سربازان سرد

تر میناتور: اطلاعات زیادی از آناتومی بدن انسان دارم.
سارا: حتما –قاتل قابل تری میشی. درسته.
ترمیناتور: بله!
جان: تیر میخوری ناراحت نمیشی. (مورد اصابت قرار میگیری درد نمیکشی) .
ترمیناتور: برخورد حس میشه این اطلاعات حس صدمه نامیده میشه. (سنسورهای به هم پیوسته توسط شبکه ی عصبی اطلاعات مربوط به حس نزدیکی و برخورد را درک و سپس میزان خسارت را بر آورد میکنند)
«امروزه در ناوها و کشتی های بزرگ و نیز هواپیماها این تکنولوژی بخش جدا ناپذیری شده و اکنون سعی در استفاده از این تکنولوژی در ساختمانها برای برآورد میزان خسارت بر اثر زلزله و سیل و عوامل دیگر و در دیگر ابزار در حال بررسی و انجام است.»
سارا: اینا خوب میشن (منظور محل برخود گلوله ها) .
ترمیناتور: بله. (اشاره به ایجاد قابلیت نفوذ ناپذیری و نیز ترمیم پذیری هوشمند در روکشهای پلاسمایی و… به کمک تکنولوژی نانو)
جان: چقدر عمر میکنی یعنی دوام داری؟ (اشاره به تامین کننده های انرژی)
ترمیناتور: با باطری های موجود یکصدو بیست سال. (اشاره به تولید باطری های با حجم کم و طول عمر زیاد است)
شاید اصلی ترین هدف و در واقع فلسفه ی بکار گیری ربوتها در انواع و شکلهای مختلف در جنگ پایین آوردن تلفات انسانی در جنگ وبه حداقل رساندن آن باشد.
در واقع شعاری که در این بخش مورد نظر است این است که: «جنگ افزارها و یا تجهیزات در معرض خطر، تا آنجا که امکان دارد باید بدونه خدمه باشد». یعنی به صورت خودکار درآید.
امروزه تبار تازه ای از (golem) – موجودی میکانیکی در افسانه ی یهودی- در افق پدیدار گشته و روح خود را در ماشینهای مین روب و ربوتهای شناسایی و یا سایبورگهای مهاجم اعم از نرم افزاری و سخت افزاری دمیده است.
بحث استفاده از   جنگ آوران سرد   در صحنه ی کارزار بحثی قدیمی است.
پس از جنگ اول بین الملل تلاش برای ساختن ماشینهای انسان نما ی نظامی پی در پی با مانع روبرو شده و به دلیل برآورده نکردن حد اقل انتظارات شرمندگی به بار آورده است.
توده ی مردمان نا آگاه در این ضمینه هنوز آدمواره های جنگ آور را با فیلمهای مبتنی بر خیال پردازی علمی- تخیلی مانند «Robocop» و «terminator» ربط میدهند و افسران سنت گرا همچنان بر بدبینی خود استوار ایستاده اند.
در حالی که این دو افق دید ناکار امدی خود را نشان داده اند دانشمندان عرصه ی الکترونیک و کامپیوتر و مکانیک و (مکاترونیک و ربوت شناسی) به تلاشهای خود در این زمینه ادامه داده اند.
جنگ خلیج فارس (1990- 1991) سبب پیشرفت اساسی در این زمینه ها شد.
در این جنگ از وسایل نقلیه ی هدایت شونده از راه دور، هواپیماهای بدونه خلبان با کاربردهای جاسوسی استفاده شد.
با افزایش استفاده از ربوتها در کارخانه ها از جمله در صنایع غیر نظامی مانند خودرو سازی، تا استفاده از چیپهاای که وظیفه شان در شبکه های مخابراتی فهمیدن محل خرابی و یا تبدیل داده ها از آنالوگ به دیجیتال و بلعکس است و نیز شبکه های هوشمند راهها و اتوبانها برای شناخت سریع، سرعت خارج از قانون وتخلفات وخرابی و اشکال در بزرگ راهها و غیره، همچنان مسیر رو به پیشرفت خود را طی کرده است.
از زمانی که چهارچوب ونحوه ی اداره کردن جنگ از c2 به c3 ارتقاع یافت و طی مدت زمان نه چندان زیاد پیشرفت کرد و به c4iرسید و حتی قبل از اینکه به c4i2 یرسد کامپیوتر ها به عنوان اجزایی بسیار ماثر در جنگها به خدمت گرفته شدند که وظیفه هایی از جمله شبیه سازی محیط های نظامی و نیز بهبود بخشیدن به کیفیت رد و بدل شدن اطلاعات در محیط نظامی و رمز گزاری داده ها به عهده ی آنها گذاشته شده بود.
ولی با ورود هدایتهای از راه دور و بعضا خودکار، اهمیت و کاربرد رایانه ها در جنگ نیاز به بررسی عمیق تر و باز تعریف دارد.

ماموریت ها
از جمله پرخطر ترین کارها در جنگ ماموریت شناسایی و پاک سازی و گشت زنی است.
وظیفه گشت زنی اکثرا به عهده ی هلی کوپتر ها در جنگ گذاشته میشود.
از راههای کاهش تلفات گشت های هلی کوپتری استفاده از هلیکوپتر های بدونه سرنشین و تا حدودی هوشمند و کنترل از راه دور است.
در واقع از راههای کاهش تلفات هلی کوپتری استفاده از دسته هایی از روبوتهای به شکل هلی کوپتر و هواپیما است (هواپیما کاربردی تر و رایج تر است) که ما با نام هواپیماهای- بدون سرنشین و شناسایی ;جاسوسی- میشناسیم که هر یک به گیرنده ی تخصصی متصل است و اطلاعات در حوزه ی وظیفه ی خود را در اختیار فرماندهان قرار میدهد.
به گفته ی یکی از دست اندرکاران (1) هنگامی که عملیات طوفان صحرا آغاز شد، هواپیماهای پیش گام 330 به نوبت به پرواز در آمدند و بیش از 1000 ساعت را در فضا گذراندند. در سراسر دوره نبرد هر یک از آنها 24 ساعته در حال پرواز بودند.
این هواپیماهای هدایت شونده از راه دور، به ماموریت های شناسایی پرداختند، خسارتهای ناشی از بمبها را برآورد کردند، در خلیج فارس به جستجوی مینها برآمدند، قابقهای گشتی عراق را زیر نظر گرفتند، و وظایف دیگری را به انجام رساندند و فقط سه تای از آنها بر اثر مورد تهدید قرار گرفتن با سلاحهای سبک صدمه دیدند و فقط یکی سقوط کرد، بدونه تلفات انسانی.

ترور با روبوت
ارتش رژیم اشغالگر قدس در سال 1989 ماشینهای هدایت شونده از راه دور در لبنان به کار بست و در یک مورد یک هواپیمای هدایت شونده از دور، اتومبیل حامل جمعی از مسئولان فلسطینی را شناسایی و طی حمله ای مجدد طی حرکتی تروریستی به انهدام ساند.
هواپیماهای پیش گام تنها ربوتهای مطیع بشر نبودند که به کار گرفته شدند.
یگان هشتاد و دوم هوا برد آمریکا، یک«زنبور»هدفگیر آزمایشی را به کار گرفت که آن را میتوان در دو کوله پشتی حمل و در پنج دقیقه روی هم سوار کرد.
این وسیله برای گشت زنی در اطراف پایگاه مورد استفاده قرار گرفت.
استفاده از ربوتها (در جنگ عراق) منحصر به عملیات هوایی نبود. بر پایه ی گذارشها، مین روبهای آلمانی، قایقهای گشتی بدونه سرنشین به نام troikasرا نیز به کار گرفتند.
ماشین های صنعتی کارخانه ها به عنوان ابزار دو منظوره (آتش زیر خرمن)
در شرکت   کوماتسو  در ژاپن نوعی روبوت با پاهای متعدد برای کارهای ساختمانی در زیر آب تولید شده.
قانون اساسی ژاپن صدور هر گونه جنگ افزار را منع میکند. اما آدم نمی داند چه چیز مانع از آن خواهد شد که چنین ربوتب زیر آبی برای کار گذاشتن مین یا گیرنده در نقاطی که در غیر این صورت قابل دست رسی نمی بود به کار رود؟.
در واقع همه ی این ربوتها مانند کامیونها و جیپها میتوانند هم برای مقاصد صلح آمیز و هم مقاصد غیر صلح آمیز به کار روند.
(الوین تافلر- البته کسانی که با آثار تافلر آشنایی دارند از بحث یک جانبه و جانب دارانه او در کتاب هایش باخبرند –اگر این طور باشد باید درس فیزیک حتی در مدارس تعطیل شود که مبادا کشوری- البته به جز آمریکا ی مصون از خطا!!! – دست به بمب اتمی نیابد. و معمولا کسانی این گونه میاندیشند که خود دچار سوگیری اند و فکرهای کج در ذهن می پرورانند)

ربوتهای نگهبان (اختاپوسهای متحرک با هزاران چشم الکترونیکی)
بسیاری از ربوتها ثابت بر روی دیوارها و یا زمین مجهز به سلاح یا دوربین های پیشرفته به صورت سفارشی برای نگهبانی از کارخانه ها انبارها ویا مهم تر پایگاههای موشکی و تاسیسات هسته ای –در برابر افراد غیر مجاز ساخته شده اند.
شرکتی در کلرادو آمریکا به نام (سیستمهای دفاعی ربوتی) یک ماشین چرخ دار دوتنی ساخته به نام جستجو گر (prowler) برای کار نگهبانی.
این ربوت میتواند از فاصله ی 19 مایلی کنترل شود. این دستگاه که انباشته از کامپیوتر ها و دوربینهای ویدویی متحرک است می تواند پیرامون تاسیسات بگردد یا مراقب نقطه ی ورودی آن باشد.
جستجو گر برای موضع گیری، از بردیابهای لیزری و ابزارهای دیگری از جمله گیرنده ایی که تغییرات را در مسیری که میپیماید مشخص میسازد، استفاده میکند.
(از جمله جابجایی- اختلاف دما و اختلاف فشار –گازهای موجود و….)
(البته این تکنولوژی را ما اکنون در نوع فیلمهای divxمیبینیم –فیلمی که متحرک تر واکشن تر باشد فضای بیشتری را (مگابایت) اشغال میکند و فیلمی که آرام تر باشد فضای کمتری را و همین اختلاف ظرفیت میتوانند نشانه ی جابجایی در یک محیط باشد)
در واقع متصدی دستگاه مسلح به آنچه بر روی آن روبوت نصب شده است میباشد و با این دوربینها وسنسورها و احیانا سلاحها در حین گشت زنی به دنبال شکار از راه دور میدود.
روی این ماشین میتوان وسایل دید در شب، ابزارهای تجسسی با اشعه ی مادون قرمز، رادار و حرکت یاب و لرزه یاب های الکترو مغناطیسی نصب کرد
این ماشین همچنین میتواند به سلاحهای متفاوت و گوناگونی مجهز شود..

ربوتهای با هوش تر (خود مختار)
ربوتهایی که از راه دور کنترل میشوند تنها ربوتهایی نیمه باهوشند. نمونه هایی باهوشتر وجود دارد که از جمله میتوان به سیستم هدایت موشک کروز- توما هاوک – اشاره کرد که وقتی پرتاب شد دیگر دستوری نمی گیرد، بلکه قبلا برنامه ای به آن میدهند که مستقلا بابرسی عوامل پیش رو عمل کند.
در مرحله ی آخر این تکنولوژی در بعد نظامی، ربوتهایی متولد خواند شد که بیشتر وبیشتر روی پای خود میایستند ومستقلا عمل میکنند و به اصطلاح خود مختار خواهند بود.
مشکل جنگ افزارهای ربوتی هدایت شونده از راه دور این است که متکی به پیوندهایی هستند که انسانها را به پدیده های میکانیکی کم هوش تر اما بسیار حساس و سریع که در واقع مکمل همان آنهاست مربوط میسازد.
از ویژهگیهای ربوتهای خود مختار سرعت آنهاست که میتوانند با سرعتی بیش از انسان تصمیم بگیرند و عمل کنند و این در شرایطی که به زمان به عنوان بعد چهارم جنگ های جدید نگاه میشود بسیار حایز اهمیت است.
در این حیطه مثلا یک سیستم دفاع موشکی برای پاسخ گویی به یک استراتژی باید چنان با سرعت زیادی اطلاعات را رد و بدل کند که انسانها به عنوان تصمیم گیرندگان بی درنگ نتوانند با آن هم گام شوند.

شبکه های به هم مرتبط عصبی در جنگ فرا نوین
در جنگ جدید (فرا نوین- پست مدرن و….) شبکه های عصبی مصنوعی برای برقراری ارطباط بین تانکها و ناو ها و لانچرها و نیز وسایل ارطباطی فردی در جنگ نقش بی بدیلی را خواند داشت.
پروژه ای نیم بیلیون دلاری در ارتش ایالات متحده صرف شد تا برنامه ی محرمانه ی (retract maple) به بار نشیند و به فرمانهده ی ناو (یک) امکان دهد که اطلاعات راداری را از ناو (دو) بگیرد و موشکهای مستقر در ناو های (سه و چهار و…) را به طور خودکار مسلح و هدف گیری کند و سپس شلیک نماید.
سیستم مذکور فرمانده ی عملیات را قادر میسازد که بر تعداد زیادی نیروهای عملیاتی شامل تعداد زیادی کشتی، از رزمناو و ناو شکن گرفته به پایین را مورد بررسی و تحت نظارت داشته باشد.

از گذشته نه چندان دور تا آینده – ربوتها در جنگ دریایی و یا هوا زمینی
نیروی هوایی برای انجام امور جزئی نگهداری، تعمیر باند فرودگاه، اطفای حریق و تجهیز مجدد هواپیما در زمان زیر آتش قرار داشتن پایگاه از وجود روباتی به نام ماروین «marvin» بهره میگیرد.
نیروی زمینی نیز برای انجام هر نوع کاری، از تامین امنیت گرفته تا جمع آوری اجساد آلوده به مواد بیوشیمیایی دست به تولید روبات زده است.
به علاوه نیروی دریایی و هوایی در حال ساخت سیستمهای دور کار نیز هستند و در واقع بیشتر دستگاههایی که نظامیان آنها را روبات مینامند همین سیستمهای دورکارند که از مسافت دور کنترل می شوند.
بدین ترتیب مشاهده میشود که وجود انسان در این بین همواره ضرورت دارد.
ساخت بمب افکنهای B- 1 منوط به اجرای تعدادی برنامه ی تعمیراتی خودکار با استفاده از سیستم های خبره بود.
پروژه ای در نیروی هوایی ایالات متحده دنبال میشود با مخفف scpکه هدف از این پروژه ساخت کمک خلبان برنامه ی scpدر واقع تولید پنج سیستم خبره ی بهم پیوسته است که بتوانند در جریان عملیات پروازی یا در زمان جنگ به خلبان یاری رسانند.

سیستمهای خبره (هوش مصنوعی) در جنگ هوا زمینی و دریایی
نمودی دیگر از استفاده ی نظامی از سیستمهای خبره ساخت سیستم   مدیر جنگ هوا زمینی   است که دامنه ی عملکردش در خلال جنگ عمومی در حد سپاه و رده های پایین تر خواهد بود. وظیفه ی سیستم مزبور تلاش برای کسب هر گونه اطلاعات ممکن و نمایش هر نوع مطلبی است که طبق برنامه ریزی سیستم به کار افسران انسانی خواهد آمد.
این سیستم به نحوه ی طراحی شده که در نهایت قادر به پیش بینی اقدامات احتمالی دشمن و توصیه در مورد طریقه ی مقابله با آنها باشد.
سیستم مزبور حتی باید بتواند در تعیین نحوه ی استقرار نیروها و تصمیم گیری های لجستیک جهت اجرای نقشه های مورد نظر، نیز دخالت و سپس به طور خودکار اقدام به گزینش و چاپ فرمانها کند.
ایجیس یکی از این سیستمهای خبره است. این سیستم برای مدیریت جنگ استفاده میشود و اعتراضات فراوانی راد در پی داشته است.
این سیستم برای اداره ی جنگ جهانی چهارم ;بله تعجب نکنید جنگ چهارم.
این سیستم صد ها میلیون دلار از راه ساخت ماهواره میل استار (milstar) و ناواستار (navstar) و نیز هواپیماهای فرماندهی لوکینگ گلاس (looking glass) صرف خود کرده است.
این سیستم تسلیحاتی ساخته شده و فوق سری پیشرفته ترین سیستم تسلیحاتی ساخته شده تا به امروز است که به «ایجیس» موسوم شده است. (این گفته متعلق به سال 1996است)
« ایجیس» همان پروژه جنگ ستارگان است اما این دفعه در دریا. (یک دریا سالار امریکایی به نقل از چارز بنت) «charles e. bennet عضو کنگره آمریکا- – – cogress of the united state,1988,p. 16)
خوب من فکر میکنم «ایجیس» از بسیاری از جهات یک سیستم خبره است. در واقع این سیستم توانسته بسیاری از خطاهایی که حین بکار گیری سیستمهای خبره به وجود می آید رفع کند.
(دریادار وین مه یر (wayne mayer) ، مدیر پروژه ی «ایجیس»از 1970تا 1983)

خطا، هوش مصنوعی، اصلی غیر قابل انکار
در جریان عملیات بهار 1986 علیه لیبی، سیستم ضد هوایی ایجیس ناو «یورک تاون» (yorktown) آمریکا (متشکل از رادار مجهز به فرکانس مرحله ای (phased array radar) spy- 1، موشکهای هدایت شونده ی «استاندارد- 2» و توپهای فالانکس«phalanx»که همگی از طریق رایانه به هم متصل بودند تا «ایجیس»هم به طور خودکار و هم توسط نیروی انسانی قادر به کار باشد)
هدف ناشناخته ای را به صورت خودکار مورد شناسایی قرار داد. به دستور ناخدا دو فروند موشک کشتی به کشتی هارپون به سمت آن هدف ناشناس شلیک گردید و هدف ناپدید شد.
در ابتدا ادعا شد که آن یک کشتی گشت زنی بوده بعدها اعتراف شد که شاید یک تکه ابر کم ارتفاع بوده باشدو شاید هم یک کشتی ماهی گیری یا تفریحی.
نمونه قابل توجه دیگر این که ماجرای حمله ماه مه 1987 عراق با موشک اگزوست (exocet) به ناو استارک (stark) آمریکاست.
اگر چه استارک به سیستم «ایجیس) مجهز نبود، اما برخی از قطعات اصلی آن بر روی عرشه ی آن نصب شده بود. نکته ی قابل توجه آنکه سیستم توپ فالانکس کشتی (کهمتشکل است از توپهای 20 میلیمتری با قدرت شلیک 300 گلوله در دقیقه و رادار هدف گیری مستقل که در صورت قرار داشتن بر روی حالت خودکار قابلیت شلیک خودکار را داشت) موفق به کشف موشکهای شلیک شده نگردید.
حتی رادار کنترل آتش مارک 92 (mark 92) و حسگر راداری slq 032 این ناو نتوانستند به وجود موشکهای شلیک شده پی ببرند. اگر چه فالانکس بر روی سیستم خودکار نبوده ولی باید تهاجم را بر روی سیستم راداری خود نشان میداد و نزدیک شدن آن را با آژیر خطر اعلام میداشت که نکرد.

آخر اینکه
آدمواره ها میتوانند کارهایی بیش از جانشین خلبانان هلی کوپترهای شناسایی یا رانددگان تانک انجام دهند.
آنها افزون بر گرد آوری اطلاعات و پیدا کردن هدفها می توانند برای فریب دادن و مختل کردن و یا به اشتباه انداختن رادار دشمن کسب اطلاعات در باره ی خسارات به بار آمده و وارد شده و نیز جمع آوری و خنثی کردن کلاهکهای جنگی فعال تا تامین پشتیبانی تدارکات، عملیاتهایی در محیطهای آلوده (شیمیایی و میکروبی) مین روبی و تعمییر و یا ساخت سریع باندهای پروازی و پلها و خیلی بیش از آن در جنگها انجام دهند.
البته که ربوت شناسان و طراحان و مهندسان این بخش از احترام و نیز پیشرفتهای اخیر در زمینه ی هوش مصنوعی و واقعیت مجازی، قدرت و سرعت پردازش کامپیوتری وتکنولوژیهای کمک کننده در این وادی بسیار هیجان زده اند.
اما در بحث در این بخش که بعدا چه پیش خواهد آمد دچار تفرقه اند.
پرسشی که آنها را آشفته میدارد آن نیست که چگونه جنگ افزارهای خودکار را باهوش سازند، بلکه اینست که تا چه اندازه بگذارند باهوش شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code