سایت قبلی

در این قسمت می‌توانید به برترین مطالب نسخه قدیمی سایت، دسترسی داشته باشید.

بررسی تأثیر ارائه اطلاعات تحصیلی ـ شغلی بر گزینه های تحصیلی ـ شغلی دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی رشته علوم تجربی منطقه 2 تهران

این پژوهش تأثیر ارائه اطلاعات تحصیلی ـ شغلی شاخه بهداشتی ـ درمانی را بر گزینه های تحصیلی ـ شغلی دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی رشته علوم تجربی منطقه 2 تهران مورد بررسی قرار داده است. هدف از انجام این تحقیق، پاسخ به سؤالات ذیل بوده است:
1. آیا ارائه اطلاعات تحصیلی ـ شغلی در دوره پیش دانشگاهی ضروری است؟
2. آیا ارائه خدمات راهنمایی و مشاوره تحصیلی ـ شغلی منجر به افزایش شناخت کمّی و کیفی رشته های علوم تجربی مقاطع بالاتر می شود؟
3. آیا ارائه خدمات راهنمایی و مشاوره تحصیلی ـ شغلی منجر به تثبیت یا تغییر گزینه های انتخابی دانش آموزان پیش دانشگاهی می شود؟
یافته های تحقیق نشان می دهد که دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی در رابطه با مشاغل موجود در رشته علوم تجربی، بخصوص شاخه بهداشتی ـ درمانی دچار کمبود منابع اطلاعاتی هستند. همچنین از فرصت های شغلی که با مدرک دیپلم قادر به کسب آن هستند ناآگاهند. علاوه بر این، تسلط زیاد خانواده ها بر دانش آموزان مانع تصمیم گیری آزادانه آنها در امر انتخاب رشته دانشگاهی است. هیچ یک از دانش آموزان حاضر در این تحقیق از تجربه کاری برخوردار نبودند.
به طور کلی، نتایج حاکی از آن است که ارائه خدمات راهنمایی و مشاوره تحصیلی ـ شغلی منجر به افزایش شناخت کمّی و کیفی رشته های علوم تجربی، افزایش گزینه های تحصیلی ـ شغلی، تثبیت اولویت انتخابی اول و تغییر سایر گزینه های تحصیلی ـ شغلی شده است.

در عصر حاضر، تعلیم و تربیت کلید ورود به بسیاری از مشاغل است و راهنمایی تحصیلی می تواند نقش مؤثری در برنامه ریزی زندگی شغلی داشته باشد; زیرا دانش آموزان با انتخاب رشته تحصیلی به گزینه های شغل آتی خویش می نگرند.
با آنکه هزاران شغل در بازار کار وجود دارد، ولی دانش آموزان مدارس تنها با تعداد معدودی از آنها، آن هم به طور صوری، آشنا هستند. به نظر می رسد منابع اطلاعاتی و اطلاع رسانی، در امر راهنمایی تحصیلی شغلی دانش آموزان ضعیف است. این امر می تواند منجر به سردرگمی و ناتوانی در تصمیم گیری حرفه ای و در نهایت، نارضایتی شغلی شود. امروزه دنیای کار پیچیده و متغیّر است و دانش آموزان برای اخذ تصمیمات هوشیارانه و آمادگی برای انتخاب شغل نیازمند یاری هستند. چنین کاری از طریق راهنمایی و مشاوره تحصیلی ـ شغلی میسّر است. از این رو، مسئله مورد توجه این تحقیق بررسی تأثیر ارائه خدمات راهنمایی تحصیلی ـ شغلی بر گزینه های تحصیلی ـ شغلی دانش آموزان دختر دوره پیش دانشگاهی رشته علوم تجربی است.

فرضیه های تحقیق
1. به علت فقدان خدمات راهنمایی و مشاوره تحصیلی ـ شغلی در دوره پیش دانشگاهی، اطلاعات تحصیلی ـ شغلی به دانش آموزان ارائه نمی شود.
2. ارائه خدمات راهنمایی و مشاوره تحصیلی ـ شغلی در دوره پیش دانشگاهی موجب شناخت کمّی و کیفی بیشتر رشته های تحصیلی علوم تجربی مقاطع بالاتر خواهد شد.
3. ارائه خدمات راهنمایی و مشاوره تحصیلی ـ شغلی در دوره پیش دانشگاهی موجب تمایل دانش آموزان به افزایش گزینه های تحصیلی ـ شغلی آنان خواهد گردید.
4. ارائه خدمات تحصیلی ـ شغلی مکفی به دانش آموزان پیش دانشگاهی موجب تثبیت اولویت های تحصیلی ـ شغلی آنان می گردد.
5. ارائه خدمات راهنمایی و مشاوره تحصیلی ـ شغلی در دوره پیش دانشگاهی رشته تجربی، موجب تغییر گزینه های تحصیلی ـ شغلی انتخابی آن ها خواهد شد.

پیشینه تحقیق
پژوهش بر روی یک هزار نفر دانش آموز دبیرستانی دختر و پسر رشته های علوم تجربی و ریاضی ـ فیزیک حاکی از آن است که 3/78 درصد دانش آموزان علاقه مند به شرکت در گروه های راهنمایی و مشاوره تحصیلی شغلی بوده اند. همچنین در برآورد دیگری از دانش آموزان، مشخص شد که قریب 49/45 درصد محصّلان به رشته تحصیلی ـ شغلی دوم برای خود نیندیشده اند. این امر حاکی از عدم انعطاف پذیری در برنامه ریزی تحصیلی ـ شغلی و اشاره به وظیفه اصلی نظام آموزشی است که باید نوجوانان را در درک وجودی خویش و واقعیت های موجود یاری نماید. 1
پریدیهر ـ راث و نت (Prediyer, Roth and Neth) نیز در پژوهشی پیرامون پیشرفت شغلی 28000 دانش آموز (1973) پی بردند که قریب 4/3 درصد دانش آموزان دبیرستان در زمینه برنامه ریزی شغلی احتیاج به کمک دارند. آگاهی اندک دانش آموزان در مورد گزینه های شغلی و فرایند برنامه ریزی شغلی، نشان می دهد که وقت و توان زیادی به صورت تردید و سردرگمی به هدر می رود و این امر به صورت از دست دادن مشاغل، کاهش تولید و بیگانگی فرد، تأثیر مستقیمی بر اجتماع باقی می گذارد. 2
یکی از اصول پذیرفته شده روان شناسی پرورشی این است که بهترین زمان یادگیری هر چیز درست پیش از آغاز استفاده و پرداختن بدان است; زیرا در آن موقع، علایق فرد در بالاترین حد خود است و خطر کهنه و منسوخ شدن دانش او در حداقل امکان قرار دارد. از این رو، زمان مناسب برای کمک و راهنمایی شغلی به منظور اخذ تصمیم مناسب، پیش از موقعی است که تعداد زیادی از دانش آموزان به انواع اطلاعات نیاز دارند و خواهان آن هستند. در نظام جدید متوسطه، جایگاه خدمات راهنمایی و مشاوره مشخص شده است و در کنار آن، کتابی به نام آشنایی با برنامه ریزی تحصیلی ـ شغلی با ارزش 2 واحد درسی برای سال اول نظری در نظر گرفته شده است. بخش عمده ای از درس با هدف آشنایی دانش آموز با سه محور اصلی «خودشناسی»، «حرفه شناسی» و «توانایی تصمیم گیری و برنامه ریزی برای آینده» مطرح شده است. ارائه درس با روش های معمول، که عمدتاً متّکی بر حافظه است، اهداف موردنظر را تأمین نمی کند، بلکه چنان که در طرح درس آمده است، الگوی راهنمایی و مشاوره گروهی را دارد:
1. ارائه اطلاعات کافی در مورد رشته های تحصیلی، شرایط و نحوه ادامه تحصیلی آنها;
2. اختصاص یک ساعت مشخص کلاسی برای ارائه اطلاعات تحصیلی ـ شغلی;
3. کمک در زمینه شناخت هر چه بیشتر توانایی ها، علایق و استعدادها و امکانات شخصی ـ محیطی;
4. ایجاد رغبت و علاقه تحصیلی ـ شغلی، ارائه آگاهی از رشته های تحصیلی با شغل ناشناخته برای محصّلان;
5. ارائه کتب اطلاعات شغلی در زمینه مزایا و محدودیت های مشاغل، شرایط ورود، میزان درآمد و ترفیع، مشکلات و نیازمندی های کاری، چشم انداز بازار کار، و نیاز جامعه به این مشاغل در آینده.
تحقیقی با عنوان «بررسی تأثیر برنامه راهنمایی و مشاوره در انتخاب رشته های تحصیلی، به ویژه رشته های فنی، بر روی 120 نفر از دانش آموزان پسر سال سوم راهنمایی تهران» انجام شد و نتایج تحقیق نشان داد که بدون وجود برنامه راهنمایی و مشاوره در مدارس راهنمایی، نمی توان اطلاعات تحصیلی به دانش آموزان داد و برنامه راهنمایی و مشاوره در میزان تمایل آزمودنی ها به انتخاب رشته های فنی مؤثر بوده است. 3
بری فیلد (Brayfield) در تحقیق خود (1948)، نتیجه گرفته است افرادی که پیش از انتخاب شغل، درباره مشاغل متعدد اطلاعات وسیعی داشتند، در مقایسه با کسانی که فاقد چنین اطلاعاتی بودند مشاغل مناسب تری انتخاب نموده اند. همین تحقیق نشان می دهد افرادی که از طریق شرکت در گروه، موفق به شناسایی مشاغل و انتخاب شغل خود شده اند، در مقایسه با کسانی که بدون داشتن اطلاعات کافی، شغلی را برگزیده اند در حل مشکلات خود موفق ترند و نیز رضایت بیشتری از شغل انتخابی خود دارند. همچنین این افراد خودشناسی بهتر و دقیق تری نسبت به کسانی دارند که در چنین گروهی شرکت نداشته اند. 4
استفن سون (Stefenson) در تحقیق خود (1962) دریافت:
1. تعداد زیادی از افراد گروهی که در سن انتخاب حرفه خود قرار دارند هیچ گونه انتخابی در این زمینه به عمل نیاورده اند.
2. در میان آنهایی که حرفه ای را انتخاب می نمایند، غالباً این گرایش وجود دارد که از میان چند حرفه محدود، یکی را برگزینند.
3. انتخاب های حرفه ای معمولا در میان حرفه های تخصصی صورت می گیرد.
4. توزیع یا پراکندگی انتخاب های حرفه ای با فرصت های حرفه ای محلی یا حرفه پدر خیلی کم تطابق دارد.
5. پسران در طرح ریزی حرفه ای واقع بینانه تر از دختران اقدام می کنند.
مطالعه کسی (Cassie) در مورد راه های کسب اطلاعات دانش آموزان (1981) حاکی است: دانش آموزان دختر دبیرستانی راه های کسب اطلاعات را این گونه بیان داشته اند:
1. از طریق گفتوگو و مذاکره در مورد انتخاب شغل;
2. از طریق خواندان جزوات و کتاب ها;
3. از طریق گفتوگو با والدین;
4. از طریق گفتوگو با مشاور;
5. از طریق مرکز راهنمایی و اطلاع رسانی;
6. از طریق برنامه رایانه ای.
بیشتر دختران اظهار نمودند در مورد انتخاب شغل، پیش از تصمیم گیری مشورت می کنند (قریب 57 درصد با والدین، 55 درصد با مشاوران). همچنین او دریافت: دختران نسبت به پسران از شغل آینده خود کمتر انتظار حقوق دارند.

طرح پژوهش
جامعه آماری: تمامی دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی علوم تجربی منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران.

نمونه تحقیق
از بین 5 مرکز پیش دانشگاهی دخترانه دولتی منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران به طور تصادفی 2 مرکز پیش دانشگاهی دخترانه انتخاب شد. از هر مرکز، یک کلاس با 24 دانش آموز دختر انتخاب گردید: یکی برای آموزش و شرکت در جلسات راهنمایی و مشاوره تحصیلی ـ شغلی و دیگری به عنوان گروه گواه. حجم نمونه جمعاً 48 نفر است و تحقیق از نوع تجربی با گروه کنترل. گروه آزمایش در 12 جلسه 5/1 ساعته تحت آموزش و مشاوره گروهی برای آشنایی با 55 شغل شاخه بهداشتی درمانی قرار گرفت.

ابزار اندازه گیری
ابزار این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که برای سنجش میزان اطلاعات تحصیلی ـ شغلی دانش آموزان از رشته های تحصیلی شاخه بهداشتی ـ درمانی تهیه شده است. این پرسشنامه دارای 37 سؤال (15 سؤال باز و 22 سؤال بسته پاسخ) است که با کمک استادان رشته، برای تعیین میزان روایی، چندین بار مورد تجدیدنظر قرار گرفته است. برای تعیین صحّت روایی آن، یک بار به صورت آزمایشی روی 20 دانش آموز دوره پیش دانشگاهی رشته علوم تجربی اجرا شد تا ابهامات آن برطرف شود و در هر بار اجرا، آزماینده حضور داشت و به سؤالات مطرح شده پاسخ گفت.
پایایی پرسشنامه با استفاده از Test – retest پس از دو هفته با گروه کنترل 73 درصد محاسبه شد.

متغیّرهای تحقیق
متغیر مستقل: برنامه ارائه خدمات تحصیلی ـ شغلی به صورت آموزش مشاغل و مشاوره گروهی برای آشنایی با 55 شغل بهداشتی ـ درمانی.
متغیّر وابسته: بالا رفتن شناخت کمّی و کیفی، تثبیت، تغییر یا افزایش گزینه های تحصیلی ـ شغلی دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی علوم تجربی از رشته های تحصیلی بهداشتی ـ درمانی.
با مقایسه نتایج پیش آزمون ـ پس آزمون گروه آزمایش، می توان نتیجه گرفت که در پیش آزمون 12 نفر از 24 نفر توانسته بودند 10 شغل دولتی جامعه و شغل مورد علاقه خود را نام ببرند، ولی در پس آزمون 23 نفر از 24 نفر توانستند 36 شغل مورد علاقه خود را نام ببرند که این تفاوت نشان دهنده علاقه دانش آموزان به افزایش گزینه های تحصیلی ـ شغلی است و در عین حال، نشان دهنده تأثیر اطلاعات بر کمّ و کیف شناخت رشته ها نیز هست.
با توجه [01/0P <70/4ـ = (23) T] و 8/2= T جدول، می توان نتیجه گرفت: تفاوت معناداری بین پیش آزمون ـ پس آزمون گروه آزمایش در ارتباط با میزان اطلاعات از رشته های انتخابی دانش آموزان وجود دارد و این تفاوت ناشی از افزایش و شناخت کمّی و کیفی رشته های تحصیلی ـ شغلی است که شامل تثبیت اولویت انتخابی اول و افزایش ترجیحات آنها شده است.
با توجه به [05/0P <81/2ـ = (23) T] و 06/2= T جدول، می توان نتیجه گرفت که تفاوت معناداری بین پیش آزمون ـ پس آزمون گروه آزمایش در ارتباط با میزان اطلاع از رشته های علوم تجربی دانشگاه وجود دارد; یعنی بیشتر دانش آموزان در پس آزمون توانستند 5 گزینه را تکمیل نمایند که این نشان دهنده ارائه خدمات راهنمایی مکفی به دانش آموزان است که موجب افزایش گزینه های تحصیلی ـ شغلی شده و در نتیجه افزایش آگاهی، به انتخاب های بیشتر می پرداختند.
با توجه به نتایج جدول مزبور، می توان نتیجه گرفت که تفاوت معناداری در گروه آزمایش در ارتباط با تغییر اولویت های تحصیلی ـ شغلی در دوره پیش دانشگاهی مشاهده می شود; یعنی دانش آموزان با کسب آگاهی و بینش، توانسته اند مشاغلی متناسب با توان و استعداد خود انتخاب نمایند، همچنین دایره انتخاب های خود را افزایش دهند. این تغییر نشان دهنده افزایش آگاهی و شناخت کمّ و کیف رشته های تحصیلی گوناگون است.

جمع بندی و نتیجه گیری
بسیاری از تحقیقات پیشین حاکی از این است که یکی از عوامل مؤثر در انتخاب شغل و رشته تحصیلی وجهه اجتماعی است. تحقیق حاضر به طور مستقیم، این مورد را تأیید نکرده، بلکه در آن علایق و توانایی های فردی و توجه مشاور در اولویت قرار گرفته است. به عبارت دیگر، دانش آموزان تا زمانی که مجهّز به اطلاعات نباشند به پی روی از والدین و دیگران می پردازند، ولی زمانی که خود را به سلاح آگاهی مجهّز نمودند قدرت ابراز وجود پیدا می کنند و با اعتماد به نفس، از خود دفاع می نمایند. این یافته با یافته های «دفتر مشاوره و تحقیق» در سال 1373 که برای برنامه ریزی و هدایت تحصیلی 720 دانش آموز انجام شده، همخوان است.
در بین عوامل پیشنهادی مؤثر در انتخاب شغل آینده، عامل «وجهه اجتماعی»، «درآمد» و «توصیه دبیران» از جمله عواملی بود که در پس آزمون توسط هیچ دانش آموزی انتخاب نگردید. می توان از این یافته نتیجه گرفت که دبیران در مدارس، کمترین نقش را در ارائه اطلاعات تحصیلی ـ شغلی، حتی رشته تحصیلی خود دارند و اگر هم نقشی داشته باشند تأثیرش منفی است; زیرا طی جلسات مشاوره گروهی با دانش آموزانِ گروه آزمایش، بیشتر آنها نقطه نظرات دبیران را درباره ادامه تحصیل و سرانجام کسب شغل نفی می کردند و اظهار می نمودند که با شنیدن نظر دبیران، انگیزه ای برای ادامه تحصیل باقی نمی ماند; زیرا فقط از شکست های تحصیلی و بیکاری تحصیل کرده های دانشگاهی سخن می گویند و اینکه عاقبت تحصیل کرده ها موفق به کسب مشاغل کاذب می شوند.
پیش از ارائه اطلاعات، توصیه والدین به عنوان عامل مؤثر در انتخاب شغل به طور قابل ملاحظه ای مورد توجه دانش آموزان (هر دو گروه) بود، ولی پس از جلسات آموزش، دقیقاً توجیه مشاور جایگزین توصیه والدین شد. از اینجا می توان به نقش مشاور پی برد. اگر مشاور صادقانه و با اطلاعات درست و قابل اعتماد با دانش آموزان برخورد کند دانش آموزان او را تا سر حد والدین می پذیرند. دانش آموزان شرکت کننده در گروه آزمایش پس از پایان 12 جلسه تقاضای کلاسی توجیهی برای اولیای خود نمودند.
نکته دیگری که در این تحقیق به چشم می خورد میزان همبستگی بین معدل و ایده آل های شغلی دانش آموزان است. به نظر می رسد دانش آموزانی که طی دوران تحصیلی، از معدل بالایی برخوردارند از ایده آل های شغلی به مراتب بالاتری برخوردارند. اما تحقیق حاضر چنین فرضی را اثبات نکرد و همبستگی مثبت و معناداری بین معدل و ایده آل های شغلی دانش آموزان مشاهده نشد. طی مشاوره گروهی، مشخص شد که دانش آموزان دختر از تحصیل در رشته های تحصیلی بلندمدت گریزانند.
آنها معتقدند: اولا، تحصیلات طولانی مدت مانع امر ازدواج است. ثانیاً، نیاز به درآمد مادی ندارند تا به خاطر آن بخواهند به تحصیلات طولانی مدت بپردازند. ثالثاً، از این نکته بیم دارند که نظام دانشگاهی نیز تابع نظام جدید آموزشی بشود; زیرا تحصیل در نظام جدید را امری طاقت فرسا تلقّی می کردند. پیش از ارائه متغیّر مستقل بیشتر دانش آموزان خود را برای شرکت در کنکور دانشگاه آزاد اسلامی آماده می کردند; زیرا تصور ضعیفی از خود داشتند و اعتقادی به پذیرفته شدن خود در دانشگاه های دولتی نداشتند. با ارائه الگوهایی که با امکانات اندک، ولی با پشتکار و تلاش به موفقیت های چشمگیری دست یافتند، محقق توانست تا حدی به تغییر نگرش آنان موفق شود. از اینجا می توان به تأثیر عوامل جانبی (از قبیل عوام مردم، همکلاسان، اولیا و اقوام) در تشکیل ایده های قالبی در دانش آموزان پی برد و مشاهده کرد که چگونه دانش آموز تحصیل را نه به خاطر ارزشی که در خود آن نهفته است، بلکه به خاطر مدرک می پسندد و حتی آن را مانعی برای سایر ارزش ها تلقّی می کند. این نشانه عدم برنامه ریزی صحیح برای رشد همه جنبه های زندگی است.
درباره میزان همبستگی بین معدل و مشاغل احتمالی واقعی از طرف دانش آموزان، مشاهده شد: پیش از آموزش و مشاوره گروهی، دانش آموزان بر اساس معدل به امکانات شغلی آینده خود می نگرند; یعنی کسی که از معدل بالایی برخوردار است، امکان پذیرفته شدن در رشته های تحصیلی بالاتر را پیش بینی می کند و همبستگی مثبت و معناداری بین این دو متغیّر وجود دارد. اما پس از اجرای متغیّر مستقل، آزمودنی ها متوجه شدند که عوامل بسیاری غیر از معدل در پذیرش یا عدم پذیرش افراد در کنکور دخالت دارند: سرعت، دقت، تمرکز، نحوه مطالعه و برنامه ریزی صحیح. علاوه بر آن، معدل دوران تحصیلی نتیجه امتحانات تشریحی است، در حالی که آزمون های کنکور به صورت تستی چهار جوابی برگزار می شود. بنابراین، معدل نمی تواند پیش بینی کننده معتبری برای پذیرفته شدن در دانشگاه باشد.
در این تحقیق، مانند تحقیق زندی پور (1374) مشاهده شد که دانش آموزان در درجه اول، اولیا را به عنوان منبع کسب اطلاعات تحصیلی ـ شغلی می شناسند; چنان که در گروه کنترل، هر دو بار این گزینه تکرار شد، ولی در گروه آزمایش در پس آزمون، مشاور جایگزین اولیا گردید ]والدین 2/54 درصد، مشاور 3/8 درصد (پیش آزمون) ـ والدین 7/6 درصد، مشاور 7/66 درصد (پس آزمون) [
بنابراین، می توان نتیجه گرفت که با مجهّز نمودن مشاوران به سلاح علم و آگاهی، می توان دانش آموزان را از سردرگمی و پراکندگی نقش نجات داد. این یافته منطبق بر نتیجه ای است که حمیده نظری (1371) در پس آزمون تحقیق خود به دست آورد.
در این تحقیق این نکته نیز به چشم می خورد که هیچ یک از دانش آموزان بر اساس تجربه شخصی و آزمایش و خطا به انتخاب شغل نپرداخت، بلکه بر اساس ایده افرادی که از نظر آنها مهم است به انتخاب پرداخت. این بر خلاف عقیده نظریه پردازانی است که معتقدند در سنین دبیرستان دانش آموز به انتخاب موقت و آزمایشی می پردازد.
اگرچه یکی از ویژگی های رشد در هر انسان، بخصوص نوجوان، همانندسازی با افراد مورد علاقه و مهم، به ویژه اولیا و مربیان است، اما این تحقیق در ارتباط با انتخاب مشاغل، این موضوع را نشان نداد. با وجود آنکه در بین گروه آزمایش، اکثریت مادران خانه دار بودند (14 نفر از 24 نفر) ولی دانش آموزان در انتخاب مشاغل مورد علاقه دولتی و غیردولتی به همانندسازی با آنها نپرداختند و همبستگی معناداری بین شغل والدین و انتخاب های آنها مشاهد نشد. به نظر می رسد آزمودنی ها بنا به اقتضای رشد نیاز به استقلال دارند و چنانچه خود نیز اظهار نمودند، به رهایی از امر و نهی والدین تمایل دارند و دوست دارند فقط با آنها مشورت شود.
علاوه بر شغل والدین، تحصیلات والدین نیز در انتخاب های آزمودنی ها (گروه آزمایش) تأثیری نداشته است. می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان به عواملی غیر از خواسته های والدین در انتخاب شغل توجه دارند. همان گونه که گفته شد، توانایی ها و علایق برای آنها بسی مهم تر از نظر اولیاست. آنها برای دوست داشتن و دوست نداشتن اهمیت زیادی قایلند، هرچند مقبول اولیای آنها نباشد. بنابراین، همبستگی معناداری بین این دو متغیّر مشاهده نشد و این فرض که دانش آموزان بر اساس مشاغل و سطح تحصیلی اولیا، به انتخاب رشته تحصیلی یا شغل آینده می پردازند، رد شد; یعنی دانش آموزان با توجه به واقعیت های وجود خود و عوامل محیطی، به انتخاب می پردازند.
با اینکه آزمودنی های این تحقیق دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی بودند و تقریباً اکثر آنها عنوان نمودند که طی دوران تحصیلی، به نحوی از خدمات تحصیلی ـ شغلی بهره مند شده اند، ولی در رابطه با ارائه اطلاعات به صورت خانواده شغلی تجربه ای نداشتند و ارائه چنین خدماتی را ضروری می دانستند و در عین حال، خواستار اطلاعات تحصیلی ـ شغلی در رشته های علوم پایه و هنر بودند; زیرا هر دانش آموز فارغ التحصیل شاخه نظری حق شرکت در کنکور هنر را نیز دارد و با توجه به اینکه رشته های هنر به مشاغلی ختم می شود که به صورت خود اشتغالی، می توان به آنها پرداخت، در بین دانش آموزان شاخه نظری متقاضی زیادی دارد.
همچنین اطلاعات رشته های علوم پایه را به خاطر شرکت در کنکور دانشگاه آزاد اسلامی تقاضا می کردند; زیرا اعتقاد داشتند پذیرفته شدن در رشته های علوم پایه آسان تر از سایر رشته هاست، ظرفیت پذیرش در آنها نیز بیش از سایر رشته هاست.
یکی از ویژگی های دوره نوجوانی ناپیدایی نقش است. در آزمودنی های این تحقیق هم پیش از اجرای متغیّر مستقل، ناپیدایی هویّت محرز بود. بیشتر آنها از اختلاف عقیده بین خود و اولیایشان و اینکه اولیای آنها اجازه پر کردن فرم های انتخاب رشته را به آنها نمی دهند و به جای آنها تصمیم می گیرند، شاکی بودند. اغلب دچار خودپنداره ضعیفی بودند; اعتقاد داشتند که توان ادامه تحصیل در رشته های پزشکی یا دندان پزشکی را ندارند، ولی اولیای آنان به دلیل ارضای آرزوهای ناکام مانده خود، آنها را به انتخاب چنین رشته هایی وا می دارند و در نهایت، شکست را نصیب آنها می کنند. در نتیجه، مجبورند چند سالی را پشت سد کنکور منتظر بمانند و این امر به از دست دادن سایر انگیزه ها می انجامد. به همین دلیل، پیشنهاد برگزاری کلاسی، حتی به صورت فشرده، برای اولیای خود داشتند که یک جلسه توجیهی به صورت بیان رئوس مطالب برای اولیا برگزار گردید و خود اولیا هم تقاضای ادامه جلسات را داشتند.
از یافته های دیگر تحقیق، چنین برمی آید که دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی از قدرت تصمیم گیری درباره آینده تحصیلی ـ شغلی خود برخوردارند; چنان که در تعدادی از سؤال های پرسشنامه هر جا صحبت از شغل مورد علاقه آینده به میان آمد، دانش آموزان همان شغل مورد علاقه ای را که ابتدا ذکر نموده بودند، تکرار می کردند. تنها فرقی که با مرحله پیش از اجرای متغیّر مستقل مشاهده شد این بود که دایره ترجیحات و انتخاب های خود را وسعت دادند و این نشانه رشد انعطاف پذیری آنهاست; یعنی از مطلق نگری و تحجّر رها شدند و از انعطاف بیشتری در انتخاب گزینه ها برخوردار گردیدند. برای مثال، دریافتند که اگر در رشته «داروسازی» پذیرفته نشوند احتمال اینکه در رشته «بهداشت و مبارزه با بیماری ها» پذیرفته شوند، زیاد است، یا اگر در رشته «دندان پزشکی» پذیرفته نشوند، می توانند امیدوار باشند که در رشته «تکنسین پروتزهای دهان و دندان» پذیرفته شوند. این مورد با تحقیق حمیده نظری (1371)، که درباره میزان پایداری دانش آموزان پس از دریافت اطلاعات تحصیلی ـ شغلی از سوی مشاور انجام شده بود، مطابقت دارد.
با وجود آنکه آزمودنی های تحقیق اظهار نمودند در طول دوران تحصیل از خدمات مشاوره راهنمایی برخوردار بودند، دلایل کمبود اطلاعات تحصیلی ـ شغلی خود را مبنی بر غیرفعّال بودن مشاور و عدم دست رسی به منابع اطلاعاتی ذکر نمودند. چنین به نظر می رسد که مشاوران تا حدی در حل مسائل خانوادگی، تحصیلی و عاطفی دانش آموزان موفق هستند و می توانند خدمات مثبتی ارائه دهند، ولی در زمینه شناخت رشته های تحصیلی دانشگاهی مقاطع بالاتر، مشاغل مربوط به رشته های تحصیلی، محل های کاریابی، پی گیری وضع فارغ التحصیلان قبلی، پیش بینی بازار کار، مصوّبات سازمان امور اداری و استخدامی، ادارات کار، و مراکز آموزش سازمان فنّی ـ حرفه ای قادر به تشخیص نیستند، حتی در زمینه دعوت از سخنرانی و تدارک برنامه بازدید نیز کوتاهی می نمایند.
تحقیق کیامنش و جویباربخشی (1373ـ1374) به نتایج همگونی اشاره دارد. بنابراین، با فعّال نمودن مشاوره شغلی در مدارس و معرفی منابع اطلاعاتی و علاقه به کسب اطلاعات شغلی، می توان مشکلات ناشی از کمبود اطلاعات را رفع نمود. دیگر پیشنهادهای این پژوهش را می توان به شرح ذیل خلاصه نمود:

پیشنهادها
1. ارائه اطلاعات تحصیلی ـ شغلی در زمینه رشته های تحصیلی عوم پایه و هنر به دانش آموزان پیش دانشگاهی;
2. تشویق دانش آموزان به جستوجو و پی گیری اطلاعات تحصیلی ـ شغلی به طور اصولی و ارزیابی از کار آنها;
3. آشنا ساختن و فعّال نمودن مشاوران مدارس با مراکز آموزشی وزارت کار و امور اجتماعی، سازمان فنی و حرفه ای و دیگر نهادهای مرتبط در امر هدایت تحصیلی و شغلی;
4. عدم تصمیم گیری پیش داوری مشاوران درباره آینده تحصیلی ـ شغلی دانش آموزان بر اساس معدل و تحصیلات خانواده آنان;
5. آشنا ساختن دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی با فرصت های استخدامی که با مدرک دیپلم، امکان کسب آن وجود دارد; مثل فرصت های استخدامی بانک ها و وزارت امور اقتصادی و دارایی;
6. آشنا ساختن مدیران، معاونان و معلمان با اصول و فنون راهنمایی تحصیلی ـ شغلی;
7. بهره برداری از امکانات رایانه ای برای ارائه اطلاعات تحصیلی ـ شغلی;
8. فراهم نمودن فرصت تجربه کاری برای دانش آموزان شاخه نظری;
9. تهیه فهرستی از مشاغل استانی از طریق نهادهای ذی ربط;
10. استفاده از امکانات وزارت کار و سازمان فنی ـ حرفه ای در معرفی دوره های کوتاه و بلندمدت فنی ـ حرفه ای;
11. دخالت دادن اولیا در جریان برنامه راهنمایی تحصیلی ـ شغلی از طریق کلاس های آموزش خانواده با استفاده از خود اولیا;
12. انجام چنین تحقیقی در بین آزمودنی های پسر.

سایر منابع
ـ واتسون شرتزر، اصول راهنمایی، ترجمه علی شریعتمداری، اصفهان، مشغل، 1352;
ـ مجله علوم انسانی، تهران، دانشگاه الزهراء، ش 13 و 14 (1373);
ـ بروس نیشر تزر، بررسی و برنامه ریزی زندگی تحصیلی ـ شغلی، ترجمه طیبه زندی پور، فردوس، 1366;
– brammerShostrom, The RaputicCounselling and Psychotheraphy, six ed,1993;
– Pitter Gita and others, Licensure Examination Results as outcomeindicators. issues and challenges,1997.
– Zunkerg Vernon, Career CounsellingApllied Concept of Le Planning. (Brok/ cole co. Atheed. U. S. A), 1981.

پى نوشت ها
1ـ ر. ک: طیبه زندى پور، بررسى زندگى تحصیلى ـ شغلى، کرج، نادى، 1369.
2ـ جورج و کریستیانى، روان شناسى مشاوره; نظریه ها و اهداف، ترجمه رضا فلّاحى و محسن حاجیلو، تهران، رشد، 1374.
3ـ مجید فرشاد، بررسى تأثیر برنامه راهنمایى و مشاوره در انتخاب رشته هاى تحصیلى به ویژه رشته هاى فنى، پایان نامه کارشناسى ارشد، تهران، دانشگاه تهران، 1371.
4ـ عبداللّه شفیع آبادى، راهنمایى و مشاوره شغلى و حرفه اى و نظریه هاى انتخاب شغل، تهران، رشد، 1374.

 

منبع: ماهنامه معرفت، شماره 104، ویژه نامه علوم تربیتی
نویسندگان: مهرانگیز شعاع کاظمی، طیبه زندی‌پور

امام صادق(ع) و خدمتکاری مردم

روابط اجتماعی در اسلام در جایگاه محوری قرار گرفته است؛ زیرا انسان از نظر ساختار وجودی به گونه ای است که بی ارتباط انسانی، از نقص بزرگی رنج می برد و هرگز به کمال بایسته و شایسته خویش نخواهد رسید. چنین نگاهی به روابط انسانی، موجب شده تا بسیاری از گزاره ها و آموزه های وحیانی قرآن متوجه تبیین و تفسیر معنا و مفهوم روابط انسانی، جایگاه، اهمیت و قوانین مربوط به آن شودنگاه قرآن به موضوع روابط انسانی تا بدانجا اهمیت دارد که رهایی از خسران و زیان ابدی که دامنگیر همه بشریت است، جز بدان تحقق پذیر نیست، به گونه ای که تنها گلیم خویش از آب بر کشیدن نمی تواند زیان ابدی را از انسان بردارد، بلکه می بایست افزون بر گلیم خویش، در اندیشه گلیم دیگران بود و دستگیر و راهنمای آنان شد. این جاست که نوکری و خدمتکاری دیگران به معنای یک مسئولیت و وظیفه انسانی و طبیعی و تنها راه رهایی از دوزخ فراق و رسیدن به بهشت متالهان مطرح می شود. نویسنده در این مطلب بر آن است تا نقش خدمتکاری مردم را در رسیدن به مقام کمال انسانی را تبیین کند و نشان دهد که به یک معنا، عبادت به مفهوم عام آن به جز خدمت خلق نیست. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

کمال انسانی در گرو مسئولیت اجتماعی
برخلاف همه ادیان و مذاهب، اسلام دینی با محوریت همگرایی اجتماعی است؛ به گونه ای که دست یابی به کمالات انسانی، تنها با محوریت اجتماع انسانی تحقق می یابد و این گونه نیست که انسان بتواند برپایه خودبینی و خودمحوری به کمالات بایسته و شایسته برسد. از این رو عرفان اسلامی، عرفان اجتماعی است؛ چرا که شناخت خداوندی و متاله و خدایی شدن تنها از مسیر خلق می گذرد و چنان که در اسفارهای چهارگانه عرفانی تبیین شده، انسان در همه مسیر عرفان و شناخت و تزکیه، در ارتباط با خلق عمل می کند تا به موفقیت می رسد. بر همین اساس هرگونه گوشه نشینی و رهبانیت به عنوان سلوکی غیر اسلامی مطرح می شود و دیر و خراب نشینی مذموم و ناپسنده شمرده شده و چله نشینی، در اعتکاف مساجد و در میان مردم و نمازگزاران معنا می یابد.
امام خمینی(ره)همانند دیگر عارفان مکتب اسلام با توجه به این نگرش وحیانی به روابط انسانی، در دستورالعملی به فرزندشان چنین می نگارند: پسرم!… آنچه گفتم بدان معنی نیست که خود را از خدمت به جامعه کنار کشی و گوشه گیر و کل (آویزان)بر خلق الله باشی که این از صفات جاهلان متنسک است یا درویشان دکان دار… پسرم! از زیر بار مسئولیت انسانی که خدمت به حق در صورت خدمت به خلق است، شانه خالی مکن که تاخت و تاز شیطان در این میدان کمتر از تاخت و تاز در بین مسئولین و دست اندرکاران نیست.
خداوند در آیات بسیاری از جمله در سوره عصر به این نکته محوری در سیر و سلوک متاله شدن و خدایی گشتن، این گونه اشاره دارد که هر کسی در زیان و خسران است مگر آن که به حق، ایمان داشته باشد و کار نیک انجام داده و دیگران را به حق و کار نیک دعوت و سفارش نماید.
هر چند که عمل صالح دایره وسیع و گسترده ای دارد که شامل نماز و روزه و دیگر عبادات محض شرعی می شود، ولی اگر به خوبی توجه شود، این معنا به دست می آید که احسان به دیگران و خدمت به همه موجودات و آفریده های خداوندی از جمله انسان، مهم ترین و اساسی ترین کارهای نیک و اعمال صالحی است که انسان می تواند در مقام انسانیت و مظهریت ربوبیت به عنوان خلیفه الهی انجام دهد.
بسیاری از آموزه های قرآنی بویژه آموزه های دستوری آن مرتبط با دیگران سامان یافته است. به عنوان نمونه خداوند در کنار نماز، مسأله انفاق و پرداخت زکات را مطرح می کند که یک عمل اجتماعی و مرتبط با دیگران است؛ به این معنا که هر چیزی را که از هر طریق از جمله تلاش و کار و کوشش به دست آورده می شود می بایست بخشی از آن را به دیگران بخشید بی آن که منتی بر آنان گذاشته شود؛ چرا که آنان در این دستاوردهای شما حقی دارند که باید ادا شود. ادای چنین حقی از سوی شما به معنای حرکت در مسیر خدایی شدن است؛ زیرا خداوند نیز بی هیچ منتی وجود را به شما هدیه کرده و نعمت های بی شماری را به شما بخشیده و می بخشد.
از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مرد و زن در کنار هم معنا می یابند و به کمال می رسند؛ زیرا زوجیت مبنای هستی است و این اجتماع کوچک در حقیقت نفس واحد و یگانه ای را شکل می دهند. (نساء، آیه 1 و آیات دیگر)بنابراین، کمال نفس به همراهی زن و شوهر و تحقق زوجیت واقعی است و هیچ یک از مرد و زن نمی تواند به تنهایی به کمال بایسته و شایسته خویش برسد؛ زیرا نقص، زمانی برطرف می شود که نفس، یکتا و یگانه شود. از این رو کمال هر انسانی دست کم به زوجیت و حرکت در این مسیر است. زوجیت بنیاد هر اجتماعی است و از آن جا اجتماعات بزرگ تری از خانواده و عشیره و قبیله و ملت و جامعه بشری شکل می گیرد.
همچنین خداوند در آیاتی دیگر در کنار آموزه وجوب تعبد به توحید، تعبد به احسان به والدین را مطرح می کند که خود بیانگر جایگاه بلند و رفیع، خدمتکاری به عنوان بخشی مهم از فرآیند خدایی شدن انسان است. بنابراین، بندگی را می بایست در بندگی جامع دید و تعبد را در کنار خدمت به خلق جست. این گونه است که مسئولیت اجتماعی نه تنها یک وظیفه قانونی بلکه یک مسیر کوتاه، آسان و مستقیم به سوی متاله و خدایی شدن است؛ چرا که انسان در این مسئولیت های خود نسبت به انسان و دیگر آفریده های الهی می تواند ربوبیت و پروردگاری الهی را مظهریت نماید. بر این اساس، رسیدن به هر کمال انسانی در گرو انجام مسئولیت هایی در قبال دیگران از جمله خدمتکاری و نوکری خلق است.

ارتباط ایمان واقعی با مسئولیتهای اجتماعی
خداوند در آیه 177 سوره بقره می فرماید: «نیکی آن نیست که روی خود، به جانب مشرق و مغرب کنید؛ بلکه نیکوکار کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب خدا و پیامبران ایمان آورد و مال خود را با آن که دوستش دارد، به خویشاوندان و یتیمان و درماندگان و مسافران و گدایان و در بند ماندگان ببخشد و نماز بگزارد و زکات بدهد و اینان چون عهدی می بندند بدان وفا می کنند و در بینوایی و بیماری و به هنگام جنگ، صابرند.”
در این آیه به درستی رابطه ایمان واقعی با فعالیت ها و مسئولیت های اجتماعی بیان شده و عبادات فردی در کنار عبادات اجتماعی معنا و مفهوم می یابد. از این رو امیرمؤمنان علی(ع)می فرماید: رأس الایمان الاحسان الی الناس؛ اساس ایمان، همان احسان به مردم است. (غرر الحکم، ج4، ص52)
امام صادق(ع)نیز در تفسیر ایمان خالص و واقعی می فرماید: من خالص الایمان، البر بالاخوان والسعی فی حوائجهم فی العسر و الیسر؛ نیکی به برادران دینی و تلاش و جدیت برای رفع مشکلات آنان در تمام زمینه ها و در هر شرایط، برخاسته از ایمان خالص است. (بحارالانوار، ج71، ص 317)
پیامبر(ص)در تبیین همین معنا و نگرش وحیانی قرآن، اسلام و نه ایمان را در گرو خدمت به خلق می داند؛ به این معنا که اسلام به عنوان دین فطرت همانند عقل سالم، حکم می کند که کمال را می بایست در خدمت به آفریده های الهی دید و برای خودسازی و تزکیه باید از مسیر خدمت به آفریده ها عبور کرد نه در گوشه نشینی و رهبانیت. از این رو می فرماید: من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم؛ مسلمانی غیر از خدمت به برادران مسلم و اهتمام در رفع مشکلات آنان نیست. (اصول کافی، ج2، ص167، بحارالانوار، ج71، ص337)
آن حضرت همچنین دربیان این نکته قرآنی که عمل صالح و احسان و نیکی در دو مفهوم، خودنمایی می کند، می فرماید: خصلتان لیس فوقهما من البر شی: الایمان بالله و النفع لعبادالله؛ ایمان به خدا و نفع رساندن به بندگان او دو خصلت نیک است که برتر از آن چیزی نیست. (بحارالانوار، ج 74، ص 137)
در روایتی دیگر آمده است: خیرالناس انفعهم للناس؛ بهترین مردم سودمندترین ایشان به مردمان است. این بدان معناست که معیار در خوب و بد را می بایست در نفع و ضرر فرد به دیگران دید نه در گوشه نشینی و ریاضت کشی و رهبانیت گرایی. بنابراین، انسانیت انسان در گرو مسئولیت های اجتماعی اوست.
یکی دیگر از مفاهیمی که جایگاه مسئولیت های اجتماعی را در کمال یابی انسان تبیین می کند، مفهوم تعاون است. از نظر آموزه های وحیانی، ایمان واقعی را باید در تعاون و همکاری های اجتماعی مردم جست و جو کرد. لذا در آیه2 سوره مائده به جایگاه تعاون توجه می دهد و ارتباط آن را با تقوا و پارسایی روشن می سازد.
از دیگر مفاهیم دراین حوزه می توان به مواسات اشاره کرد. پیامبر گرامی(ص)می فرماید: اعظمهم عنده منزله احسنهم مواساه و موازره؛ بلندمرتبه تر در نزد خداوند نیکوترین در مواسات و کمک رسانی و پشتیبانی از دیگران است. (بحارالانوار، ج71، ص341)

امام صادق(ع)و خدمتکاری خلق
امام صادق(ع)نیز درسیره و سنت، همانند دیگر معصومان(ع)در این مسیر کمالی گام برداشته و به عنوان سرمشق انسان، بر آن بود تا خدمتکاری خلق را به خوبی نشان دهد. همان گونه که در خانه علوی(ع)اعضای خانواده درمقام بر و نیکی، سه روز خوراک افطاری خویش را به یتیم و اسیر و فقیر دادند (سوره انسان)و امام صادق(ع)نیز بارها دارایی خویش را در میان بینوایان و فقیران تقسیم کرد و به اشکال گوناگون خود را در خدمت خلق قرار داد.
همان گونه که امام سجاد(ع)بارها ناشناخته در میان کاروان های حاجیان قرار می گرفت تا به خدمتکاری ایشان مشغول شود و هرگاه شناخته می شد از آنان جدا و به کاروانی دیگر می پیوست، همچنین امام صادق(ع)در مکه و منی به خدمت خلق مشغول می شد و دمی از آن کناره نمی گرفت. وی شبانه روز خویش را وقف خدمتکاری به مردم کرده بود و هرکسی از خوان علم وعملش به مقدار نیازش بهره مند می شد.
اگر امیرمؤمنان علی(ع)نخلستان می ساخت و چاه آب می کند و بر فقیران و بینوایان وقف می کرد، امام صادق(ع)نیز با مال و جان کمر به خدمت خلق بسته بود. آن حضرت(ع)بر پایه آن که به آن چه می گویند عمل کنند و مصداق «لم تقولون ما لا تفعلون» (صف، آیه2)نباشند، به هرچه گفت، عمل می کرد و همان گونه که دیگران را به خدمت خلق می خواند، خود در خدمت خلق بود.
دراین باره جمیل یکی از راویان می گوید: از امام صادق(ع)شنیدم که فرمود: المؤمنون خدم بعضهم لبعض قابل جمیل: قلت: و کیف یکونون خدما بعضهم لبعض؟ قال: یفید بعضهم بعضا؛ مؤمنان خدمتگزار یکدیگرند. گفتم چگونه؟ فرمود: به یکدیگر فایده و سود می رسانند. (کافی، ج2، ص167)
آیت الله خامنه ای در درس خارج خویش درباره معنی و مفاد این حدیث می فرمایند: «مومنین خدمتکاران یکدیگرند، خدم جمع خادم است. یعنی با همین تعبیری که در فارسی می گوییم خدمتکار، محترمانه اش خدمتکار است و غیرمحترمانه و عوامانه اش نوکر است نه خدمتگذار که معنایش متفاوت است.
شخصی که نزد حضرت بود می گوید: تعجب کردم چطور همه خدمتکار همدیگرند، به تعبیر عرفی یعنی همه نوکرهمند!؟ و کیف یکون خدم بعضهم لبعض؟ این چه جوری می شود یعنی مثلا بروند خانه های هم خدمتکاری کنند!؟
قال: یفید بعضهم بعضا؛ به یکدیگر فایده برسانند؛ پس فایده رساندن مؤمنین به خدمتکاری است، منتی نیست، نکته این است. چه در عرض هم باشیم مثل مردم کوچه و بازار و چه آن کسی که به حسب جایگاه اجتماعی پست و منصبی دارد اگر فایده ای داشت خدمتکار است و دیگر منتی ندارد بر مردم. نکته این حدیث به نظر ما فقط این نیست که فایده برساند بلکه باید منتی هم نباشد و خدمت و فایده اش را با منت گذاشتن باطل نکند.”
درباره شیخ رجبعلی خیاط نوشته اند: وی معتقد بود که ما باید همان گونه در خدمت مردم باشیم که امامان ما و اولیای الهی بودند. آنان هدفی در خدمت جز خداوند متعال نداشتند. خدمت آنان به مردم، برای خدا و به عشق او بود. (تندیس اخلاص، ص78)وی در پاسخ کسی که نصیحتی خواسته بود، گوشش را گرفت و فرمود: خدمت به خلق! خدمت به مردم! شیخ رجبعلی خیاط معتقد بود: راه محبت خدا، محبت به خلق خدا و خدمت به مردم، بخصوص انسان های مستضعف و گرفتار است. (کیمیای محبت، ص 218، تندیس اخلاق ص78)
سعدی علیه الرحمه می گوید:
صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه
بشکست عهد صحبت اهل طریق را
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود
تا اختیار کردی از آن، این فریق را
گفت: آن گلیم خویش به در می برد ز موج
و این جهد می کند که بگیرد غریق را
خط قرمز خدمتکاری مردم
البته باید توجه داشت که خدمتکاری مردم به بهره کشی و استثمار نینجامد و این گونه نشود که دیگران سوءاستفاده کنند و خدمت کننده را به سوی بردگی بکشانند. از این رو امام صادق(ع)درباره شرایط و خط قرمز خدمتکاری مردم فرمودند: اخدم اخاک، فان استخدمک فلا و لا کرامه؛ برادرت را خدمت کن، اما اگر تو را به خدمت و بیگاری گرفت (و طلبکارانه برخورد کرد. )خدمتش مکن. (مستدرک الوسائل، حسین نوری، ج2، ص411)
خدمتگزاری به مردم تا زمانی درست است که کرامت شخص خدمت کننده حفظ شود. بسیاری از مردم به تبعیت از سیره پیامبران و امامان(ع)می کوشند تا خود را در مقام خدمتگزاری دیگران قرار دهند. بسیاری از شخصیت ها را می توان در طول تاریخ دید که به خدمت توده مردم مشغول شدند. از امام خامنه ای است که ایشان در مراسم ورود امام خمینی(ره)مسئولیت چای دادن را به عهده گرفت. امام سجاد(ع)بارها به طور مخفیانه در کاروان های حج وارد می شد و کمر به خدمت مردم می بست. کسانی از بزرگان در مراسم عزاداری اباعبدالله(ع)به خدمت مشغول می شوند و کفش عزاداران را جفت می کنند و یا واکس می زنند یا در حرم امامان(ع)به خدمت مشغول شده و خادم افتخاری حرم می شوند.
اما هرگاه شخص احساس کند که خدمت شونده می خواهد از خدمت رسانی او سوءاستفاده کند و او را به بیگاری بکشاند و مانند کسانی با او رفتار کند که در برابر مزد و مواجبی، کار می کنند و به او امر و نهی می کند و یا توبیخ و سرزنش می کند و یا رفتاری را دارد که موجب تحقیر می شود، در این صورت این خدمتگزاری ممدوح نیست و شخص می بایست برای حفظ کرامت انسانی، از این گونه خدمت کردن سر باز زند. رفتار طلبکارانه از سوی خدمت شونده، از جمله خطوط قرمزی است که خدمت رسانی را محدود می کند. بنابراین، تا زمانی که کرامت انسانی حفظ می شود یا خدمت شونده طلبکارانه رفتار نمی کند و یا قصد تحقیر ندارد و یا این که با شخص خدمتگزار همانند مستخدم و برده یا مواجب بگیر رفتار نمی کند، مجاز است تا شخص این خدمتگزاری را به عنوان یک عمل عبادی بداند و بدان اهتمام ورزد؛ چنان که امامان(ع)این گونه رفتار می کردند و خود را خدمتگزار مردم به خصوص زوار و حاجیان و نمازگزاران و عزاداران می دانستند.
بر این اساس باید با حفظ کرامت در خدمت مردم بود و این گونه نشود که کرامت و بزرگواری شما نسبت به خلق که در شکل تواضع و فروتنی و خدمت صادقانه و بی منت به خلق تجلی یافته، کاسته یا شکسته شود؛ چرا که حفظ کرامت آدمی لازم و ضروری است؛ اما باید دانست هرگز حفظ کرامت با خدمتکاری منافاتی ندارد؛ چرا که برخی برای فرار از خدمت به خلق، می گویند که این کارها موجب می شود تا کرامت آدمی از میان برود. اگر این معنا درست می بود، امام سجاد(ع)نوکری وخدمتکاری کاروانیان حج را نمی کرد و برای حفظ شخصیت و کرامت همانند دیگران رفتار می کرد. این در حالی است که ایشان این گونه خدمتکاری را منافی کرامت نمی دانست.
امام صادق(ع)هم چنین ایجاد مواسات را به عنوان حق افراد جامعه اسلامی بر یکدیگر بیان فرموده و گفته است: یحق علی المسلمین الاجتهاد فی التواصل و التعاون و التعاطف و المواساه لاهل الحاجه و تعاطف بعضهم علی بعض؛ مسلمانان موظفند در راه پیوستگی و کمک نسبت به نیازمندان کوشا و جدی باشند، و از عواطف اخلاقی و کمکهای مالی مضایقه نکنند و به هنگام گرفتاری و نیاز، یار و یاور هم باشند. (اصول کافی، ج2، ص175)
در (کافی)درجلد دوم، درباب سعی در رفع حاجت مومن نقل کرده است: روزی صفوان در محضر امام صادق(ع)نشسته بود که ناگهان مردی که برایش گرفتاری پیش آمده بود به خدمت حضرت رسید و گرفتاریش را شرح داد. امام به صفوان دستور فرمود که فورا حرکت کن و برادر ایمانی خویش را در کارش یاری کن.
صفوان رفت و پس از توفیق در اصلاح کار و حل مشکل او به پیش حضرت بازگشت. امام در مورد کار او سؤال نمودند. صفوان گفت: خدا اصلاح کرد. امام خطاب به صفوان فرمود: بدان که همین کار به ظاهر کوچک و حاجتی که برآوردی و وقت کمی از تو گرفت از هفت شوط طواف دور کعبه، محبوب تر و برتر است.
سپس امام صادق(ع)این چنین به سخن خویش ادامه دادند: مردی گرفتاری داشت. حضور امام حسن(ع)رفت و از ایشان استمداد نمود. امام حسن بی درنگ کفشها را پوشیده و راه افتادند. در بین راه به حضرت امام حسین(ع)رسیدند درحالی که ایشان مشغول نماز بودند. امام حسن به آن مرد فرمود: تو چگونه از حسین غفلت نمودی و پیش ایشان نرفتی؟ گفت: من اول می خواستم پیش ایشان بروم و از ایشان درکارم کمک بطلبم، ولی چون گفتند ایشان اعتکاف کرده اند و نمی توانند از مسجد خارج شوند، خدمتشان نرفتم. امام حسن(ع)فرمودند اگر توفیق برآوردن حاجت تو برایش دست داده بود، از یک ماه اعتکاف برایش بهتر بود.
امام صادق(ع)در سخنی دیگر درباره نقش خدمتکاری مردم در تحقق اهداف بلند انسانی و رسیدن به پاداش عظیم دنیوی و اخروی فرمود: فضیلت و پاداش برطرف کردن نیاز مؤمن، از هزار حجی که تمام اعمال آن قبول شده باشد و آزادکردن یک بنده در راه خدا و صرف بار هزار اسب در راه خدا با زین و لجامش، بیشتر است. (بحارالانوار، ج47، ص285)
روایاتی از امام صادق(ع)درباره خدمت به خلق
از امام صادق(ع)درباره خدمت به خلق و خدمتکاری ایشان سخنان بسیاری نقل شده که در این جا به گوشه ای از آنها به عنوان حسن ختام اشاره می شود.
امام صادق(ع)فرمود: قال الله عزوجل: الخلق عیالی فاحبهم الی الطفهم بهم و اسعاهم فی حوائجهم؛ خدای متعال می فرماید: مردم، خانواده من هستند. پس محبوبترین آنان نزد من کسانی هستند که با مردم مهربان تر و در راه برآوردن نیازهای آنان کوشاتر باشند. (الکافی، ج2، ص199)
امام فرمود: من کان فی حاجه اخیه المؤمن المسلم کان الله فی حاجته ما کان فی حاجه اخیه؛ کسی که در فکر برآوردن نیاز برادر مؤمن مسلمان خود باشد تا زمانی که در فکر نیاز او هست، خداوند نیز در (فکر)نیاز وی باشد (نیازش را برطرف می کند). (امالی شیخ طوسی، ص79، ج741)
امام صادق(ع)فرمود: الماشی فی حاجه اخیه کالساعی بین الصفا و المروه: کسی که در راه برطرف ساختن حاجت نیاز برادر خود قدم بردارد، مانند کسی است که سعی میان صفا و مروه به جای آرد. (تحف العقول، ص303)
امام صادق(ع)فرمود: لقضاء حاجه امری مؤمن أفضل من حجه و حجه و حجه، حتی عد عشر حجج؛ برآوردن نیاز مؤمن، به یقین برتر از یک حج و یک حج و یک حج است، (امام تا ده حج شمردند). (امالی شیخ صدوق، ص791)
امام صادق(ع)فرمود: ما من مؤمن یخدم أخاه و هو یقدر علی نصرته الا خذله الله فی الدنیا و الاخره؛ هرگاه مؤمنی بتواند برادر خود را یاری رساند اما کمکش نکند، خداوند در دنیا و آخرت او را تنها گذارد. (بحارالانوار، ج47، ص113)
امام صادق(ع)فرمود: من صار الی أخیه المومن فی حاجته او مسلما فحجبه لم یزل فی لعنته الله الی ان حضرته الوفاه؛ کسی که برای طلب حاجت خود یا برای سلام و احوال پرسی نزد برادر مؤمن خود رود و او خود را از وی مخفی کند، تا زنده است، پیوسته مشمول لعنت و نفرین خدا شود. (الاختصاص، ص13)
امام صادق(ع)فرمود: ان الرجل لیسالنی الحاجه فابادر بقضائها مخافه ان یستغنی عنها فلا یحدلها موقعاً اذا جاءته؛ هرگاه مردی از من درخواست حاجتی کرد، در رفع حاجت و نیاز او شتاب می ورزم؛ زیرا بیم آن می رود که کار از کار بگذرد و اقدام من در کمک به او دیگر به کارش نیاید. (عیون الاخبار الرضا ج2، ص971)
امام صادق(ع)فرمود: انی لارساع الی حاجه عدوی خوفاً ان ارده فیستغنی عنی؛ من در برآوردن نیاز دشمن خود (نیز)شتاب می کنم؛ زیرا می ترسم دست رد به سینه او زنم و او از من بی نیاز شود. (بحارالانوار، ج87، ص702)
امام صادق(ع)فرمود: ما امن بالله و لابمحمد ولا بعلی من اذا اتاه اخوه المومن فی حاجه لم یضحک فی وجهه فان کانت حاجته عنده سارع الی قضائها؛ به خدا و محمد و علی ایمان نیاورده است کسی که در هنگام نیاز برادر مؤمنش با خوشرویی با او برخورد نکند؛ پس اگر توان دارد احتیاج او را شخصا برطرف نماید و اگر قادر نیست با کمک دیگری مشکل او را حل کند؛ اگر نسبت به تقاضای برادر مؤمنی بی تفاوت باشد و به درخواست او عمل نکند پس بین ما و او ولایتی نخواهد بود. (بحارالانوار، ج57، ص671)
امام به مردی گفت: چرا ما را تحقیر می کنی؟ آن مرد گفت: پناه می برم به خدا از این که شما و یا امری از امور شما را سبک بشمارم)، پس حضرت به او فرمود: وای بر تو، آیا ندای آن شخصی را نشنیدی که نزدیک جحفه از تو کمک خواست که او را به اندازه یک میل (برابر 2کیلومتر)بر مرکبت سوار نمایی و او به خدا سوگند یاد کرد که خسته و وامانده شده است؟ به خدا سوگند! تو حتی سرت را بلند نکردی و او را تحقیر کردی، هر کس مؤمنی را خوار کند ما را تحقیر کرده و حرمت الهی را شکسته است. (وسائل الشیعه، ج8، ص295)
امام فرمود: من مشی فی حاجه اخیه المومن کتب الله عزوجل له عشر حسنات و رفع له عشر درجات و حط عنه عشر سیئات و اعطاه عشر شفاعات. کسی که برای برطرف کردن نیاز برادر مؤمن خود گام بردارد؛ خدای سبحان برای او ده حسنه می نویسد و مقام او را ده درجه بالا می برد و از ده گناه او می گذرد و شفاعت ده نفر را از او می پذیرد. (بحارالانوار، ج47، ص213)
حضرت فرمود: من احب الاعمال الی الله عزوجل ادخال السرور علی المومن؛ اشباع جوعته او تنفیس کربته؛ او قضاء دینه. از با ارزش ترین کارها نزد خداوند متعال، شاد کردن مؤمنین است؛ مثل سیر نمودن آن ها، یا نجات دادن آنان از سختی ها و گرفتاری ها، یا ادای بدهی آنها. (الکافی، ج2، ص291)

صاحب جواهر و استخاره
نقل است که روزی از آیت الله محمدحسن نجفی فقیه نامدار شیعه، معروف به صاحب جواهر که مؤلف کتاب گرانسنگ جواهرالکلام است سؤال می کنند که اگر خداوند به شما اطلاع دهد که از عمر شما جز چند ساعت و جز اندکی نمانده این ساعات پایانی عمر را صرف چه کار می کنید؟ ایشان در جواب می فرماید: این چند ساعت عمرم را صرف خدمت به خلق و گره گشائی از مردم می کنم و اگر دیدم که کاری نمی توانم برای کسی انجام دهم می روم جلوی در خانه ام می نشینم تا شاید کسی به من مراجعه بکند و بگوید حاج آقا برایم استخاره ای بگیرید.
این حکایت بخوبی گویای میزان اهمیت و ارزش خدمت به مردم و انسانها است که امید است از این فرصت اندک عمر برای این مهم بیشترین بهره گرفته شود.

 

منبع: روزنامه کیهان