفیت‌های جهانی مبارزه با آمریکا را دوباره بیدار کند و دیوار آهنین جدیدی در سراسر جهان با محوریت مبارزه با آمریکا ایجاد کند. استفاده از ظرفیت‌های دشمنان بالفعل آمریکا مثل کره شمالی، کوبا و ونزوئلا در کنار ظرفیت‌ها و کشورهایی که در آینده جرئت رویارویی با آمریکا را پیدا خواهند کرد، می‌تواند منافع آمریکا را در سراسر جهان به خطر بیندازد.

 

چهار. برخلاف آن‌ها، ایران شرکای واقعی دارد.

آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه ما هیچ شریک واقعی برای نبرد با جمهوری اسلامی ایران در اختیار ندارند. رژیم وهابی‌تکفیری سعودی و امارات، همین‌الآن‌هم برای جنگ با انصارالله یمن از نیروهای مزدور استفاده می‌کنند؛ اما ایران در کل منطقه با دولت‌ها و گروه‌های شناخته‌شده‌‌ و امتحان‌پس‌داده‌ای همکاری می‌کند. عراق، سوریه و لبنان و همچنین از حزب‌الله، گروه‌های فلسطینی چه در غزه و چه در کرانه باختری، حشدالشعبی عراق که خود شامل ده‌ها گروه مختلف است، دفاع محلی و دفاع وطنی سوریه، گروه‌های اسلام‌گرا و خمینیست در افغانستان و گروه‌های ناشناخته در خود عربستان، امارات، بحرین، کویت و… گرفته تا خود اروپا، آمریکا و حتی داخل رژیم صهیونیستی. مورد آخر هم کشور روسیه است که سابقه همکاری چندین ساله در جنگ با داعش در سوریه به تحکیم روابط دوجانبه و نزدیک شدن فرماندهان نظامی دو کشور کمک شایانی کرد.

 

آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه ما هیچ شریک واقعی برای نبرد با جمهوری اسلامی ایران در اختیار ندارند. رژیم وهابی‌تکفیری سعودی و امارات، همین‌الآن‌هم برای جنگ با انصارالله یمن از نیروهای مزدور استفاده می‌کنند؛ اما ایران در کل منطقه با دولت‌ها و گروه‌های شناخته‌شده‌‌ و امتحان‌پس‌داده‌ای همکاری می‌کند.

 

پنج. برخلاف ایران، سلاح‌های آن‌ها فوتوشاپی است.

سرنگونی پهپاد آمریکایی گلوبال‌هاوک که غیرقابل‌شناسایی و غیرقابل‌انهدام معرفی می‌شد و سرنگونی پهپاد جاسوسی ارتش سعودی در آسمان منطقه «الفازه» در استان الحدیده با پدافند هوایی انصارالله یمن از تحولات نظامی منطقه است. چندی پیش یکی از مقامات آمریکایی قدرت موشکی ایران را فوتوشاپی دانسته بود! جالب اینجا است که در همین حال ترامپ از ایران به خاطر منهدم نکردن هواپیمای حامل نیروهای نظامی‌اش، توسط همین موشک‌های فوتوشاپی، تشکر کرد. سامانه گنبد آهنین که قرار بود پشه را پس از ورود بدون اجازه به آسمان رژیم اشغالگر قدس روی هوا بزند، از زمان جنگ 33 روزه و بعدازآن در پنج مرحله درگیری با نیروهای مقاومت فلسطینی و موشک‌پرانی‌ها، آن‌هم از نوع فجر 5، به دستمایه‌ای برای خنده کارشناسان نظامی تبدیل شده است.

مسئله نادیده گرفتن توان نظامی دشمن نیست؛ مسئله پایان عصر سلاح‌های قرن بیستمی است. در نظر بگیرید پیش‌ازاین تانک، هواپیما یا بالگرد مهم‌ترین عناصر هجومی در یک جنگ محسوب می‌شدند؛ اما دیگر این تجهیزات کارایی خاصی ندارند. دو سال پیش با آغاز فعالیت سامانه پدافند هوایی سوریه علیه تجاوزات هواپیماها و موشک‌های رژیم صهیونیستی، ناکارآمدی توان هجومی سلاح‌های آمریکایی به اثبات رسید. به‌جز بیشتر موشک‌های اسرائیلی، هواپیماهای F16 آمریکایی با سامانه‌ای معادل سامانه پدافند S200، یک‌بار در آسمان سوریه و یک‌بار در آسمان رژیم صهیونیستی مورد اصابت قرار گرفت و در اتفاقی نادر، هواپیمای F35 اسرائیل مجبور شد در زمان حمله پشت یک هواپیمای روس پنهان شود که یکی از بزرگ‌ترین افتضاحات نظامی قرن بیست‌ویک برای یک ارتش محسوب می‌شد. در اینجا حمله پهپادهای یمنی به خود سامانه پاتریوت و حمله اخیر به تاسیسات آرامکوی عربستان در عمق 1000 کیلومتری و عقب‌ماندگی سامانه‌های پدافندی آمریکا در عربستان هم به‌عنوان آخرین نمونه مطرح می‌شود.

 

مسئله نادیده گرفتن توان نظامی دشمن نیست؛ مسئله پایان عصر سلاح‌های قرن بیستمی است. در نظر بگیرید پیش‌ازاین تانک، هواپیما یا بالگرد مهم‌ترین عناصر هجومی در یک جنگ محسوب می‌شدند؛ اما دیگر این تجهیزات کارایی خاصی ندارند.

 

آنچه به‌عنوان پیشرفته‌ترین سامانه پدافند هوایی در دنیا معرفی می‌شود، نمی‌تواند از خود دفاع کند! پس چگونه قرار است از مراکز حساس سعودی و اماراتی حفاظت کند؟

حال کافی است تنها به 160 هزار موشک آماده شلیک حزب‌الله نگاهی بیندازیم. این تعداد موشک معادل کل موشک‌های موجود در اروپا است. بررسی بقیه موارد و قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران را در مقالات دیگری خواهید یافت.

 

شش. نقاط آسیب‌پذیر ایران خیلی کمتر از آن‌ها است.

در صورت وقوع جنگ، آمریکایی‌ها کجای کشور را مورد هدف قرار خواهند داد؟ مثلاً کدام کارخانه یا کدام پل یا کدامیک از مراکز حساس نظامی؟ هیچ نقطه‌ای در سراسر کشور وجود ندارد که اهمیت استراتژیک داشته باشد و به‌سرعت قابل‌تبدیل به احسن نباشد؛ مثلاً فرض کنید موشک‌های آن‌ها برفرض محال از سامانه پدافند هوایی ما عبور کند و کارخانه سایپا را موشک‌باران کند و این کارخانه را با خاک یکسان کند. تصور اولیه بر این است که هیچ‌کس در ایران از این موضوع ناراحت نمی‌شود! چراکه کارخانه‌ای که با دانش فنی موجود در کشور دوباره احداث شود، قطعاً از کارخانه فعلی بهتر خواهد بود! بسیاری از صنایع ما از پتروشیمی گرفته تا فولاد و حتی صنایع نظامی ما نیاز به بازسازی دارند. هرگونه تخریب در این صنایع تغییری جدی در میزان سرمایه‌گذاری مورد نیاز برای افزایش بهره‌وری آن‌ها ایجاد نخواهد کرد. غربی‌ها در موفق‌ترین پروژه تخریب خود در قالب برجام، آب‌سنگین اراک را بتن‌ریزی کردند؛ اما آن‌هم به‌زودی به دست متخصصان داخلی بهتر از قبل بازسازی خواهد شد.

حالا تصور کنید یک موشک به برج دبی اصابت کند یا یکی از ناوهای عریض و طویل آمریکایی در خلیج‌فارس غرق شود. کارشناسان نظامی هزینه غرق شدن یک ناو آمریکایی را 100 میلیارد دلار برآورد کرده‌اند؛ یعنی انهدام یک ناو به‌اندازه کل بودجه کشور ما در یک سال به آن‌ها صدمه می‌زند. در کنار این‌ها، آرامکوی هزار میلیارد دلاری سعودی و فرودگاه‌های امارات و بندرهای سعودی و از همه مهم‌تر، نیروگاه دیمونا و فرودگاه بن‌گوریون رژیم صهیونیستی و هزاران نقطه استراتژیک فلج‌کننده دیگر را در نظر داشته باشید.

درست است که وقوع جنگ برای ما هزینه خواهد داشت، اما با هزینه‌ای که آن‌ها پرداخت می‌کنند قابل‌مقایسه نیست. از منابع غیررسمی اعلام شده است که در لحظه اولِ جنگ، ایران نزدیک به 20 هزار موشک به اهداف تعیین شده در منطقه شلیک خواهد کرد. یک درصد از این موشک‌های نقطه‌زنِ غیرقابل رهگیری هم به هدف برسد، در همان روز اول، جنگ تمام‌شده خواهد بود.

 

هفت. نفوذ و قدرت منطقه‌ای ایران، به‌مراتب از دشمن بیشتر است.

درست در زمانی که آمریکایی‌ها ندای الرحیل در سوریه و عراق و افغانستان سر داده‌اند، سپاه پاسداران به درخواست دولت سوریه در نزدیکی مرزهای این کشور با رژیم صهیونیستی حضور دارد. نیروی دریایی ارتش هم که مرتب به باب‌المندب ناوگروه اعزام می‌کند. تکلیف عراق و حزب‌الله و گروه‌های فلسطینی هم که مشخص است. دیگر کشورهای همسایه نیز در صورت بروز جنگ با آمریکا چاره‌ای جز همکاری با ایران نخواهند داشت؛ چراکه پس از شروع درگیری هیچ‌کس دوست ندارد طرف بازنده باشد. البته پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه خلیج‌فارس، در کشورهایی مثل بحرین، کویت و امارات متحده عربی نیز قابل‌توجه‌اند؛ اما ریزترین اطلاعات همین پایگاه‌ها در اختیار ایران قرار دارد و هدف‌های مطمئنی برای شروع درگیری با آمریکا و گرفتن تلفات از نیروهای نظامی و جلوگیری از کشتار غیرنظامیان خواهد بود. تفاوت و مزیت حضور منطقه‌ای ما با آن‌ها در همین مردمی بودن حضور ما است.

 

هشت. برخلاف ایران، دشمن از هر زمان دیگری ضعیف‌تر به نظر می‌رسد.

اسرائیل در گرداب محاصره همه‌جانبه از شمال، حزب‌الله، از شمال شرقی، سوریه، از شرق، گروه‌های فلسطینی کرانه باختری و از غرب، حماس قرار گرفته است. امارات و سعودی در گرداب جنگ با کشور تحت محاصره یمن‌اند و در برابر نیروهای انصارالله در باتلاق گیر افتاده‌اند و دو استان جنوبی سعودی جولانگاه انصارالله شده است. در آمریکا هم کمتر کسی با جنگ با ایران موافق است و قطعاً هیچ اجماعی برای جنگ با ایران در آمریکا شکل نخواهد گرفت. در مقابل وضعیت ما در حال عادی شدن است و بحران‌های مالی و ارزی سال گذشته مهار شده‌اند. هیچ مشکل جدی و معارضی در داخل مرزهای ایران وجود ندارد و در صورت آغاز جنگ، تمام امکانات کشور روی مسئله جنگ با آمریکا متمرکز خواهد شد.

 

نه. ایران برخلاف آن‌ها از وسعت زیاد و عمق استراتژیک برخوردار است.

چند مرکز نظامی در اسرائیل باید سقوط کند تا بگوییم اسرائیل نابود شد؟ مساحت سرزمین‌های اشغال شده، چند کیلومترمربع است؟ چند مقر اصلی فرماندهی در سعودی یا امارات وجود دارد؟

سران این رژیم‌های وابسته با اولین برخورد موشک‌ها در کنار قصرهایشان بار سفر همیشگی خود به کاخ‌هایشان در اروپا را خواهند بست؛ اما در نقطه‌ مقابل، جمهوری اسلامی ایران کاملاً آماده هرگونه نبرد کوتاه‌مدت و بلندمدت است. از سال‌ها قبل طرح‌های دفاع موزاییکی و پدافند غیرعامل در ایران مورداجرا قرار گرفته و دشمن تا آخرین روستای ایران را برای برتری و تفوق نظامی باید اشغال کند. این گزاره به این معنا است که حتی اگر دشمن بخواهد به قول خودشان سرِ مار را بزنند و جمهوری اسلامی ایران را از بین ببرند، باید به ازای تسخیر هر شهر، حداقل یک لشکر و به ازای تسخیر هر روستا باید یک تیپ نیرو وارد منطقه کند و با یک حساب ساده، معادل حداقل دوونیم میلیون نیروی نظامی برای جنگ با ایران لازم است. تازه شهرهای بزرگ را باید جداگانه موردمحاسبه قرار داد؛ ضمناً عقبه استراتژیک ایران در عراق و سوریه را هم در نظر بگیرید و افغانستان و پاکستان را هم فراموش نکنید.

 

اسرائیل در گرداب محاصره همه‌جانبه از شمال، حزب‌الله، از شمال شرقی، سوریه، از شرق، گروه‌های فلسطینی کرانه باختری و از غرب، حماس قرار گرفته است. امارات و سعودی در گرداب جنگ با کشور تحت محاصره یمن‌اند و در برابر نیروهای انصارالله در باتلاق گیر افتاده‌اند و دو استان جنوبی سعودی جولانگاه انصارالله شده است. در آمریکا هم کمتر کسی با جنگ با ایران موافق است.

 

ده. ایران موشک دارد.

ما در همه‌ زمینه‌های دانش نظامی پیشرفت کرده‌ایم؛ اما موشک موضوع دیگری است. آن‌هم موشک‌هایی که در زمین و هوا و دریا تمامی رکوردهای جهانی را جابه‌جا کرده‌اند. این به معنای قدرت ضربه زدن به دشمن از هزاران نقطه نامعلوم است. موشک با کمترین هزینه از نیروهای دشمن تلفات می‌گیرد؛ تجهیزات جنگی آن‌ها را نابود و طرح‌های نظامی دشمن را مختل می‌کند. موشک‌های نقطه‌زن ما که چند سال پیش، انفجار یکی از آن‌ها تهران را لرزاند، چه بلایی بر سر پایگاه‌های نظامی آمریکا، شهرک‌های صهیونیست‌نشین و کاخ‌های شیوخ تروریست سعودی خواهد آورد؟

 

یازده. برخلاف آن‌ها، ایران از هر زمان دیگری برای جنگ آماده‌تر است.

ما هیچ‌گاه به این اندازه آماده جنگ نبوده‌ایم. هنوز فرماندهان نظامی زمان دفاع مقدس در سپاه و ارتش حضور دارند و این به معنای وجود عنصر تجربه در ساختار نظامی کشور است. در آن زمان به فرماندهان کم‌سن‌وسال و جوان اعتماد شد و اکنون بیشتر فرماندهان سپاه و ارتش سابقه حضور در قرارگاه‌ها، فرماندهی لشگر یا حداقل سابقه فرماندهی عملیات در زمان جنگ را دارند. کارشناسان نظامی و اهل‌فن می‌دانند سابقه حضور در میدان جنگ برای پیشبرد نبرد تا چه اندازه مؤثر است؛ اما عموم فرماندهان آمریکایی و صهیونیستی و برده‌های سیاسی آن‌ها در حاشیه خلیج‌فارس یا عموماً هیچ‌گاه در یک جنگ واقعی حضور نداشته‌اند یا با شرکت در معدود جنگ‌های نیابتی در سال‌های اخیر، طعم شکست را چشیده‌اند. در خصوص کادر جدید نظامی ایران هم باید به جنگ‌های اخیر در سوریه و عراق و تجربه حاصل از آن‌ها برای نیروهای جدیدِ شهادت‌طلبِ سپاه، ارتش و حتی نیروی انتظامی اشاره کرد. نعمت و برکات جنگ با داعش که در زمان اوج خود به‌تنهایی کشوری بزرگ‌تر از عراق و سوریه شده بود، به این زودی‌ها معلوم نمی‌شود.

 

دوازده. آمادگی روحی نیروهای ایران برای نبرد با آمریکا و اسرائیل، قابل‌مقایسه با روحیه دشمن نیست.

جنگ با آمریکا؛ چرا بترسیم؟ از چه چیز این دشمن باید ترسید؟ از ناوهای عریض‌وطویل آن‌که هدفی آسان برای موشک‌های برد کوتاه ما هستند؛ از پهپادهای فوق پیشرفته آن‌که یمنی‌ها آن‌ها را روی هوا شکار می‌کنند؛ از هواپیماهای جنگنده آن‌ها که با پدافند از دور خارج شده سوریه هم قابل‌انهدام است یا از نیروی زمینی آن‌ها که در عراق و افغانستان زمین‌گیر شدند؟

 

سیزده. جنگ با ایران یعنی خداحافظی با هژمونی آمریکا و سلام به ابرقدرت جدید.

شک نکنید جنگ با جمهوری اسلامی ایران آخرین رخداد سیاسی رژیم صهیونیستی در کتاب‌های درسی آینده خواهد بود. چه‌بسا نیروهای مردمی در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، فرصت حضور در عرصه سیاست را پیدا کنند و انصارالله کشور حجاز را از دست آخرین بازمانده‌های عبدالعزیز نجات دهد. اگرچه حتی همین امروز هم رسانه‌های غربی مثل نیوزویک، جمهوری اسلامی ایران را در کنار چین و روسیه به‌عنوان قدرت‌های آینده جهان معرفی می‌کنند؛ اما وقوع جنگ، قطعاً این روند را سرعت می‌بخشد.

 

چهارده. قدرت رهبری ایران با آن‌ها قابل‌مقایسه نیست.

یکی از مهم‌ترین عناصر تعیین‌کننده در میدان نبرد، قدرت فرماندهی و رهبری است. از زمان حضور رهبری به‌عنوان نماینده بنیانگذار جمهوری اسلامی در وزارت دفاع تا امروز، کسی بر میزان تسلط ایشان به مسائل نظامی و استراتژیک تردیدی نکرده است؛ اما در طرف مقابل کسانی قرار دارند که شروع به مقایسه آن‌ها با رهبران جبهه مقاومت مانند سیدحسن نصرالله، حتی عقلانی هم نیست؛ اما درهرصورت این تعالی رهبری در جنگ برای برتری ما بسیار ارزشمند خواهد بود.

بنابراین، واقعیت این است که تنها امید دشمن برای ضربه زدن به ما، ایجاد نارضایتی و ازهم‌گسستگی داخلی است. بااین‌همه برنامه‌ریزی، چرا آن‌ها باید با ورود به یک جنگِ ازپیش‌باخته، تمامی سرمایه‌گذاری 40 ساله خود را نابود کنند؟ غیرازاین مسائل، سلاح‌ها و نقاط قوت استراتژیک متعددی در اختیار ایران است که تنها با وقوع جنگ از آن‌ها رونمایی خواهد شد. ما هرگز شروع‌کننده جنگی در منطقه نخواهیم بود؛ دشمن ما نیز هرچقدر هم احمق باشد، این موارد را در کنار صدها نکته مشخص و نامشخص دیگر، نادیده نخواهد گرفت. فلذا با این تفاصیل، هر تحلیل‌گر منصفی متوجه می‌شود که هر اتفاقی هم بیافتد، جنگ نمی‌شود.

عکس: مرتضی آخوندی/ تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code