آزادی آکادمیک

جان سرل، ماکس وبر و آزادی آکادمیک

| بر اساس نظریه عام آزادی آکادمیک، دانشجویان حقوق فراوانی دارند، از جمله این که از تمام حقوق شهروندان یک جامعه آزاد برخوردارند مگر این که اهداف آموزش مشخصی که نهاد دانشگاه عهده‌دار تحقق آن‌هاست، آن حقوق را محدود یا تنظیم کند.

ایده دانشجو، ایده‌ای اساسا سیاسی است، حتی اگر کسانی قائل به سیاست‌زدایی از دانشجو باشند، در تلاش خود کامیاب نخواهند بود، زیرا جهان امروز، جنبش‌های دانشجویی مه 68، جنبش دانشجویان آمریکا و جنبش دانشجویان اسلامگرا را تجربه کرده و اتحادیه‌ها و تشکل‌های دانشجویی معاصر بیش از پیش با سیاست و سیاسی‌بازی پیوند خورده‌اند. هر گونه تلقی و تلاشی برای سلب فعالیت‌های سیاسی دانشجویی فریبی است که می‌بایست با آن مقابله کرد. اولین سلب و مهم‌ترین آن برای کنش سیاسی دانشجو، سلب آزادی آکادمیک است. آزادی آکادمیک یا به تعبیری دیگر، دموکراسی دانشجویان، در آزادی بیان آنان تجلی می‌یابد. آزادی آکادمیک اصطلاحی است که توسط دو متفکر بزرگ تاریخ اندیشه، یعنی جان سرل و ماکس وبر صورت‌بندی شده است.

جان سرل، فیلسوف معاصر آمریکایی، که درجه دکتری خود را از دانشگاه آکسفورد دریافت کرده و هم اکنون استاد دانشگاه برکلی است. او در نوشتار «آزادی آکادمیک» درباره مفهومی سخن می‌گوید که به کرّات در محیط دانشگاهی از آن سخن گفته می‌شود و خود سرل نیز مدت‌ها عضو یکی از کمیته‌های مدیریت و تحقق آن بوده است. سرل به تحلیل نظری مفهوم آزادی آکادمیک پرداخته و میان نظریه خاص آزادی آکادمیک و نظریه عام آن تفاوت قائل می‌شود. از نظر وی، آن نظریه‌ای که قابل اتکاست، نظریه عام آزادی آکادمیک است.

از نظر جان سرل، اصل اساسی نظریه عام آزادی آکادمیک این است که استادان و دانشجویان در موارد مربوط به آزادی بیان، آزادی پژوهش، آزادی اجتماعات و آزادی نشر نوشته‌هایشان با هم برابرند و این برابری برآمده از نقشی است که استادان و دانشجویان در مقام شهروندان یک جامعه آزاد ایفا می‌کنند. این حقوق و آزادی‌ها برای آن‌ها محفوظ است تا هنگامی که پاسداشت کارکردهای آکادمیک دانشگاه منجر به محدود کردن آن‌ها شود. از نظر او، نظریه عام دارای دو جنبه است: نخست این که دانشگاه نهادی است که محقق‌کننده ارزش‌های اجتماعی عامی مانند آزادی پژوهش و آزادی بیان به همراه نظریه‌ای درباره صلاحیت علمی و تخصصی است. دوم، از آن جا که دانشگاه نهادی است که آزادی تحقیق و پژوهش را محقق می‌کند، پس دانشگاه با فضاهای عمومی دیگری نظیر پارک و خیابان کاملا متقاوت است. این فیلسوف آمریکایی توضیح می‌دهد که مفهوم آزادی آکادمیک دانشجویان تنها در قالب نظریه عام واقعا دارای معنا خواهد بود.

 

از نظر جان سرل، اصل اساسی نظریه عام آزادی آکادمیک این است که استادان و دانشجویان در موارد مربوط به آزادی بیان، آزادی پژوهش، آزادی اجتماعات و آزادی نشر نوشته‌هایشان با هم برابرند و این برابری برآمده از نقشی است که استادان و دانشجویان در مقام شهروندان یک جامعه آزاد ایفا می‌کنند. این حقوق و آزادی‌ها برای آن‌ها محفوظ است تا هنگامی که پاسداشت کارکردهای آکادمیک دانشگاه منجر به محدود کردن آن‌ها شود.

 

بر اساس نظریه خاص آزادی آکادمیک دانشجویان در بهترین حالت قلمروی بسیار محدود دارد، اما در مقابل بر اساس نظریه عام، دانشجویان حقوق فراوانی دارند، از جمله این که از تمام حقوق شهروندان یک جامعه آزاد برخوردارند مگر این که اهداف آموزش مشخصی که نهاد دانشگاه عهده‌دار تحقق آن‌هاست، آن حقوق را محدود یا تنظیم کند. بر اساس دیدگاه سرل، در دانشگاه نمی‌توان جلوی تعلقات و علایق آموزشی و پژوهشی دانشجو را گرفت. اولویت‌های پژوهشی دانشگاه، می‌بایست بر اساس اولویت‌های پژوهشی اساتید و دانشجویان در نظر گرفته شود.

این مساله‌ای است که درباره وضعیت پژوهشی دانشگاه ایرانی قابل تامل است. به نظر می‌رسد اولویت‌های دانشجویان کمترین درجه اهمیت را در پژوهش‌های دانشگاهی دارند، زیرا اصلا اجازه ورود به میدان دانشگاهی به آنان داده نمی‌شود. دانشجویان به واسطه آن که دانشجو هستند، نیازی به اجازه برای تجمعات و حلقات خود ندارند. بروکراسی سلبی و از بالا به پایین در دانشگاه ایرانی، رسمیتی مصنوعی و غیرواقعی را به این گونه تجمعات بخشیده است. دانشجویان می‌توانند بدون اجازه هیچ مقام رسمی و حقوقی در دانشگاه تجمع کنند، مطالبه‌گر باشند، بیانیه بدهند، اگر و تنها اگر تمام کسانی که تجمع می‌کنند، دانشجو باشند. ساختار انضباطی دانشگاه می‌بایست حافظ و امین این تجمعات باشد و اجازه ورود غیردانشجو به این تجمعات را ندهد.

مساله آزادی آکادمیک پیش از پرداخت جان سرل، توسط ماکس وبر، از بنیان‌گذاران جامعه‌شناسی نیز مطرح شده بود. وبر در سخنرانی خود با عنوان « آزادی آکادمیک در دانشگاه‌ها » نسبت به اخراج استادی که صحبتی انتقادی نسبت به قدرت حاکمه در کلاس درس داشته، اعتراض می‌کند. هر چند که ماکس وبر معتقد است که اساتید نباید بحث‌های ارزشی و جهان‌بینی خود را در کلاس درس مطرح کنند، اما استاد و دانشجو نیز باید در پشت درهای بسته کلاس درس آزادی بیان داشته باشند. وبر نبود آزادی بیان در فضای آکادمیک را ناشی از تعلق امر آموزش به دولت می‌داند و افتادن آموزش عالی به گردن دولت را نتیجه توسعه فرهنگی ویژه‌ای می‌داند که از یک سو پیامد سکولاریزاسیون است و از طرفی آن را دنباله تحلیل رفتگی و فقرزدگی چند قرن اخیر کشورش ( آلمان ) می‌داند. ماکس وبر که به ارزش‌زدایی علم اعتقاد دارد، می‌گوید که دانشگاه باید صداقت فکری را به دانشجویان بیاموزد و دانشجویان نیز این آموزه را در تحقیقات علمی‌شان پیگیری کنند.

تفاوت دیدگاه جان سرل و ماکس وبر درباره مفهوم آزادی آکادمیک در این نکته نهفته است که وبر سیاسی شدن دانشجو را نمی‌پذیرد، هر چند تذکر و اخراج او به این دلیل را نیز نمی‌پسندد و از نظرگاه سرل، گفته وبر در بخش نظریه خاص آزادی آکادمیک قرار می‌گیرد که محدودیت‌هایی برای آزادی دانشجو، فارغ از جامعه مدنی قائل است.

پس، از نظر جان سرل، ایده دانشجو با آزادی آکادمیک او پیوند خورده است. دانشجو به مثابه شهروند جامعه مدنی، آزاد است که نقد و پرسش کند اما در چهارچوب‌ها و کارکردهای دانشگاه زیرا حفظ این قوانین و اصول خود رعایت آزادی مهم‌تری به نام حفظ آزادی جامعه مدنی خواهد بود. قانون دانشگاه، باید قانونی برای دانشجویان و اساتید باشد، نه این که این قانون به نفع قدرت سیاسی و گروه خاصی تدوین شود.

 

دانشجو به مثابه شهروند جامعه مدنی، آزاد است که نقد و پرسش کند اما در چهارچوب‌ها و کارکردهای دانشگاه زیرا حفظ این قوانین و اصول خود رعایت آزادی مهم‌تری به نام حفظ آزادی جامعه مدنی خواهد بود. قانون دانشگاه، باید قانونی برای دانشجویان و اساتید باشد، نه این که این قانون به نفع قدرت سیاسی و گروه خاصی تدوین شود.

 

آزادی آکادمیک وضعیتی است که ممکن است هر لحظه نقض شود. این نقض به معنی نادیده گرفتن دانشجو و از همه مهم‌تر نفی دانشگاه است. موقعیت بدون دانشگاه، مدیریت کلان کشور را دچار خسران می‌کند و دانشگاه بدون دانشجو از قصدیت تاسیسش تهی از معنا می‌شود. حضور نیروهای نظامی، افراد امنیتی و تکنولوژی‌های کنترلی جلوی آزادی آکادمیک دانشجویان را خواهد گرفت. تقویت ایده دانشجو و قدرت بخشیدن به دانشجویان، حیات جامعه مدنی را تضمین می‌کند و باعث می‌شود جامعه مسائل خود را توسط خودش و نه نیرویی از خارج، حل و فصل کند.

 

منابع:
طالقانی، داوود، ایده دانشجو: آرا پراکنده، روزنامه فرهیختگان، 18/9/1397
سفیدخوش، میثم، ایده دانشگاه، انتشارات حکمت، 1395
وبر، ماکس، آزادی آکادمیک در دانشگاه‌ها، ترجمه آریا متین، سایت پروبلماتیکا

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code