رسانه های نوین و شکل گیری جامعه مدنی
- نوشته شده : مریم آقامحمدی
- 15 ژوئن 2019
- تعداد نظرات :0
«باشگاه شما»، جایی است که دانشجویان، نخبگان و پژوهشگران علوم انسانی در آن، مقالات خود را با مخاطبان خود به اشتراک میگذارند. شما هم میتوانید با ارسال مقالات علمیژورنالیستی، بعد از ارزیابی توسط هیئت تحریریه باشگاه اندیشه، آنها خود را منتشر کنید. دسترسی به سایر مقالاتِ «باشگاه شما».
| نخستین کارکرد رسانههای نوین برای جامعه مدنی اگاه سازی و اطلاع رسانی است.
عصر حاضر را با نامهایی مانند عصر ارتباطات، عصر اطلاعات، عصر رایانه و … نام گذاری میکنند. عنصر اصلی عصر کنونی که آن را به عصر ارتباطات تبدیل کرده، رسانه است. رسانه ای که به گفته مک لوهان، تمام جهان را به دهکده ای کوچک تبدیل کرده است. بنابراین نمیتوان به سادگی از نقش پر رنگ رسانهها، در جنبههای گوناگون زندگی بشری گذر کرد. رسانه ای که تمام زندگی دنیای مدرن را تحت تاثیر قرار داده: از خصوصی ترین جنبه زندگی تا بعد عمومی آن.
اما عرصه مهم برای ما، عرصه اجتماعی است. رسانهها رفتارهای اجتماعی، ارتباطات میان فردی و گروهی، ارتباط دولت با مردم، دولتها با یکدیگر و … را هر روز دگرگون میکنند.
در این مقاله به بعدی از زندگی اجتماعی و سیاسی به نام جامعه مدنی و ارتباط آن با رسانهها میپردازیم. این موضوع را که رسانهها چگونه میتوانند نقش موثری در شکل گیری یا حتی عدم شکل گیری و تضعیف جامعه مدنی داشته باشند از نگاه میگذرانیم.
مفهوم جامعه مدنی
متفکران مختلفی تعاریف متفاوتی از جامعه مدنی ارائه داده اند. افرادی مانند توماسهابز، جان لاک و ژان ژاک روسو در آثار خود به موضوع جامعه مدنی پرداخته اند. نقطه مشترک تعاریف آنها این است که جامعه مدنی را در برابر موقعیتی که آن را وضع طبیعی مینامند، قرار میدهند. در نظر آنها وضع طبیعی موقعیتی است که افراد در آن بر سر منافع خود با یکدیگر جنگ و ستیز میکنند. عمل به یکسری قراردادهای اجتماعی که جامعه مدنی را به وجود میآورند؛ این وضع را تغییر میدهد.
اگر بخواهیم تعریف جامعه مدنی را برای جوامع کنونی تبیین کنیم؛ از تعریف جامعه شناس متاخر، هابرماس، استفاده میکنیم. هابرماس مرزهای جامعه مدنی را شامل همه فعالیتهای غیر خشونتآمیز میداند؛ که بین شهروندان و دولت ایجاد میشود. از این رو جامعه مدنی حوزه مستقل، خود مختار و عمومی است که در قالبی دموکراتیک ظهور مییابد. اقدامات غیر عادلانه دولت را به نقد میکشاند؛ حقوق افراد را در مقابل تهدیدات دولت حفظ میکند و مانع برقراری دیکتاتوری و استبداد در جامعه میشود(شویلدر (1379)، نقل شده در خانیکی و خجیر (1397, ص. 4)). به طور کلی جامعه مدنی لایه واسطی از طریق سازمانها، نهادها و … است که بین آحاد ملت و حیطه خصوصی با حیطه عمومی رابطه ایجاد میکند و خواستههای مردم را به حکومت و محدودیتها یا اولویتهای حکومت را به مردم انتقال میدهد (طاعتی, 1390).
رسانههای نوین و جامعه مدنی
ایفای نقش شهروندی فعال در عرصه محلی، ملی و حتی جهانی، و درگیر شدگی فعال مدنی و سیاسی، مستلزم دسترسی فزاینده شهروندان به اطلاعات، یادگیری و درونی سازی آموزههای دموکراتیک و نگرشهای مدنی است (سردارنیا, 1388). با ظهور رسانههای نوینی که بر بستر اینترنت شکل گرفته اند؛ امکان دسترسی و رد و بدل کردن حجم زیادی از اطلاعات در زمان اندک، بین کاربران بسیار زیاد در سراسر جهان فراهم شده است.
چنین قابلیت ارتباطی قوی و موثری، میتواند نقش تعیین کننده ای در اطلاع رسانی و اگاه سازی داشته باشد. همچنین نظام ارتباطی در جوامع را نیز تغییر میدهد. هر ساخت ارتباطی کارآمد و توسعه یافته که خصلت جمع گرایانه دارد، باعث میشود که اعضای جامعه بتوانند مشکلات اجتماعی را با استفاده از گفت وگو، حل و یا برطرف کنند و همچنین موجب میشود که داد و ستدهای فکری و انتقال اطلاعات از مجراهای گوناگون صورت پذیرد (صیاد & شاهنده, 1396). بنابراین نخستین کارکرد رسانههای نوین برای جامعه مدنی اگاه سازی و اطلاع رسانی است. نهادها، جنبشها و اجتماعات گوناگون برای معرفی خود و جمع آوری اعضا نیاز به اینگونه رسانهها دارند. همان چیزی که امروزه با عنوان کمپین سازی آن را میشناسیم؛ نمونه بارز این موضوع است. از طرفی محدود نبودن رسانههای نوین به مرزهای جغرافایی، قومی، زبانی، طبقه ای و … باعث شکل گیری ارتباطات وسیع بین افراد در جهان میشود. یکی از فواید این موضوع میتواند به اشتراک گذاشتن تجربه افراد از فعالیتهای مدنی با دیگر افراد باشد. البته نباید غافل شد که این رسانهها در مرحله نخست نقش آگاه سازی و تغییر نگرش افراد در قبال ماهیت و مزایای مفاهیمی مانند جامعه مدنی، آزادی، دموکراسی و عدالت را بر عهده دارند. مخصوصا چون موضوعات این چنینی در رسانهها رسمی کشورها جای ندارند؛ نقش رسانههای نوین پر رنگ میشود.
رسانههای گروهی مانند رادیو، تلویزیون یا حتی مطبوعات، در مقایسه با رسانههای نوین، تا حدود زیادی یک طرفه و غیر تعاملی هستند. از طرفی رسانههای جریان اصلی حکومتی نمیتوانند ابزاری در دست عامه مردم باشند. مثلا در مورد تلویزیون اینگونه گفته میشود: تلویزیون نظام بورژوازی، صرف نظر از تفاوت بسیار در اشکال ساختاری و سازمانی و خصوصیات برنامه سازی آن و استفاده یا عدم استفاده اش از آگهیهای تجاری و صرف نظر از میزان وابستگی اش به حکومت، به احزاب بورژوا و موسسههای انحصاری، پیش از هر چیز یک ابزار ایدئولوژیک در دست طبقه حاکم است که در راستای منافع این طبقه عمل میکند (اسدی, 1371). حال آن را با رسانههای جدید اینترنتی متکثر در سطح جامعه مقایسه کنید. جامعه مدنی که بر پایه گفت و گو و مشارکت بنا نهاده شده، کاملا با خصلت تعاملی و مشارکتی بودن رسانههای نوین سازگار است.
میدانیم که جامعه مدنی بنا بر ماهیت خود بستری دموکراتیک را میطلبد. اما بسیاری مواقع دولتها کنشهای نهادهای جامعه مدنی را بر نمیتابند و آنها را سرکوب میکنند. فعالیت مجازی این نهادها، به آنها کمک میکند که تا حدودی از دست نیروهای دولتی در امان باشند؛ هرچند که همیشه اینگونه نیست؛ و دولتها فضای مجازی را کنترل میکنند. شبکههای مجازی با مطرح کردن نهادهای مدنی و حزبی در سطح وسیع بین کاربران فراوان، قدرت اجتماعی این نهادها را تقویت میکنند و همچنین با طرح موضوعات مرتبط با دغدغههای مدنی، به آن موضوعات نیز منزلت اجتماعی داده و آنها را در بین مردم برجسته و مهم میکنند (خانیکی & خجیر, 1397). مورد قابل مثال در این زمینه، میتواند اطلاع رسانیهای پیرامون محیط زیست در سراسر دنیا باشد که آن را تبدیل به دغدغه جهانی کرد. در همه جای جهان گروههای مدنی جهت حفظ محیط زیست تشکیل شده اند.
“شبکههای مجازی با مطرح کردن نهادهای مدنی و حزبی در سطح وسیع بین کاربران فراوان، قدرت اجتماعی این نهادها را تقویت میکنند و همچنین با طرح موضوعات مرتبط با دغدغههای مدنی، به آن موضوعات نیز منزلت اجتماعی داده و آنها را در بین مردم برجسته و مهم میکنند.“
موضوع قابل اشاره دیگر، شفاف سازی است. با توجه به اینکه لازمه فعالیت مدنی، اعتماد مردم و دولت به فعالین و نهادهای مدنی است؛ و یکی از مهم ترین شیوههای کسب اعتماد، شفاف سازی فعالیت و عملکرد است؛ شبکههای مجازی و نرم افزارهای پیام رسان در این زمینه در سالهای اخیر نقش موثری داشته اند (خانیکی & خجیر, 1397).
میدانیم که رسانههای جدید قابلیت نظرسنجی را دارند. امروزه نظرسنجیهای بسیاری را دولتها در سایتها و پیام رسانهای مربوطه به اشتراک میگذارند؛ تا نظرات عموم مردم را در خصوص موضوعات مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … بسنجند. این نظرسنجیها تنها مربوط به دولتها نیست. با توجه به امکان بی واسطه بودن در فضای مجازی، دسترسی به اطلاعات، پاسخ کاربران و ذخیره سازی آنها میتوان به سنجش افکار عمومیپرداخت؛ بازخوردها میتواند منشاء شناخت افکار عمومی برای فعالان مدنی و حزبی باشد (خانیکی & خجیر, 1397).
نتیجه گیری
در این مقاله سعی شد رابطه بین رسانههای نوین ارتباطی و تشکیل جامعه مدنی تبیین شود. در کل مقاله تلاش بر آن بود که ویژگیهای بنیادین و ذاتی این رسانهها و تاثیرشان در جامعه مدنی مورد بررسی قرار گیرد. در ابتدای مقاله جهت تفهیم بهتر موضوع تعاریف مختلف جامعه مدنی نگاشته شد. پس از آن تاثیرات مختلف رسانهها بر جامعه مدنی توضیح داده شد. نقشهایی مانند: اطلاع رسانی، بسیج افراد، تبیین مفاهیم مربوط به جامعه مدنی و آموزش آنها به شهروندان، ایجاد تعامل بین شهروندان، ایجاد مصونیت نسبی برای فعالان مدنی در برابر دولتها، شفاف سازی عملکرد مدنی، سنجش افکار عمومی و … تبیین و توضیح داده شدند.