Rationalism از ریشه ratio واژه لاتینی گرفته شده که در لغت به معنای عقل و راسیونالیسم به معنای عقلگرایی است. سراسر تاریخ فلسفه، بحث و بررسی مسئله عقل و تجربه است چون همواره فیلسوفان و متفکران بر آن بودهاند تا به تجزیه و تحلیل ابزارهای شناخت آدمی و تعیین حدود آنها، به حل مسائل بنیادین، بیشتر کمک کنند. مثل مسئله اختیار، نفس و بدن و… که هرگونه کمکی در باب هریک از این مسائل مستلزم بررسی مسئله عقل و تجربه است. به همین دلیل اغلب مورخان فلسفه، فیلسوفان را به ویژه فیلسوفان قرن های هفدهم و هجدهم را در دو گروه عقلی مسلک و تجربی مسلک جای دادهاند. دکارت، اسپینوزا و لایب نیتس را مصداق های قطعی عقل گرایی. لاک، بارکلی و هیوم را نمونه های بارز تجربه گرایی دانسته اند. خصوصیت بارز مذهت اصالت عقل را در این است که صاحبان این مذهب قائلند به اینکه انسان، علاوه بر قوای حسیُی که مانند حیوانات دیگر دارد، دارای قوُهای مخصوص به خویش است بنام عقل، که کار شناسایی را نیز بر عهده دارد.