
«مدرسه در مسجد» خوب است ولی «مدرسه با مسجد» بهتر است!
- نوشته شده : محسن ذوالفقاری
- 07 جولای 2019
- تعداد نظرات :0
باشگاه شما»، جایی است که دانشجویان، نخبگان و پژوهشگران علوم انسانی در آن، مقالات خود را با مخاطبان خود به اشتراک میگذارند. شما هم میتوانید با ارسال مقالات علمیژورنالیستی، بعد از ارزیابی توسط هیئت تحریریه باشگاه اندیشه، مقالات خود را منتشر کنید. دسترسی به سایر مقالاتِ «باشگاه شما».
| شاید بهتر باشد که که آموزش و پرورش و طرح «مدرسه در مسجد» به یک مفاهمه جدی با یکدیگر برسند و در یک جهت حرکت کنند. چیزی که به ذهن نگارنده به عنوان چارهای برای این مشکل میرسد این است که «مدرسه در مسجد» به «مدرسه با مسجد» تبدیل شود.
سالها قبل، از مسجد صنعتگران مشهد، طرحی نو به نام «مدرسه در مسجد» وارد عرصه آموزش و پرورش شد. طرحی که سالهای ابتدای حرکت خود را چراغ خاموش و با تعداد دانشآموزان محدود پیش برد ولی بعد از چندین سال از عمرش، با کسب تجربه و اعتماد و اعتبار و ساخت نیروهایی توانمند به صورت روزافزون در مساجد مشهد گسترش یافت و در دیگر شهرها مثل قم، تهران و… مورد استقبال قرار گرفت.
دانشآموزان در این طرح همانند سدههای قبل در محیط تربیتی مسجد، تحصیل میکنند و برای امتحانات و اخذ مدرک به آموزش و پرورش مراجعه میکنند. در حقیقت این طرح نوعی بازگشت به گذشته است که مدارس در مساجد قرار داشتند و مسجد مرکز اصلی تعلیم و تربیت بوده است. شهید مطهری در این مورد میفرمایند: «ما یک تقلید احمقانه از اروپا کردهایم. در تاریخ گذشته ما مسجد و مدرسه همیشه یکی بودهاند یا همسایه یکدیگر بودهاند. این خودش یک حسابی بود. هنوز هم آثاری که ما از قدیم میبینیم، همینطور است. هرجا که یک مدرسه هست، یک مسجد هم کنارش هست، بلکه خود مساجد مرکز تعلیم و تربیت بود».[1]
این طرح به دلایل متعدد اعم از خارج شدن از عرف معمول آموزش و پرورش، ابتکاری جدید، گسترش سریع و… مورد نقد و بررسیهای مختلفی قرار گرفته است؛ از نامه تهدیدآمیز وزیر آموزش و پرورش تا نقدهای دلسوزانه دغدغهمندان تربیتی و پژوهشگران مسجدی. این یادداشت نیز برآن است که در خور توانش منصفانه و صادقانه این پدیده را از زوایا مختلف مورد نقد و بررسی قرار بدهد تا مطلعی باشد بر اتفاقات بهتر در نظام تعلیم و تربیت.
طرح مدرسه در مسجد را از چهار منظر میتوان مورد بررسی قرار داد:
-
مخاطبان
مخاطبان این طرح بر خلاف تصور رایج، غیرمذهبیها هم هستند! بر این اساس میتوانیم مخاطبین این طرح را به 2 گروه مذهبی و غیرمذهبی تقسیم کنیم. گروه اول(مذهبیها) نشان از همت جدی ایشان به تربیت فرزندان در یک محیط کاملاً اسلامی است. البته که میتواند نشانگر نگرانیشان نسبت به فضای مدرسهها نیز باشد. این همت و نگرانی به جای خود نیکوست مشروط به اینکه به خالی کردن میدان مدرسهها از حضور خانوادههای مذهبی منجر نشود!
گروه دوم که غیرمذهبیها را هم شامل میشود، دلیل عمده استقبالشان از این طرح نگرانیهای شدید نسبت به فضای مدرسه میباشد؛ به این جهت است که مصمم هستند فرزندانشان در محیطی مذهبی رشد کنند ولی در فضای نگرانکننده مدرسه نباشند! البته که این خانوادهها از مدرسه در مسجدها از هر لحاظی انتظارات و توقعاتی بیش از مدارس معمول آموزش و پرورش دارند که بعضاً عاری از حقیقت هم نیست و عنایت به این مهم را باید مجریان طرح به طوری ویژه مدنظر داشته باشند.
-
طراحان و مجریان
منطبق بر پژوهشهایی که در مورد طرح مدرسه در مسجد صورت گرفته و جلساتی که با طراحان این برنامه برگزار شده است به نظر میرسد ضمن احترام به دغدغه ایشان باید گفت این طرح آنطور که باید و شاید از پختگی لازم برخوردار نیست و نیازمند برنامهریزی دقیقتر و مدیریت تغییر است. توجه به تجربههای عملی و مطالعات علمی بیشک میتواند به افزایش توفیقات این طرح کمک کند. یادمان باشد همین الان نیز میتوان با الگوهای دیگری رابطه مسجد و مدرسه را تقویت کرد: حضور هیئتامنای مسجد و امام جماعت در انجمن اولیاء و مربیان مدرسه محله و بالعکس، حضور امام جماعت مسجد در مدرسه، ساخت مدارس و مساجد در کنار هم با هدف فراهمآوری امکان حضور دانشآموزان در مسجد در اوقات برگزاری نماز، تقدیر از معلمان و دانشآموزان برتر مدرسه در مسجد محله در مناسبتهای خاص، برگزاری بعضی از کلاسهای درسی مدرسه مثل هدیههای آسمانی و قرآن در مسجد محله، برگزاری اردوهای مشترک میان مسجد و مدرسه و… فعالیتهایی هستند که بسیار پیشتر تجربه شدهاند و هنوز هم به قوت قابل استفاده میباشند. علاوه بر اینکه استفاده از ساعت غیرکلاسی برای آموزشهای تکمیلی و فرصت تابستان هم همیشه مغتنم و نسخهای مجرب است.
نکتهای دیگر که باید بدان توجه بشود این است که طرح مدرسه در مسجد به جهت فعالیت در فضایی بهخصوص به نام مسجد و همچنین مجریان آن که اکثراً از قشر روحانیت میباشند بسیار مورد مداقه افراد و گروههای مخلتف قرار میگیرد؛ لذا طراحان این طرح باید در برنامهریزی و نحوه اجرا سیاستهای خود حداکثر دقت را مبذول دارند و ملاحظات مخلتف را مدنظر داشته باشند تا هم باعث دلزدگی و نفرت احدی از مسجد و قشر روحانیت نشوند و هم دست مایهی سوءاستفاده گروههای مختلف قرار نگیرند که اگر ذرهای این اتفاقات بیفتد آنچنان خسارت و زیانی بهبار میآید که «لاتعد و لاتحصی».
و آخرین نکته در این خصوص این که آموزش و پرورش، از ساختارهای رسمیِ نظام جمهوری اسلامی است و علیرغم اینکه با مشکلاتی دست به گریبان است دستاوردهای فراوانی هم به ارمغان آورده است. مسألهای مهم که اخیراً نیز رهبر معظم انقلاب در جمع معلمان و فرهنگیان به آن اشاره کردهاند: «جامعه فرهنگیان در این 40 سال کارهای بزرگی کردند. عدهای میخواهند آموزش و پرورش را به دلایل مختلف سیاسی، بیقدر و قیمت کنند؛ این بیانصافی است. بنده البته نواقص را میدانم، اما فاصلهی آموزش و پرورش با آن وضع اسفبار قبل انقلاب را هم میدانم. همین دانشمندان گوناگون که کشور را از نظر رتبهی نانو در جمع 5 کشور اول جهان قرار دادند را شما تربیت کردید. همین نسل سوم و چهارم انقلاب که امام و شهدای هشتساله را ندیده و امروز مقابل دشمن میایستد و اصرار میکند که از حرم دفاع کند و شهید میشود، این را آموزش و پرورش تربیت کرده؛ آنهم در این دنیای اینترنت و ماهواره و مفاسد گوناگون. جوانهایی که به اردوهای جهادی میروند را چه کسی تربیت میکند؟ این همه کار بزرگ علمی در کشور انجام شده؛ این همه مظاهر دینداری در کشور هست؛ این همه شهید دانشآموز و معلم؛ اینها را آموزش و پرورش تربیت کرده است. آموزش و پرورش دورهی انقلاب را دستکم نگیرید. البته نواقص و معایب هستند که به تفضل الهی اینها را اصلاح خواهیم کرد».[2]
پس شاید خارج از مدار انصاف باشد که طراحان این طرح به دلایل مختلف نسبت به نظام آموزش و پرورش با دیدگاهشان بیمهری بورزند و آنگونه بازنمایی کنند که دلیل رویآوردنشان به مسجد، فضای ناامن آموزش و پرورش است. افزون بر این باید در جهت اصلاح نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور دغدغهمند باشند و اقداماتی در خور و چشمگیر انجام دهند با همان همتی که در طرح «مدرسه در مسجد» از خود نشان دادهاند.
“طرح مدرسه در مسجد به جهت فعالیت در فضایی بهخصوص به نام مسجد و همچنین مجریان آن که اکثراً از قشر روحانیت میباشند بسیار مورد مداقه افراد و گروههای مخلتف قرار میگیرد؛ لذا طراحان این طرح باید در برنامهریزی و نحوه اجرا سیاستهای خود حداکثر دقت را مبذول دارند و ملاحظات مخلتف را مدنظر داشته باشند.“
-
نسبت طرح با آموزش و پرورش
«مدرسه در مسجد» مجوز رسمی از آموزش و پرورش ندارد و با استانداردهای آن(مؤلفههای فیزیکی، سرانه فضای کلاسی و…) نیز بعضاً همخوانی ندارد ولی غیرقانونی هم نیست؛ چرا که بر اساس ضوابط قانونی وزارت آموزش و پرورش عمل میکند. وزارت آموزش و پرورش هر ساله امتحاناتی برای «داوطلبان آزاد» برگزار میکند. این آزمون مختص کسانی است که در روند تعلیم و تربیت رسمی کشور یعنی مدارس، حضور ندارند و تنها در پایان هر سال تحصیلی اقدام به شرکت در این آزمون کرده و در صورت قبولی مدرک تحصیلی خود را دریافت میکنند. مسجد مدرسهها با استفاده از این بند قانونی، اقدام به جذب دانشآموز کرده و در انتهای هر سال تحصیلی دانشآموزان را برای شرکت در آزمون داوطلبان آزاد آماده میکنند. این اقدام نیز با اطلاع کامل اولیای دانشآموزان صورت میگیرد و هیچ اشکال قانونی ندارد.
-
نوع مواجهه دستگاههای دولتی با طرح مدرسه در مسجد
به طور طبیعی در میان دستگاههای دولتی، آموزش و پرورش بیشترین مواجهه را با این طرح دارد. چیزی که آموزش و پرورش تاکنون از خود نشان داده است بهسان یک کودک استثنایی ستیزهجو است: هم نقش تصدیگری دارد و هم در این نقش آنطور که بایسته و شایسته است نقشآفرینی نمیکند. این نهاد که پرخرجترین وزارت خانه دولت است و در همین حال گرانبهاترین سرمایه کشور را هدر میدهد. بیشترین بخش نامهها را دارد و کمترین اثربخشیها را. حالا عجیب نیست که بخواهد در برابر این طرح بایستد. وزارتخانهای که باید به صورت مکرر به موضوع تحول در نظام آموزش و پرورش بیاندیشد و تجربههای موفق را به صورت گلخانهای پرورش داده و حمایت کند سوار بر بولدوزری است که به دنبال قلع و قمع نهالهای نو فکر و عمل است. دغدغهاش برای پیادهسازی 2030 بیشتر از سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است و مصداق کامل ساختار ماشینی (نه ساختار بروکراسی) است.
آموزش و پرورش باید حوزه نقشآفرینی عملی خود را عوض کند و به جای مقابله به سمت مفاهمه حرکت نماید. بودجه مناسب و امکانات و اختیارات لازم را در اختیار چنین مجموعههایی قرار دهد و البته به دقت نیز فرایندها و خروجیها را بررسی کند. انتظار میرود آموزش و پرورش داهیانهتر عمل کند. شاید این الگو با همه کم و کاستیهای که داشته باشد؛ بهتر از الگو وارداتی، عقبمانده و ناقصالخلقه فعلی آموزش و پرورش باشد. ایکاش مسئولین آموزش و پرورش به جای برخوردهای ضربتی و چکشی طور دیگر فکر میکردند و عمل میکردند!
فرجام کلام:
چنانکه رفت شاید بهتر باشد که که آموزش و پرورش و طرح «مدرسه در مسجد» به یک مفاهمه جدی با یکدیگر برسند و در یک جهت حرکت کنند. چیزی که به ذهن نگارنده به عنوان چارهای برای این مشکل میرسد این است که «مدرسه در مسجد» به «مدرسه با مسجد» تبدیل شود چرا که:
- در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش گزارهای که در مورد استفاده از ظرفیت مسجد آمده است «تعامل اثربخش با مساجد» میباشد نه اینکه مدارس بروند در مساجد! شاید حد اعلاء آن این باشد و اگر تاریخ مسجد را هم بررسی کنیم به این نتیجه برسیم که مدارس در مساجد شکل گرفتهاند ولی حال در شرایط و مقتضیات فعلی جامعه و بزرگ شدن دایره تعلیم و تربیت و به وجود آمدن سیستمهای پیچیده بوروکراسی آیا این امر شایسته است؟ پرسشی که باید برای پاسخ آن تأمل کرد.
بیان و نظر شهید مطهری در این خصوص میتواند مجالی برای بحث و تأمل در مورد پرسش فوق باشد: «…در اسلام از مسجد پیغمبر شروع میشود. خود مسجدالنبی، هم مسجد بود هم مرکز تعلیم. بعدها که دایره تعلیم وسعت پیدا کرد و دیگر مساجد قادر نبودند که اداره کنند، آمدند مراکز جدیدی به نام مدارس ساختند. پیش از آن، مسجد و مدرسه و آموزش و پرورش و دادگستری با یکدیگر یکی و قوم و خویش بودند. مسجد پشتوانه بسیار بزرگی بود، هم برای دادگستری و هم برای آموزش و پرورش و تربیت؛ هم کمکی بود مؤثر برای آموزش و پرورش و دادگستری، با اینکه نه تشکیلات آموزش و پرورشی به وسعت امروز بوده-که به یک صدمش هم نبوده است- و نه دادگستری به یک صدم امروز بوده است. مسجد با نیروی معنوی خودش شدید به آنها کمک میکرد. اما از روزی که حساب مسجد از حساب آموزش و پرورش و از حساب دادگستری جدا شد و به عبارت دیگر حساب مذهب از حساب آموزش و پرورش و از حساب دادگستری جدا شد، آموزش و پرورش کوشش میکند که یک کاری بکند بلکه بچهها را به مذهب بیاعتقاد کند، دادگستری هم کوشش میکند که تا میتواند به قوانین خودش رنگ مذهبی ندهد، نتیجهاش همان است که داریم میبینیم.»[3]
- در «مدرسه با مسجد» با سیاستگذاریهای درست و برنامهریزی دقیق میتوان هم از ظرفیت مساجد به بهترین وجه استفاده کرد هم از ملاحظاتی که در خصوص خودِ مسجد بیان شد آسوده خاطر شد.
- در «مدرسه با مسجد» هم مدرسه زیر نظر تعلیم و تربیت رسمی و مستقیم آموزش و پرورش است هم تعلیم و تربیت غیررسمی و غیرمستقیم مسجد.
- در «مدرسه با مسجد» هم خانوادهها در خصوص قوانین، مقررات، ضوابط و… نگرانی و دغدغهای ندارند، هم طراحان و مجریان با آسودگی خاطر بدون هیچ مزاحمتی کار خود را انجام میدهند.
- در «مدرسه با مسجد» شبهه مردودی که این مدارس مخصوص فقط مذهبیها میباشد و خروجی آن فقط طلاب میباشد به صورت کامل برطرف میشود.
- «مدرسه با مسجد» راه حل بسیار مناسبی برای اصلاح نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور است که رهبری به طور ویژه به آن اشاره کردهاند.
- در «مدرسه با مسجد» مدرسه میتواند از پشتوانه و نیروی معنوی مسجد بهرهمند شود.
همه این موارد مشروط به این است که هم آموزش و پرورش شیوه برخورد خود را با این طرح عوض کند و سیاست حمایتی خود را اِعمال کند و هم مجریان و طراحان طرح مدرسه در مسجد با تعصب کمتری با این پدیده برخورد کرده و هردو در جهت فهم مشترک تلاش کنند.