ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد؟

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد؟

| دولت‌های مدرن سراسر عالم از این به بعد به پدیده‌ای مانند کرونا به چشم وضعیتی نگاه می‌کنند که بتوان از داخل آن منفعتی را استخراج کرد.

کرونا از شرق طلوع کرده است و مانند خورشید در حال چرخیدن به دور زمین است. در هر بار چرخش خورشید به دور زمین هم این ویروس شوم چندین انسان را به کام مرگ می‌کشد.

شاید کرونا را بشود با حمله قوم مغول به جهان مقایسه کرد. حمله‌ای که چهره جهان قدیم را تغییر داد. امپراطوری کهن‌سال چین را در هم کوبید و به سراغ ایران آمد و طومار خلفای اسلامی را در هم پیچید. اگر در جواب  فرستاده اسماعیلیه اسقف مسیحی گفته بود؛ بگذارید این سگان یکدیگر را بدرند تا نابود شوند، این بار نیز تا وقتی پای این موجود برخاسته از شرق پایی به خانه غربی‌ها نگذاشته بود آنها در حال تمسخر بودند و اگر اعلام کمکی می‌کردند بیشتر از سر استهزاء بود تا نگرانی. این تمسخر و «آرزوی مرگ برای سگان» تا زمانی که خود گرفتار شدند پابرجا بود و شد آنچه شد. کرونا چونان چنگیز بر درب خانه‌هاشان کوفت و در خانه اسیرشان کرد. آیا این بار نیز این تاج‌دار به دنبال براندازی امپراطوری‌هاست؟ آیا این بار هم خلفای زمان نمدمال می‌شوند؟

کرونا از کجا سرو کله‌اش در زندگی ما پیدا شده است؟ از شرق؟ از چین؟ از بدن یک خفاش و یا از یک آزمایشگاه زیرزمینی متعلق به یک حکومت که از آن استفاده غیر انسانی کرده است؟

کرونا از هر کجا که آمده باشد می‌توان در ساحت تفکر آن را محصول غرب  و انسان غربی دانست. اگر از دل یک رستوران چینی که سوپ خفاش یا هر موجود دیگری را به مشتریانش عرضه کرده است این ویروس منحوس بیرون آمده باشد از دل این نوع نگاه به عالم پدید آمده است که از همه چیز می‌توان برای حداکثر کردن سود و لذت استفاده کرد. کرونا از دل این نوع نگاه بیرون آمده است که تمام طبیعت نه فقط برای انسان و در راستای اراده او است بلکه او می‌تواند هرآنچه خود اراده می‌کند انجام دهد. اگر از دل آزمایشگاهی جهت ساخت سلاحی بیولوژیک پدید آمده باشد و یا در اثر اشتباهی محاسباتی اینگونه جهش پیدا کرده باشد باز هم حاصل نگاه انسان‌محور و انسان‌ خداگونه غرب است.

کرونا از هر کجا که آمده باشد می‌توان در ساحت تفکر آن را محصول غرب  و انسان غربی دانست. اگر از دل یک رستوران چینی که سوپ خفاش یا هر موجود دیگری را به مشتریانش عرضه کرده است این ویروس منحوس بیرون آمده باشد از دل این نوع نگاه به عالم پدید آمده است که از همه چیز می‌توان برای حداکثر کردن سود و لذت استفاده کرد.

بین این دو سناریو افراطی و تفریطی سناریوهای دیگری هم می‌توان برای منشاء کوید 19 در نظر گرفت. اما در تمام این سناریوها انسان خداگونه مدرن بزرگ‌ترین و اصلی‌ترین متهم شرایطی است که ما اکنون درگیر آن هستیم.

کرونا محصول شرایط عادی نیست. بیماری مانند طاعون نیست که در شرایط عادی ظهور کند و به دلیل کمبود بهداشت و دلایل دیگر شیوع پیدا کند. کرونا محصول وضعیت خارج از تعادل امروز بشر است و این وضعیت خارج از تعادل را می‌توان در هر دو سناریو مبداء کرونا دید. کرونا چه از سوپ خفاش بیرون آمده باشد و چه از آزمایشگاهی برای ترور بیولوژیک، مبداء اصلی آن انسان‌محوری غربی است. چنان که بمب اتم محصول این انسان بوده است.

اما آیا این محصولِ شرایط نامتوازن، تنها محصول و آخرین محصول است؟ قطعا اولین محصول نیست اما به عنوان جدیدترین محصول می‌تواند شرایط را برای تغییرات بعدی شتاب بدهد.

ما دولت‌های مدرن را می‌شناسیم. حداکثرسازی سود و منفعت را در بین دولت‌ها و روابط بین‌الملل دیده‌ایم. تجربه همکاری‌های بین‌المللی نیز بر اساس این دو اصل بنا نهاده شده است.

با هر دواین سناریو‌ها درباره مبداء انسانی یا طبیعی کرونا ما این احتمال را در آینده پیش روی خود داریم که دولت‌های مدرن سراسر عالم از این به بعد به پدیده‌ای مانند کرونا به چشم وضعیتی نگاه کنند که بتوان از داخل آن منفعتی را استخراج کرد. اگر کرونا باعث تغییرات گسترده در اقتصاد و معادلات قدرت بین‌المللی شود و یکی از قطب‌های قدرت در جهان در اثر این ویروس کوچک به زیر کشیده شود و قدرتی جدید ظهور کند، چرا نباید انتظار داشته باشیم که قطب‌های دیگر قدرت در جهان و یا همان قدرت افول کرده در آینده برای بازگشت به قدرت از چنین امکانی با برنامه‌ریزی از پیش تعیین شده استفاده نکنند؟ اگر به طور مثال چین در اثر این ویروس قوی‌تر شود، چرا نباید انتظار داشته‌باشیم که رقبای او برای به زیر کشیدن این قدرت جدید از همین وضعیت به شکلی دیگر استفاده نکنند؟ با این وضع، تغییرات گسترده قدرت در جهان در اثر این ویروس به ما این هشدار را می‌دهد که ستیزه‌های قدرت در جهان از این پس وارد فضای جدیدی می‌شود و جنگ‌های بیولوژیک از این پس در سطحی گسترده‌تر و عمیق‌تر و جدی‌تر دنبال خواهند شد.

اگر کرونا باعث تغییرات گسترده در اقتصاد و معادلات قدرت بین‌المللی شود دولت‌های مدرن سراسر عالم از این به بعد به پدیده‌ای مانند کرونا به چشم وضعیتی نگاه می‌کنند که بتوان از داخل آن منفعتی را استخراج کرد.

می‌شود این امکان جدید سیاست مدرن را با امکانی مانند بمب اتم مقایسه کرد. شاید بتوان گفت که استفاده از این امکان جدید، در صورت لو رفتن استفاده یک کشور، باعث بی‌آبرویی آن کشور می‌شود. البته اگر استفاده از بمب اتم و مقدار زیاد کلاهک‌های هسته‌ای در بین کشورها باعث بی‌آبرویی شده باشد! اگر چنین مقایسه‌ای صحیح باشد در بهترین حالت ما می‌توانیم شاهد گسترده شدن امکانات بیولوژیکی کشورها صرفا با هدف پیشگیرانه باشیم. یعنی کشوری نوعی خطرناک از ویروس را ساخته و نگاه‌داری کند صرفا به این دلیل که اگر کشوری خواست به او حمله بیولوژیک بکند او بتواند با این ابزار مقابله‌ای رقیب را از چنین اقدامی منصرف کند. با این وصف ما در جهان شاهد ساخته شدن انواع ویروس‌های ناشناخته در آزمایشگاه‌ها خواهیم بود که هر آن امکان دارد در اثر یک سهل‌انگاری یا حماقت در جهان منتشر شوند و مانند کرونا انسان‌ها را به کام مرگ بکشانند. یا حتی در فرایند این همه‌گیری‌ها بعضی از ویروس‌های شناخته‌شده طبیعی کنونی دچار جهش ژنتیکی شده و به مراتب خطرناک‌تر شوند.

در چنین دنیایی پیدا می‌شوند سیاست‌مدارانی مانند  آن اسقف مسیحی که با گفتن جمله:« بگذار این سگان … » افق دیدشان کوتاه و صرفا به دنبال منافع کوتاه مدت باشند. در چنین شرایطی آیا ما نباید از آینده دنیای پس از کرونا بیمناک باشیم؟ آیا نباید ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code