جنبش دانشجویی

ادوارد سعید، روشنفکری و جنبش دانشجویی

| جنبش دانشجویی به‌مثابه‌ی روشنفکری حقیقی همواره در فکر تغییر جامعه و نقاب کشیدن از عوامل تحکیم کننده وضع موجود است.

تاریخ قرن بیستم و به‌ویژه حدفاصل دو جنگ جهانی و اتفاقات پس از جنگ دوم دورانی مهم و تعیین‌کننده برای نظم امروزین جهانی بوده است. در دهه‌ی 1960 تا 1980 میلادی انقلاب‌ها و جنبش‌های سیاسی و اجتماعی، در کشورهای مختلف شکل می‌گیرد. در کشورهای آمریکای جنوبی و اروپای مرکزی، دانشجویان در صف اول مبارزات سیاسی و اجتماعی قرار دارند و آنچه در ادبیات سیاسی و اجتماعی به‌عنوان جنبش دانشجویی، شناخته می‌شود، در این زمان بیش از هر زمان دیگری، حضور و تأثیر خود را به نمایش می‌گذارد.

در سال 1959 گروه کوچکی از دانشجویان در کوبا توانستند قدرت را در دست بگیرند و دیکتاتوری باتیستا را ساقط کنند. در ایالات‌متحده آمریکا، دانشجویان آمریکایی، در مخالفت با جنگ ویتنام و همچنین در اعتراض به ملی‌گرایی آمریکایی و تفکیک مراکز آموزشی سیاه‌پوستان و سفیدپوستان، در دهه‌ی 1960 اعتراضات و جنبشی را شکل می‌دهند. دانشجویان و دانشگاهیان درحرکت‌های انقلابی ضد استعماری در کشورهایی مانند چین و ویتنام و کامبوج و… نقشی پیشرو پیدا می‌کنند. در فرانسه نیز دانشجویان علیه حضور استعماری فرانسه در الجزایر، دست به اعتراض زده و درنهایت جنبش آن‌ها در ماه می سال 1968، به‌عنوان نمادی برای جنش‌های دانشجویی در این زمان، مبدل می‌گردد. در همین زمان، در ایران نیز، جنبش دانشجویی که از دهه‌ی 1320 شمسی، هویت مستقلی برای خود پیداکرده بود و توانسته بوده در اتفاقات سیاسی ایران آن زمان، نقش مؤثر ایفا کند تا پیروزی انقلاب اسلامی، از کانون‌های مبارزه با رژیم شاه است و ماجرای 16 آذر 1332 گرچه با شهادت 3 دانشجو همراه می‌گردد، اما هویتی ضد استعماری برای جنبش دانشجویی در ایران، به وجود می‌آورد.

در همین زمان، طبقه‌ی اجتماعی روشنفکران در این کشورها، نقش اجتماعی مؤثری پیداکرده و از حضورِ در حاشیه که تا پیش‌ازاین زمان داشته، خارج‌شده و به‌عنوان طبقه‌ای تأثیرگذار در مرکز این تحولات نقش ایفا می‌کنند. همچنین مفهوم روشنفکری، در ادبیات متفکران اجتماعیِ آن زمان پررنگ می‌شود و مفهوم‌پردازی‌ درباره‌ی این مفهوم شکل می‌گیرد. ادوارد سعید نظریه‌پرداز و منتقد ادبی فلسطینی الاصل که خود نمونه‌ای برجسته از روشنفکران حقیقی آن دوران است و دیدگاه‌هایش به‌خصوص درباره‌ی مسائل خاورمیانه، بحث‌های زیادی را در میان اندیشمندان و سیاستمداران راه انداخت، در کتاب خود با عنوان نقش روشنفکر از رسالت‌های روشنفکر سخن می‌گوید.

 

در نظر سعید روشنفکر باید وضع موجود را به‌نقد بکشد و در اصلاح آن بکوشد. ویژگی که سعید به‌خوبی با انتقادهای خود از یک‌جانبه بودن قرارداد صلح مابین اسرائیل و فلسطین در فضایی که کمتر کسی جسارت انتقاد از آن را داشت، نشان داد. سعید از مفهوم روشنفکر ارگانیک گرامشی، فیلسوف و نظریه‌پرداز مارکسیست یاد می‌کند. نظر گرامشی دربارۀ روشن‌فکران ارگانیک، نتیجۀ نظریۀ او در مورد هژمونی است.

 

درواقع سعید در این کتاب به بررسی پندار و تأثیر و دخالت و ایفای نقشی می‌پردازد که درمجموع سازنده‌ی نیروی حیاتی هر روشنفکر راستین است. سعید به روشنفکرانی که در کنار گودنشسته‌اند و در امور مربوط به منافع و مصالح عمومی جامعه دخالتی نمی‌کنند و از خود واکنش نشان نمی‌دهند، سخت می‌تازد. در نظر سعید روشنفکر باید وضع موجود را به‌نقد بکشد و در اصلاح آن بکوشد. ویژگی که سعید به‌خوبی با انتقادهای خود از یک‌جانبه بودن قرارداد صلح مابین اسرائیل و فلسطین در فضایی که کمتر کسی جسارت انتقاد از آن را داشت، نشان داد. سعید از مفهوم روشنفکر ارگانیک گرامشی، فیلسوف و نظریه‌پرداز مارکسیست یاد می‌کند. نظر گرامشی دربارۀ روشن‌فکران ارگانیک، نتیجۀ نظریۀ او در مورد هژمونی است.

به اعتقاد او، نظام سرمایه‌داری از راه‌های آموزشی، فرهنگی و عقیدتی می‌کوشد تا هژمونی بورژوازی را تداوم بخشد و روشن‌فکران ارگانیک راهنمایان و سازمان دهندگان این هژمونی هستند. آنان به‌عنوان هم‌پیکران بورژوازی، رضایت همگانی را می‌سازند و شیوه‌های اندیشیدن و کنش و اخلاق را تعریف می‌کنند؛ اما در نگاه سعید، روشنفکر فردی با نقش ویژه و همگانی در جامعه است و به‌سادگی نمی‌توان او را به حرفه‌ای بی چهره و عضوی از یک طبقه تقلیل داد. وظیفه‌ی روشنفکر نمایندگی و سخن گفتن از کسانی است که در جریان عادی امور فراموش‌شده یا مخفی نگاه داشته شده‌اند. روشنفکر برای همگان و به نفع همگان تلاش می‌کند، چیزی به نام روشنفکر خصوصی وجود ندارد و آنچه کمترین اهمیت را دارد، این است که روشنفکر خود را ملزم به تأمین رضایت خاطر مستمعین‌اش بداند.

از قضا روشنفکر با خصلت‌هایی نظیر مزاحم بودن، مخالف بودن و ناخوشایند بودن شناخته می‌شود». از نظر سعید روشنفکر در شرایطی که رسانه‌ها به دنبال برساختن پندارها و روایت‌هایی برای توجیه قدرت‌هایی که با رسانه‌ها قدرتمند شده‌اند، هستند، استراتژی روشنفکر، نقاب از چهره برداشتن است. ازنظر او «روشنفکر همیشه مابین تنهایی و وابستگی ایستاده است. تحریم و بایکوت شدن از یکسو و ورود به دالان‌های عریض و طویل قدرت و گردن نهادن به خواسته‌های گروه‌های قدرت از سوی دیگر و همین نکته اهمیت و حساسیت کار روشنفکر را نشان می‌دهد.»

 

در نگاه سعید، «روشنفکر فردی با نقش ویژه و همگانی در جامعه است و به‌سادگی نمی‌توان او را به حرفه‌ای بی چهره و عضوی از یک طبقه تقلیل داد. وظیفه‌ی روشنفکر نمایندگی و سخن گفتن از کسانی است که در جریان عادی امور فراموش‌شده یا مخفی نگاه داشته شده‌اند. روشنفکر برای همگان و به نفع همگان تلاش می‌کند، چیزی به نام روشنفکر خصوصی وجود ندارد و آنچه کمترین اهمیت را دارد، این است که روشنفکر خود را ملزم به تأمین رضایت خاطر مستمعین‌اش بداند.

 

سعید تأکید می‌کند «مهم‌ترین خطری که امروزه روشنفکران را تهدید می‌کند، گرایش به حرفه‌ای گری است، بدین معنا که روشنفکر کار خود را به‌مثابه‌ی امرارمعاش تلقی کند، کاری که باید تائید کننده نظم موجود باشد و او باید چیزی را عرضه کند که برای بازار قابل‌قبول و مطابق با استانداردها باشد». از این نظر روشنفکر همواره درخطر این موضوع قرار دارد که از طریق تشویق و تنبیه‌ها، بدنامی‌ها و خوشامدگویی‌ها، تحت احاطه‌ی جامعه قرار بگیرد و خودانگیختگی و استقلال خود را از دست دهد.

درمجموع به نظر می‌آید آنچه سعید در این کتاب ارائه می‌دهد، نمایشِ ماجرایی است که بر خود او گذشته است: سعید آواره شده از فلسطین، سعید در تبعید، سعید نامحرم برای گروه‌های قدرت، سعید به‌عنوان نماینده‌ی روشنفکران مهاجرِ حاشیه‌ای و سعید رودرروی نظام قدرت در آمریکا. درمجموع بر اساس نظر سعید در باب رسالت‌های روشنفکر، اگر نقش اساسی جنبش دانشجویی را، ایفای نقش روشنفکری در جامعه بدانیم، جنبش دانشجویی را باید واجد چنین خصلت‌هایی دانست: جنبش دانشجویی به‌مثابه‌ی روشنفکری حقیقی همواره در فکر تغییر جامعه و نقاب کشیدن از عوامل تحکیم کننده وضع موجود و شکستن مرزهای آن چیزی است که واقعیت موجود را طبیعی و حقیقی و غیر تاریخی نشان می‌دهد و ظرفیت‌های تغییر این وضع را تضعیف می‌کند.

منابع:
کتاب نقش روشنفکر، ادوارد سعید
کتاب دانشگاهی که بود…، ناصر فکوهی
مقاله‌ی در میانه وابستگی و تنهایی، قاسم زائری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code