تب ترکیه گرایی
- نوشته شده : امیررضا عباس زاده
- 06 مارس 2020
- تعداد نظرات :0
| با حضور اردوغان و شروع تحریمهای ایران، به تدریج وضعیت اقتصادی ایران و ترکیه با یکدیگر جایگزین شد و تب ترکیهگرایی شدت گرفت.
در سالهای گذشته، بحث پان ترکیسم بر سر زبانها افتاده و گاه در مسابقات فوتبال داخلی، بخشی از تماشاگران شعار «ترکیه، ترکیه» را سر دادهاند. اگر به تاریخ برگردیم؛ تاریخ آذربایجان صحنههای پرشکوهی را به خود ثبت کرده و همواره در تاریخ ایران چون الماسی درخشیده است. در تشکیل سلسله بزرگ شیعی صفوی، شروع حرکت از آذربایجان بوده و یکی از تمدنهای بزرگ ایران را رقم زد. حماسههای لشگر شاه اسماعیل در جنگ با ترکهای عثمانی سرها را به نشانه تعظیم خم میکند. بعدها و در اوج هرج و مرجهای مشروطه، آذربایجان به جای سهم خواهی قومی، به فتوای علمای نجف و به فرماندهی سردار بزرگ ستارخان قیام میکنند و راهی تهران میشوند.
روحیه عدالت طلبی مردم تبریز باعث میشود در 29 بهمن 56 و در چهلم شهدای قم به پا خیزند و جرقه انقلاب اسلامی را بزنند. در ادامه و بعد از انقلاب، زمانی که گروههای تجزیه طلب در گوشه و کنار ایران مشغول فعالیت بودند، اتفاقا مسئله در تبریز مسئله انقلاب و ایده ولایت فقیه بود که آیا باید از آیت الله شریعتمداری حمایت کرد یا از آیت الله خمینی؟ که در نهایت طرفداران آیت الله خمینی پیروز میشوند و بساط حزب خلق مسلمان توسط خود مردم تبریز برچیده میشود. در دوران دفاع مقدس نیز آذربایجان با تشکیل لشگر 31 عاشورا دین خود به انقلاب را ادا میکند. حال سوال اینجاست، چه شد که تبریز و آذربایجان با این سابقه به اینجا رسیده که جوانانش با حسرتی همراه با شور در ورزشگاه شعار معروف مصطفی کمال پاشا یا آتاترک را یک صدا فریاد میکشند؟
برای جواب این سوال باید مروری به گذشته داشته باشیم.
“ اگر به تاریخ برگردیم؛ تاریخ آذربایجان صحنههای پرشکوهی را به خود ثبت کرده و همواره در تاریخ ایران چون الماسی درخشیده است. در تشکیل سلسله بزرگ شیعی صفوی، شروع حرکت از آذربایجان بوده و یکی از تمدنهای بزرگ ایران را رقم زد. حماسههای لشگر شاه اسماعیل در جنگ با ترکهای عثمانی سرها را به نشانه تعظیم خم میکند. بعدها و در اوج هرج و مرجهای مشروطه، آذربایجان به جای سهم خواهی قومی، به فتوای علمای نجف و به فرماندهی سردار بزرگ ستارخان قیام میکنند و راهی تهران میشوند. “
ترکیه تا پیش از اردوغان کعبه آمال جوانان مدنظر این متن نبود. این کشور تا پیش از سال ۲۰۰۰، کشوری با بحرانهای فراوان، اقتصاد ضعیف و در آستانه ورشکستی، گروههای مافیایی و اوضاع نابسامان اجتماعی و از طرفی انزواگرایی نسبت به خاورمیانه بود.
با حضور اردوغان و شروع تحریمهای ایران، به تدریج وضعیت اقتصادی ایران و ترکیه با یکدیگر جایگزین شد. ترکیه شروع به توجه به خاورمیانه نمود و دیپلماسی فعال ارتباط با جوامع را در پیش گرفت. در این دیپلماسی بازار، رسانه و زبان ترکی استانبولی وجه همت دولتمردان ترکیه بود و از این طریق تصویری فراتر از واقعیت ترکیه در ذهنها ساخته شد. تمرکز ترکیه بر حوزه گردشگری در سالهای اخیر باعث شده گردشگران زیادی از جمله ایران به این کشور مسافرت کنند. ترکهای ایران به دلیل نزدیکی مسافتی و همچنین زبانی به نسبت بیشتری از سایر گروهها قومی به ترکیه سفر کرده اند. ترکهای ایران بعد از برگشت از ترکیه به توسعه و پیشرفت آن کشور در سالهای اخیر اشاره میکنند. به باور کاتز و لازارسفلد، نفوذ شخصی افراد بر یکدیگر نقش مهم در تغییر افکار مردم دارد.
از طرف دیگر با پیشرفت نساجی ترکیه باعث شد بازار ایران را به عنوان نهادی که حوزه اقتصاد با حوزه فرهنگ گره خورده به کنترل خود در آورد و جایگاه خود را در سبد کالا و سبد فکری خانواده ایرانی باز کند . همچنین چند سالی است که غذای جدیدی در رستورانها و فست فودهای ایرانی به نام کباب ترکی یا دونر پیدا میشود. این پوشاک و غذا به نوعی فرهنگ و هویت ترکیه را هم یه مخاطب القا میکند و این باعث میشود در افکار عمومیایرانی، ترکیه کشوری پیشرفته تصور بشود.
از سوی دیگر در چند سال اخیر تحولی در حوزه رسانه ای ترکیه ایجاد شد و مخاطبان زیادی را از ایران به خود اختصاص داده است. به دلیل نزدیکی زبانی دوباره ترکهای ایران بیشتر از سایر گروهها مخاطب این شبکهها بودند. سریالها و برنامههای شبکههای ترکیه ای به صورت محسوس در سبد مصرف رسانه ای ترک زبانهای ایرانی جایگاه بالایی کسب کرده است. به صورت طبیعی تاکید شبکههای ترکیه ای به ملیت و هویت ملی ترکیه است و این امر به طور ناخودآگاه در ذهنیت مخاطب ایرانی هم تاثیر گذاشته است. آلبرت باندورا میگوید تاثیر رسانههای جمعی در زندگی روزانه شهروندان، محدود به تقویت یا تغییر نگرشها و رفتارها نیست، بلکه میتواند منجر به کسب ارزشها و نگرشها و الگوهای خاص رفتاری شود که از آنها به آثار اجتماعی رسانهها تعبیر میکند.
“ در چند سال اخیر تحولی در حوزه رسانه ای ترکیه ایجاد شد و مخاطبان زیادی را از ایران به خود اختصاص داده است. به دلیل نزدیکی زبانی دوباره ترکهای ایران بیشتر از سایر گروهها مخاطب این شبکهها بودند. سریالها و برنامههای شبکههای ترکیه ای به صورت محسوس در سبد مصرف رسانه ای ترک زبانهای ایرانی جایگاه بالایی کسب کرده است. “
تا پیش از سالهای حوالی ۲۰۰۷، هنوز ترکیه جایگاه والایی در اذهان جوانان این متن نداشت. زیرا نه ترکیه هنوز تصویر خاص خود را تکمیل کرده بود و نه اردوغان آدم خوب قصه در نظر ایرانیان بود.
پس شروع این امر، عمری در حدود ده سال دارد. در این ده سال، ترکیه جدیدی در ذهنها ساخته شد: ترکیه پیشرفته.
ترکیه با استفاده از این تصویر، شروع به نفوذ در آذربایجان ایران نمود تا از ورق آذربایجان در تعامل با ایران بهره ببرد. فکر استفاده از آذربایجان پیش از این در نظر سران جمهوری آذربایجان نیز بود اما نتوانسته بودند بهره لازم را ببرند. چراکه ساکنان این منطقه، جمهوری آذربایجان را کشوری ضعیف میدانستند.
نتیجه آن که ترکیه با تصویری که از خود ارائه داده، توانسته است دلها را برباید و جریانهای قومگرای منطقه را در جهت اهداف خود هدایت کند.
تب ترکیهگرایی در بین بقیه مردم و مسئولان کشور نیز وجود دارد و منجر به برانگیخته شدن احساس حسرت میشود اما در نزد جوانان مدنظر این متن علاوه بر آن منجر به برانگیخته شدن احساس کورسوی امید از جنس دستیابی به هویتی برتر و زندگی ای آسان تر و مرفه تر میباشد.
پس اتفاق خاصی نیافتاده است. بلکه از قضا در بازی مدنظر شعارها و تحرکات کمتر از قبل نیز دیده میشود. و شعارهای فوتبالی نیز به سبب جنگ ترکیه و کردهای سوریه بوده است. پس این جنجالها بر سر چه چیزی است؟ دوباره متهم کردن کل آذربایجان به تجزیه طلبی و هل دادن مردم این منطقه به سمت هویت مجهول پان ترکی توسط رسانههای داخلی و افتادن در دام پهن شده توسط ترکیه.
باید مواظب بود در مدیریت ماجرا توسط نهادهای فرهنگی و رسانه ای مثل صداوسیما در دام پهن شده ترکیه نیافتاد. متاسفانه در این سالها مدیریت این حوزه به بدترین شکل ممکن درحال انجام است. طبق اصل 15 قانون اساسي ضمن به رسميت شناختن تنوع قـومي در كـشور، بـر امكان استفاده از زبانهـاي محلـي و قـومي در مطبوعـات، رسـانههای گروهی و تدريس ادبيات قومي در مدارس در كنار زبان فارسي تأكيد و تصريح شده اما از سوی نهادهای فرهنگی و امنیتی بر اجرای این قانون ممانعت ایجاد شده است و تدریس زبان و ادبیات ترکی در مدارس به سرانجامینرسیده است. همچنین رشته زبان شناسی ترکی با آن که منع قانونی ندارد در دانشگاههای ایران تدریس نمیشود. از طرف دیگر سواستفادههای انتخاباتی از این موضوع کاملا بازی در زمین دشمن است.
از سویی انگیزه و نیاز به یادگیری ادبیات محلی را در دل جوانان ایجاد کرده ایم و از سوی دیگر پاسخی برای ارضا این نیاز نداریم و عامدانه این جوانان را به سمت شبکههای ماهواره ای ترکی و کانالهای ترکی زبان در شبکههای اجتماعی هدایت میکنیم. تاثیر این رسانهها بر شناخت و نگرش مردم و تعیین اولویتهای ذهنی آنها از طریق انتخاب و برجسته سازی بعضی موضوعات و رویدادها در قالب خبر و گزارش است. به این معنا که رسانهها با برجسته ساختن بعضی موضوعها و رویدادها، بر آگاهی و اطلاعات مردم تاثیر میگذارند. گرچه نمیتوانند تعیین کنند که مردم «چگونه» بیندیشند اما میتوانند تعیین کنند که مردم «درباره چه» بیندیشند.
“ از سویی انگیزه و نیاز به یادگیری ادبیات محلی را در دل جوانان ایجاد کرده ایم و از سوی دیگر پاسخی برای ارضا این نیاز نداریم و عامدانه این جوانان را به سمت شبکههای ماهواره ای ترکی و کانالهای ترکی زبان در شبکههای اجتماعی هدایت میکنیم. تاثیر این رسانهها بر شناخت و نگرش مردم و تعیین اولویتهای ذهنی آنها از طریق انتخاب و برجسته سازی بعضی موضوعات و رویدادها در قالب خبر و گزارش است. “
منظور از برجسته سازی رسانهها این است که رسانهها، به ویژه در اخبار و گزارشهای خبری و برنامههای مستند، این قدرت را دارند که توجه عموم را به مجموعه ای از مسائل و موضوعات معین و محدود معطوف سازند و از مسائل و موضوعات دیگر چشم پوشی کنند. حاصل کار این میشود که بعضی از مسائل خاص توسط بسیاری از مردم در سپهر عمومیو خارج از قلمرو رسانهها به بحث گذاشته میشود، درحالیکه به مسائل و موضوعات دیگر توجه نمیشود. (سولیوان،هارتلی، ساندرز و فیسک، 1385:26)
منابع:
نظریههای رسانه، سید محمد مهدی زاده
امیررضا عباس زاده پژوهشگر علوم اجتماعی است و مطالب ایشان در باشگاه اندیشه نیز در همین حوزه منتشر می شود.