پایان عصر روزنامه ها ؟
- نوشته شده : سیدعلی شاه صاحبی
- 07 ژانویه 2020
- تعداد نظرات :0
| در عصری که شبکههای اجتماعی اخبار جدید را بهسرعت مخابره میکنند، روزنامهها باید محتوای خود را از طریق طرح و بسط مباحث علمی و کاربردی، غنی کنند.
آیا میزان استقبال از روزنامهها کاهشیافته؟ این سوال مدتهاست ذهن اصحاب رسانه و روزنامهنگاران را درگیر خود کرده است. برخی سعی میکنند این حقیقت را کتمان کنند و روزنامه را در تراز تلوزیون میدانند. یکی از بهترین فاکتورها برای رسیدن به پاسخ سوال فوق، تعداد تیراژ روزنامههاست. در این خصوص گمانهزنیها و جنجالهای زیادی وجود دارد و چندی پیش نیز سایت انصافنیوز در گزارشی میزان تقریبی تیراژ روزنامهها را نهایتاً حدود 150 هزار نسخه معرفی کرد. البته بسیاری از روزنامهها به این گزارش اعتراض کرده و آمار منتشرشده را بسیار کمتر از واقعیت عنوان کردند. پیش از این، سایت عصرایران نیز در مرداد 97 در طی گزارشی میزان تیراژ را 450 هزار نسخه اعلام کرد. اما همچنان نمیتوان به شکل دقیق از تعداد تیراژها مطلع و مطمئن شد.
برای اطمینان بیشتر از کاهش تیراژها و تعداد آنها و میزان استقبال مردم از روزنامهها، به چند دکه روزنامهفروشی مراجعه و پرسوجو کردیم؛ آنها نیز معتقد بودند که تیراژ روزنامهها کاهش یافته اما فروش همچنان وجود دارد. شاید دلیل به فروش رسیدن روزنامهها صفحات نیازمندی باشد که خیلیها را راهی شغل جدید کرده است.
“ اتفاقی که هماکنون در بسیاری از روزنامههای بینالمللی همچون نیویورکتایمز و… افتاده این است که آنها به سمت علمی شدن و تحقیقی شدن حرکت کردهاند و این مسئله باعث رضایت مخاطبانشان شده است. “
بنابراین به نظر میرسد در سالیان اخیر شاهد روند کاهشی میزان تیراژ روزنامهها بودهایم و ممکن است این روند همچنان ادامه پیدا کند. اما مقصر اصلی چه کسی یا چه نهادی است؟
برخی کارشناسان حوزه رسانه معتقدند مقصر اصلی، مردم هستند. سطحی شدن آنها و دور شدن از فضای تحلیلی باعث شده اقبال به روزنامهها کاهش پیدا کند. همچنین فرهنگ روزنامهخوانی در میان بسیاری از مردم از بین رفته و جای خود را به بازیهای موبایلی داده است. شاید اگر ده سال پیش مردم در مترو و اتوبوس مشغول خواندن روزنامه بودند اما امروزه بسیاری از آنان مشغول بازی یا شنیدن موسیقی هستند.
از سوی دیگر، برخی از اساتید و روزنامهنگاران مقصر اصلی را خود روزنامهها میدانند. آنها معتقدند کیفیت مطالب روزنامهها پایین آمده و برخی از آنها اخباری که متعلق به دو یا سه روز گذشته است را با تأخیر منتشر میکنند و لذا مخاطب از خرید روزنامه منصرف میشود.
نکته دیگر شبیه شدن صفحات بسیاری از روزنامهها به یکدیگر است که تقریباً همه کارشناسان رسانه درباره آن اتفاقنظر دارند. البته در مواردی کمشمار، برخی از روزنامهها رویه خاص خود را دنبال میکنند اما غیر از این، مابقی روزنامهها صفحات بسیار مشابهی دارند. گاهی حتی موضوعهای انتخابشده برای تیتر یک، عکس یک و تیترهای صفحه نخست روزنامه که ویترین روزنامه است، در حجم و درصد بالایی، میان قریب بهاتفاق روزنامهها مشترک و است.
مسئله بعدی عدم پیگیری مشکلات و دغدغههای مردم توسط روزنامههاست. زمانی که مخاطب صرفاً گزارشهایی از عملکرد نهادهای مختلف دولتی و غیر دولتی را در روزنامه مشاهده میکند و در 12 صفحه روزنامه، حتی یک مطلب از نیازهای و خواستههای مردم بازنشر نشده است؛ طبیعی است که از روزنامه حمایت نکنند. بیشتر روزنامهها مواجببگیر دولتها یا سازمانها هستند و لذا بیش از آنکه رضایت مردم را در نظر بگیرند، رضایت صاحبان رسانه دارای اهمیت است. این امر باعث شده روزنامه صدای مردم نباشد و از آنها استقبال نشود.
مسئله بعدی انتشار متن روزنامه در سایت بهصورت رایگان است. حسن نمک دوست، استاد دانشگاه، میگوید: «یک تناقض وجود دارد در این میان، یک روزنامه کاغذی روی دکه برای کسی که میخواهد روزنامه بخواند، قیمت دارد اما اگر همان آدم بخواهد از سایت اینترنتی روزنامه، محتوایش را بخواند، بدون پرداخت پول میتواند آن را بخواند. این دو اتفاق باهم تناسب ندارند. در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت که یک روزنامه خوب بفروشد یا مورد استقبال قرار بگیرد.»
نکته دیگر، نبودن ژورنالیسم علمی و روزنامهنگاری تحقیقی در روزنامههاست. اتفاقی که هماکنون در بسیاری از روزنامههای بینالمللی همچون نیویورکتایمز و… افتاده این است که آنها به سمت علمی شدن و تحقیقی شدن حرکت کردهاند و این مسئله باعث رضایت مخاطبانشان شده است. از جمله فعالیتهای آنان پروندههای ویژه بر روی موضوعات داغ جامعه است. در همین رابطه، دکتر حسن بشیر، استاد ارتباطات، در مصاحبهای یکی از دلایل دور شدن مردم از روزنامهها را سطحی بودن و عدم استفاده از ژورنالیسم علمی توسط روزنامهها میداند. وی توضیح میدهد در عصری که شبکههای اجتماعی اخبار جدید را بهسرعت مخابره میکنند؛ روزنامهها باید محتوای خود را از طریق طرح و بسط مباحث علمی و کاربردی، غنی کنند تا برای مخاطب جذابیت ایجاد شود.
“ بیشتر روزنامهها مواجببگیر دولتها یا سازمانها هستند و لذا بیش از آنکه رضایت مردم را در نظر بگیرند، رضایت صاحبان رسانه دارای اهمیت است. این امر باعث شده روزنامه صدای مردم نباشد و از آنها استقبال نشود. “
اما نباید فقط این دو گروه را مقصر بدانیم. وضعیت اقتصادی و سختی معیشت برای بسیاری از مردم، باعث شده به هر نحو ممکن در هزینههای خود صرفهجویی کنند و بسیاری از اقلام را از سبد خرید خود حذف کنند. این اقلام میتواند گوشت یا شیر یا کتاب و روزنامه باشد. بنابراین طبیعی است که در چنین شرایطی نباید توقع فروش مطلوب روزنامهها را داشته باشیم.
همچنین افزایش قیمت کاغذ در یک سال گذشته باعث شده بسیاری از روزنامهها افزایش قیمت دو یا سه برابری داشته باشند و حتی آنهایی که قیمت خود را تغییر نداند، صفحات خود را کمتر کردهاند. بنابراین میتوان افزایش قیمت کاغذ را یکی دیگر از عوامل عدم استقبال از روزنامهها بدانیم.
وجود رسانههای رقیب نیز یکی دیگر از دلایل کاهش خرید روزنامه در سالهای اخیر میباشد. وجود کانالهای اطلاعرسانی، خبرگزاریها و سایتهای مختلف خبری و تحلیلی و دسترسی آسان و رایگان به آنها موجب شده گرایش به رسانههای نوین بیشازپیش شود. دکتر صادق نصرالهی استاد ارتباطات در این خصوص میگوید: «در حال حاضر روزنامههای الکترونیک یا دیجیتال جایگزین روزنامههای مکتوب میشود. فضای مجازی یک رسانه همگرا بین تمامی رسانهها ایجاد کرده است و عملاً دربرگیرنده تمامی رسانههای پیش از خود است. امروزه تولد یک رسانه الکترونیک دیگر امر غریب و دور از ذهنی نیست. لذا به نظر میرسد که ماهیت کاغذی روزنامه خیلی موضوعیتی نداشته باشد. بلکه ماهیت کارکردی، ساختاری و هویتی آن مهمتر میباشد.»
در پایان به نظر میرسد اگر روزنامهها راهی برای تغییر وضعیت موجود پیدا نکنند؛ قطعاً در آیندهای نزدیک باید به دنبال شغلی جدید باشند. هرچند که در ظاهر روزنامههایشان به فروش برسد.
سیدعلی شاهصاحبی، پژوهشگر ارتباطات است و مطالب ایشان در باشگاه اندیشه نیز در همین حوزه منتشر میشود.