چه زمانی آدم با اصالتی خواهم بود؟
- نوشته شده : باشگاه اندیشه
- 07 جولای 2019
- تعداد نظرات :0
علم و فلسفه | فلسفه و حکمت | هویت
| افراد در طی دوران زندگی، همواره خود را در حال نزدیکتر شدن به خود حقیقیشان میبینند.
الیزابت ستو[1] مدیر لابراتوار افکار و مشاهدات وجودی و شخصیتی (SETO) و استادیار روانشناسی کالج کالبی[2] در مین[3] است.
این یک نصیحت متعارف است: «با اصالت زندگی کن». اما اصالت دقیقاً به چه معنا است؟ بهعنوان یک مفهوم روانشناختی، اصالت بهسادگی به معنای پذیرفتن خود حقیقی، که درست در درون شما قرار دارد، و رفتار کردن مطابق با ارزشها و اعتقادات خودتان است. بسیاری از روانشناسان اجتماعی، از جمله خود من، تقریب شخص عامی را نیز به این تعریف اضافه میکنند. بهعبارت دیگر، اصالت یک قضاوت ذهنی است. تنها خودمان هستیم که به این امر که آیا اصیل رفتار میکنیم یا خیر، واقفیم.
آیا افراد تصور میکنند که با گذر زمان اصیلتر میشوند یا اینکه از اصالت آنها کاسته میشود؟
نظر من این است که افراد بر این باورند که با گذر زمان بیشتر به خود حقیقیشان تبدیل میشوند. هرچه باشد، همهی ما دوست داریم تصور کنیم که در حال رشد و تغییر در جهت مثبت هستیم. بمباران شدن مداوم با این پیام که «خودت باش» میتواند نشان دهد که نیرویی ما را از بروز دادن کامل خود حقیقیمان بازمیدارد. همینطور که مسنتر میشویم، آزادی بیشتری را در نشان دادن خود واقعیمان تجربه میکنیم. آزادی برای غلبه بر هرچیزی که ما را وادار به پنهان شدن در پشت یک نقاب میکند. آزادی برای تبدیل شدن به شخصیت حقیقی که در خود میبینیم.
من و همکارم ربکا اشلیگل[4] در آخرین تحقیقات خود در صدد انجام یک آزمون برآمدیم. در این آزمون قصد داشتیم دریابیم که آیا افراد اعتقاد دارند که حس اصالت آنها در طی دوران زندگیشان تغییر میکند یا خیر. با استفاده از این برداشت ذهنی که یافتن و ابراز کردن خود حقیقی یک فرد، یک هدف متعارف است، ما پیشرفتی مثبت را برای اصالت در طول زمان پیشبینی کردیم. افراد در طی دوران زندگی، همواره خود را در حال نزدیکتر شدن به خود حقیقیشان میبینند.
تغییرات اصالت میتواند اشکال مختلفی نیز به خود بگیرد. یک احتمال، پیشرفت سادهی خطی اصالت است که در آن افراد احساس میکنند که با گذشت هر روز، ماه، سال و دهه، بیشتر به خود واقعیشان تبدیل میشوند. این امر از تمایل ما بهعنوان انسان به ارتقای خویشتن نشأت میگیرد: ما میلی طبیعی و قوی به داشتن دیدگاهی مثبت نسبت به خود داریم. از سوی دیگر، این احتمال وجود دارد که افراد، پیشرفت در اصالت و متعاقب آن، وضعیتی ثابت را احساس کنند. این امری است که محققان از آن تحت عنوان وهم «انتهای تاریخ» یاد میکنند که در آن افراد معتقدند که از گذشته تا کنون اصیلتر شدهاند، و پس از رسیدن به نقطهای خاص، در آینده به مقدار نسبتاً کمی تغییر خواهند کرد. آنها به نقطهی «رأس اصالت» در زندگی خود خواهند رسید. ما این احتمالات متعارض را در مجموعهای از مطالعات مورد آزمون قرار داده و در ژورنال «خویشتن و هویت[5]» منتشر کردهایم.
در تحقیق اول، از شرکتکنندگان برگزیده از دانشگاهی بزرگ خواسته شد تا به اینکه «چقدر خود حقیقیشان به سه خویشتنپنداری موقتی وابسته است»، بیاندیشند: خود گذشته (شخصی که در زمان فارغالتحصیلی از دبیرستان بودند)، خود کنونی (شخصی که هماکنون هستند)، و خود آینده (شخصی که در پایان نیمسال تحصیلی خواهند بود).
سپس، نمایشی تصویری که از هشت جفت نمودار ون[6] تشکیل شده بود، در اختیار آنان قرار گرفت که همپوشانی فزایندهای را میان «خود واقعی» و خویشتنپنداری موقتی آنها نمایش میداد. هرچه همپوشانی بین دو دایره بزرگتر باشد، خویشتنپنداری موقتی، بیشتر خویشتنپنداری حقیقی فرد را دربرمیگیرد.
شرکتکنندگان کمترین مقدار همپوشانی خود حقیقی را بهترتیب با خود گذشته، حال و آینده گزارش دادند. بهعبارت دیگر، افراد اعتقاد دارند که با گذشت زمان اصیلتر میشوند و این روند در آینده نیز ادامه خواهد یافت. با توجه به اینکه این خودتصحیحیها در طول مدت زمان کوتاهی از زندگی افراد (یعنی پنج تا شش ماه) صورت گرفتهاند، این امر از دیدگاه شخصی ما بسیار قابل توجه است.
در تحقیق دوم به بررسی اینکه «آیا افراد در کل طول زندگی خود احساس اصالت رو به افزایشی را استنباط میکنند یا خیر؟» پرداختیم. ما شرکتکنندگانی از ردههای سنی مختلف را از ترک مکانیکی آمازون به کار گرفتیم و از آنها خواستیم تا به زندگی خود بهعنوان یک کتاب یا یک رمان فکر کنند، دورههای زمانی داستان زندگی خود را مانند یک کتاب، در فصول مختلف طبقهبندی کنند، و برای هر فصل از داستان زندگی خود، معیارهای اصالت و خویشتن حقیقی را تکمیل کنند. سپس، از شرکتکنندگان خواستیم تا آنچه را پس از این در داستان زندگی آنها رخ خواهد داد پیشبینی کنند: فصول آیندهی داستان زندگی آنها. آنها معیارهای اصالت و خویشتن حقیقی مشابهی را برای فصول آیندهی خود مورد استفاده قرار دادند.
مشخص شد که گذر زمان با درک بهتر از اصالت همراه است. الگوی حاصل در ذات خود مکعبی بود، که بدین معنا است که درک اصالت بهصورت چشمگیری در چند فصل قبل از فصل جاری افزایش یافته و در چند فصل ابتدایی بعدی نیز به روند صعودی خود ادامه دادهاست. اگرچه این روند تا حدودی غیر منتظره بود، من به شخصه گمان میکنم که این امر بازتابی از دورهای از خودکاوی است که در آن افراد به دنبال «یافتن خود» هستند و چهبسا در آن موفق هم میشوند. مشابه آنچه در اولین تحقیق خود دریافتیم، افراد میل به باور این امر دارند که در طول دورهی زندگی خود، در حال نزدیکتر شدن به خویشتن حقیقی خود هستند. مدارک حاصل از هردو تحقیق به توجیه ارتقای اصالت خویشتن در طول زمان کمک میکند.
با دانستن اینکه اصالت یک قضاوت ذهنی در این مورد است که اعمال روزانهی هرکس تا چه میزان بازتابی دقیق از ارزشها و اعتقادات خویشتن حقیقی او است، این تحقیقات اظهار میکنند که حس دریافتی ما از اصالت پیوسته در حال تغییر است. ما خود را موجوداتی ساکن تلقی نمیکنیم.
❞ افراد میل به باور این امر دارند که در طول دورهی زندگی خود، در حال نزدیکتر شدن به خویشتن حقیقی خود هستند. مدارک حاصل از هردو تحقیق به توجیه ارتقای اصالت خویشتن در طول زمان کمک میکند. ❝
بهعلاوه، افراد پیشبینی مثبتی از اینکه همواره در حال حرکت به سمت تبدیل شدن به خویشتن حقیقی هستند، دارند، آنها ارزش بیکرانی برای شناختن و ابراز خود واقعیشان قائل هستند، تا اندازهای که باور دارند که خویشتن آیندهی آنها نسخهای اصیلتر از خویشتن کنونی آنها است، و خویشتن کنونیشان خالصتر از خویشتن گذشتهی آنها است. درنهایت، باید اشاره شود که نمونهی ما فقط شامل شرکتکنندگانی از ایالات متحده بودهاست. در حالیکه ممکن است اصالت یک مفهوم کاملاً غربی تصور شود، اما تحقیق پیشین نشان داده است که تجربهی اصالت (و عدم اصالت) در فرهنگهای غربی و شرقی مشابه است. این بدین معنا است که احتمالاً این احساسات ارتقای اصالت در طی زمان، فراگیر هستند.
اصالت در قرنهای آینده نیز همچنان یک اصطلاح رایج خواهد بود، و مردم هرگز از ترویج اهمیت رسیدن به خویشتن اصیل و حقیقی، دست نخواهند کشید. تنها زمانی این اتفاق خواهد افتاد که مرور ذهنی ما از اصالت در نهایت به ما بگوید که ما در نزدیکترین وضعیت به کسی که باید باشیم، قرار داریم.