نقش فضای مجازی در گسترش فعالیتهای زنانه
- نوشته شده : کیمیا توپچی
- 09 ژوئن 2019
- تعداد نظرات :0
«باشگاه شما»، جایی است که دانشجویان، نخبگان و پژوهشگران علوم انسانی در آن، مقالات خود را با مخاطبان خود به اشتراک میگذارند. شما هم میتوانید با ارسال مقالات علمیژورنالیستی، بعد از ارزیابی توسط هیئت تحریریه باشگاه اندیشه، مقالات خود را منتشر کنید. دسترسی به سایر مقالاتِ «باشگاه شما».
| فضای ارتباطی جدید اگرچه درهای زیادی را برای فعالیتهای بیشتر زنان در عرصه اجتماع گشوده است؛ اما کماکان میتواند کمکهای بیشتری برای گسترش فعالیتهای زنان داشته باشد.
فضای سایبری به عنوان مجموعه تعاملهای انسانها از طریق رایانه و فناوریهای نوین ارتباطی بدون در نظر گرفتن زمان و مکان توسط ویلیام گیبسون در سال 1984 به کار برده شد. از اواسط دهه 90، استفاده از اینترنت در سراسر جهان افزایش یافت. (شادمانی, 1397) با توجه به افزایش امکانات اجتماعی جدید و گسترش دامنه افرادی که میتوانند از این امکانات استفاده کنند و همچنین شکل گیری مسائل جدیدی مانند فمینیسم و دغدغههای زنان، تلاشی در جهت بیان ارتباط و تاثیر این دو مسئله بر روی یکدیگر صورت گرفته است . در این مقاله هدف نشان دادن ابعاد مختلف تاثیر اینترنت، سایبرینگ و فضای مجازی در گسترش ایدههای فمینیستی و آشنایی با ابعاد مختلف این مسئله است و به صورت کلی تر هدف، بررسی تاثیرات این فضا در ایجاد نوعی آزادی برای فعالیتهای بیشتر زنان در عرصه اجتماعی و ابعاد مختلف این فعالیتهاست.
زنان و رسانه
امکانات ارتباطی جدید و به خصوص فناوریهای وب، امکان شرکت کردن اکثریت مردم در بحثهای جهانی آنلاین را فراهم ساخته است (خدیو, 1398). با توجه به گسترش اینترنت و فناوریهای ارتباطی گسترده و فراگیر شدن استفاده از این فناوریهای جدید و تاثیرات بسیار گسترده آنها در زندگی افراد میتوان این ابزار را به عنوان وسیله ای برای ایجاد موضوعاتی نو و همچنین گسترش دادن موضوعاتی نوپا برای افراد و همچنین ایجاد آگاهی نسبی استفاده کرد. امروزه با افزایش وبلاگها و صفحات اینستاگرامی و کانالهای تلگرامی در فضای مجازی امروزی میتوان به موضوع فمینیست و گسترش دیدگاههای فمینیستی در سطح آکادمیک و همچنین اجتماع به عنوان پدیده ای نو ظهور و امروزی که بیشتر با کمک اینترنت و امکانات ارتباطی جدید خود را به جامعه عرضه کرده است توجه کرد. در حالی که بیشتر تراشه سازان و نصابان و حتی تله اپراتورهایی که اطلاعات جهانی و بانکهای اطلاعاتی در دست زنان هستند چرا همچنان درک عموم این است که زنان از تکنولوژی واهمه دارند؟ متاسفانه طبق گفته آدا لاولیس: «حتی اگر زنان سهم عمده ای در اختراع و برنامه نویسی رایانه داشته اند، اما این سبب تغییر درک یا واقعیت وضعیت زنان در فناوری جدید نشده است» (نصیری, 1394).
با توجه به مطالعات صورت گرفته میتوان به این نتیجه رسید که اگرچه فناوریهای وب و برنامههای ارتباطی جدید رسانههایی تازه و گسترده هستند و امکان فعالیت گسترده را ایجاد کرده است اما ما شاهد وجود محدودیتهایی در آن برای زنان هستیم و چه بسیاری در همین فضا برای جلوگیری از بازنماییهای افراطی از نشان دادن واقعیت خود جلوگیری میکنند. میان نظریه پردازان فمینیست دانشگاهی، هنرمندان فمینیست و فرهنگ عادی زنان بر روی شبکه، همکاری کمی وجود دارد. اما چه رخ خواهد داد، اگر این گروهها برای به تصویر کشیدن و درک نظریه نوین با هم همراه بوده، و آن را در شکلهای معمول و در دسترس به جریان میانداختند (نصیری, 1394). عدم وجود همکاری میان طرفداران فمینیست و فمینیستهای مختلف میتواند یکی از دلایل پیشرفت کم زنان در عرصههای فناوری و کارآمدی آنان و همچنین زمینه کم برای به نمایش گذاشتن توانایی مختلف زنان در فضای ارتباطاتی زمان حال باشد البته توجه به این نکته ضروری است که هنگامی که ما از فعالیت کم تر زنان سخن به میان میآوریم شاخصه سنجش ما میزان کمتر فعالیتهای زنان نسبت به مردان در سطح اجتماع میباشد.
“اگرچه فناوریهای وب و برنامههای ارتباطی جدید رسانههایی تازه و گسترده هستند و امکان فعالیت گسترده را ایجاد کرده است اما ما شاهد وجود محدودیتهایی در آن برای زنان هستیم و چه بسیاری در همین فضا برای جلوگیری از بازنماییهای افراطی از نشان دادن واقعیت خود جلوگیری میکنند.“
فضای مجازی از دیرباز به عنوان فضای تازه از مقاومت معرفی شده که از این راه مردم به ویژه آن دسته از افراد ستم دیده از سنتها، میتوانند از تعصبات فیزیکی و فرهنگیاجتماعی از کنشهای رو در رو فراتر روند. برای زنان اینترنت همواره یک محیط دوجنسیتی است که در آن میتوانند وانمود کنند مرد هستند، هویتهای جنسی دیگر را بیازمایند و یک روانی و سیالیت تازه ای در هویت جنسی خود ارائه دهند (نصیری, 1394). با نگاهی به شبکههای اینترنتی میتوان دید که گروه «سایبر گرلیزم»با همه جایگاههایش به عنوان «وب دختران»، «دختران شورشی»، «دختران چریک»، «دختران بد» و… دارای بیشترین طرفدارها میان کاربران زن در سطح جهانی بوده است و با شیوههای طعنه آمیز، طنز، پر شوری و به صورت خشن و تهاجمی بروز مهم بازنمودهای ذهنی و فرهنگی زنان در فضای مجازی را به عرصه میگذارند.
سایبرفمینیسم
با به وجود آمدن فضای سایبری و گسترش فعالیتهای فمینیستی در آن با واژه سایبرفمینیسم روبه رو میشویم که دانا هاراوی در کتاب خود نیز به این واژه اشاره کرده است. پیوند عبارت «سایبر» و «فمینیسم» شکل تازه و بسیار مهمی در تاریخ فمینیسم و رسانههای الکترونیکی ایجاد میکند. هر بخش از این اصطلاح میتواند معنای بخش دیگر را تعدیل سازد. «فمینیسم» به عنوان جنبشی فراملی و تاریخی و امروزی برای دادخواهی و آزادی زنان شناخته شده اند، که به مشارکت فعال زنان در شبکه محلی، ملی و گروههای فرامرزی مبادرت میورزند. ارتباط آن با «سایبر» به معنای هدایت، اداره و کنترل است و آن را امکان متناوبی از فمینیسم در پایش الکترونیکی معرفی میکنند. سایبرفمینیسم میتواند راههای ارتباط شیوههای تاریخی و فلسفی فمینیسم را با پروژههای فمینیستی امروزی و شبکههای روشن و خاموش اینترنتی و با زندگی مادی و تجارب زنان در جریانهای یکپارچه، با در نظر گیری سن، نژاد، طبقه و تفاوتهای اقتصادی به تصویر بکشد. چنانچه فمینیسم خود برای توان سایبری بسنده باشد، پس باید برای کنار آمدن با پیچیدگیهای تغییر واقعیتهای اجتماعی و شرایط زندگی، جهش یابد چرا که این پیچیدگیها با تاثیر ژرف فناوریهای ارتباطات و دانش فناوری در تمام زندگی ما تغییر میکنند (نصیری, 1394). حضور نخستین سایبر فمینیست فرامرزی در کاسل نمونه ای از سازمان شبکه فمینیستی است.
فرآیند مشارکتی در این شبکه فمینیستی، ترکیبی از فرآیندهای گروه فمینیستی خودسازمانی با چرخش رهبری در زمینههای مختلف اقتصادی، قومی، حرفه ای و سیاسی در میان زنان بیش از هشت کشور جهان توسعه یافته بود (نصیری, 1394). بیان این نکته دارای اهمیت است که: جنسیت به محض دسترسی زنان به دنیای مجازی، پایان مییابد. آنان میگویند با افزایش تعداد افراد متصل به شبکه، طرز نوشتاری که پیش از رونق اینترنت و محبوبیت شبکههای اجتماعی وجود داشت، تغییر نمود چرا که «فضای مجازی دارای این پتانسیل است که به افراد اجازه میدهد بدون مرزهای جنسی، آزادی بیان واقعی را کشف نماید» (سیگل، دوبر واسکی، کیسلر و مگویر (1986) (1394, ص. 130)).
در این آرمانشهر فمینیستی، کنشهای آنلاین میان زنان و مردان «در روشنای ارتباطی خود و پذیرش سبکهای کنشگرانه ای که بیشتر دو جنسیتی هستند، از محبوبیتهای اجتماعی فراتر میرود» (اس آس سمان و تیلور (2000) (1394, ص. 130)).
اما در این میان هاراوی با دیدگاهی کاملا متفاوت تمام موجودات را گرفتار فضای سایبری میداند و ماهیت وجودی انسانها را بر زیر سوال میبرد و به انسانها به عنوان شیء که به صورت جدی در اختیار ماشینها میباشد نگاه میکند و قدرت عقل انسانها را به زیر سوال برده است. در رابطه با انسان و ماشین هیچ معلوم نیست که چه کسی میسازد و چه کسی ساخته میشود. در ماشینهای که مطابق عملیات برنامه ریزی شده تصمیم گیری میکنند، معلوم نیست که چه چیزی ذهن است و چه چیزی بدن (هاراوی, 1384). هیچ تفکیک و جدایی بنیادی و قابل اعتماد شناخت ما از ماشین و اندامه، از فن آوری و اندامه وجود ندارد. (هاراوی, 1384)هاراوی در ادامه بیان میکند که : « از آنجا که سایبرها فرزندان نا مشروع سرمایه داری پدر شاهی و نظامیگری هستند و اشاره ای به دولت سوسیالیسم نمیکنند در نتیجه سایبرگها هرگز مخلوقات قابل اعتمادی نیستند» (هاراوی, 1384).
البته هاراوی در ادامه سخنان خودش به شیوه ای بیان میکند که این میتواند چیز بدی نباشد و با توجه به این مسئله میتوان نتیجه گرفت که استقبال هاراوی از سایبرینگ با دیگر فمینیستهای سوسیالیست متفاوت است و او با دو آلیسمهای تعمیق شده ذهن و بدن، حیوان و ماشین ، ایدئالیسم و ماتریالیسم در فرهنگ معاصر که به وسیله آنها مورد توجه قرار میگیرد به مخالفت میپردازد و آنها را خطای بزرگی میداند. هاراوی با همان نگاه بسیار افراطی به سایبریگ شدن فضا به بیان این نکته میپردازد که: «بیوتکنولوژی از فناوری ارتباطات تمیزناپذیر شده است، تا حدی به خاطر اینکه هر دو مانند شبکههای ساختاربندی شده اند و هر دو برای کارکردهای خود متکی بر مخابره و ارسال کدها هستند. این دستکاریها در جهان بیولوژیکی در علوم اجتماعی نیز تاثیر میگذارند؛ و اینکه غیر ممکن است که بتواند چیزهایی مانند مسائل اقتصادی را بدون اتکا به زبان شبکه و کد بررسی نماییم» (هاراوی, 1384). هاراوی همچنان بیان میکند که در ظاهر امر، سایبرگ دقیقا فرمانبردارترین بنده در هر رابطه ممکن ارباب/بنده است. او هیچ آرمان ذهنی از آزادی را در سر نمیپروراند و صرفا به محرکها پاسخ میدهد و به جهت فرآیند آزاد سازی است که او هیچ آرمان ذهنی در سر ندارد و از دو انگارهها خلاصی یافته است (هاراوی, 1384). باید به این نکته توجه کرد کههاراوی در این کتاب انسانها را تسلیم ماشینها میداند و به گونه ای انسان را موجوداتی میداند که به وسیله ماشینها که ساخته دست خود ما میباشد اداره میشوند و از این دیدگاه هاراوی فضا را برای فعالیتهای گسترده زنان مهیا میداند. اما این دیدگاههاراوی بسیار اغراق آمیز تر از واقعیت مسئله است و ما تا این زمان هنوز با آن شدتی کههاراوی بیان میکند تحت تسلط ماشینها قرار نگرفته ایم.
فمینیسم معتقد است که فضای مجازی چندین لایه نوین از مردسالاری را ارائه میدهد که زنان باید با آن مبارزه کنند در حالی که فیس بوک و توییتر به مردان اجازه مدیریت جنس زنانه را میدهند به زنان اجازه میدهد تا از نماد مردان تنها برای بقا استفاده کنند . در واقع در این نگاره زنان بازیکن، هویت خود را در هم شکسته و برای حفاظت از خود و داشتن مشروعیت در جامعه آنلاین به سادگی در قالب یک شخصیت دوغین فرو میروند (نصیری, 1394).
نتیجه گیری
با توجه به گسترش تواناییهای زنان در فضای مجازی باز هم قسمتهایی از فعالیتهای زنان به وسیله مردسالاری در این فضا کنترل میشود و دارای تاثیرات بسیاری است اما باید به این نکته توجه کرد که فضای مجازی بستر مناسبی را برای فعالیتهای بیشتر زنان و گسترش دیدگاههای آنان فراهم کرد و همچنین به بسیاری از زنان ایرانی که تا چند دهه گذشته تنها به عنوان افرادی که تحت سلطه مردان بودند اجازه فعالیت و معرفی خود و تواناییهایشان را داد برای مثال میتوان از حماسههایی که توسط دختران کورد کوبانی که در زمان حمله داعش به شهرشان به جای فرار به مقاومت برخواستند توجه کرد که این مسئله با کمک فضای مجازی ابعاد بسیار گسترده جهانی پیدا کرد، زنان و مردان بسیاری در سطح جهان به مقاومتهای آنان افتخار کردند و به تشویق آنان برای ادامه راهشان پرداختند. میتوان از این رویداد به عنوان نکته مثبتی در جهت گسترش فعالیت زنان در فضای مجازی یاد کرد، بنابراین فضای ارتباطی جدید اگرچه درهای زیادی را برای فعالیتهای بیشتر زنان در عرصه اجتماع گشوده است اما کماکان میتواند کمکهای بیشتری برای گسترش فعالیتهای زنان داشته باشد.
منابع
خدیو, ا. ش. (1398). جنسیت و شعله ور شدن: فیس بوک در کردستان و ناصر رزازی. تهران: دانشگاه تهران.
مهدیه شادمانی. (1397). واکاوی چالشهای زنان در فضای سایبری. فصلنامه مطالعاتی صیانت از حقوق زنان ، 38-51.
نصیری, ب. (1394). نگره ای بر چالشهای سایبر فمینیسم از فناوریهای نوین اطلاعاتی. مطالعات رسانه ای, ص. 127-138.
هاراوی, د. (1384). مانیفیست سایبرگ، فمینیسم در روابط اجتماعی علم و فن آوری. تهران: گل آذین.