سلبریتیسم و اینستاگرام چه رابطهای دارند؟
- نوشته شده : سارا عسکری وادقانی
- 10 ژوئن 2019
- تعداد نظرات :0
«باشگاه شما»، جایی است که دانشجویان، نخبگان و پژوهشگران علوم انسانی در آن، مقالات خود را با مخاطبان خود به اشتراک میگذارند. شما هم میتوانید با ارسال مقالات علمیژورنالیستی، بعد از ارزیابی توسط هیئت تحریریه باشگاه اندیشه، مقالات خود را منتشر کنید. دسترسی به سایر مقالاتِ «باشگاه شما».
| اینستاگرام رسانه ای تصویری است، پس سلبریتی میتواند در اینستاگرام ساخته شود و در اینجا رابطه علت و معلولی شکل میگیرد در نتیجه اینستاگرام زاینده سلبریتی است.
با توجه به گسترش وسایل ارتباطی و رایج شدن پلتفرمهای مختلف شبکههای اجتماعی در وب2 و در راستای سیاستهای پولی دولتها افرادی به نام سلبریتی شکل گرفته اند که مصرف گرایی و فرد گرایی را ترویج میکنند. در این مقاله سعی بر این شده است که با استدلال و تفکر فلسفی به بررسی رابطه میان اینستاگرام به عنوان پلتفرمی نئولیبرال از شبکههای اجتماعی و سلبریتیسم پرداخته شود و در نهایت استنتاج شود استفاده از این اپلیکیشن میتواند به پرورش سلبریتی کمک کند یا خیر.
رسانهها به عنوان بخش اصلی زندگی مردم امروزه جریان یافته است. با توجه به ایجاد فناوری وب2 رابطه مردم و رسانه تعاملی شده و شبکههای اجتماعی ایجاد شده و رشد یافته اند. از سوی دیگر رسانهها باعث دیده شدن برخی افراد شده اند که آنها را به سلبریتی[1] یا افراد مشهور تبدیل کرده است.
در این مقاله به این خواهیم پرداخت که سلبریتی کیست، چه تاثیری در جامعه میگذارد، آیا شهرت طبیعی است یا فرآیندی مخصوص به خود دارد و نهایتا تاثیر و پیامد حضور سلبریتی در جامعه چه خواهد بود؛ به طور کلی هدف شناخت و بررسی رابطه میان اینستاگرام و سلبریتیسم است.
سلبریتی کیست؟
سلبریتی به فردی اطلاق میشود که در دنیای واقع جزیی از انسانهای معمولی است اما بر اثر فعالیتی رسانه ای به شهرت میرسد و برحسب این شهرت توانایی و قدرت تاثیر بر افکار عمومی را به دست میآورد.
یا به عبارتی «مفهوم سلبریتی در جامعه شبکه ای یعنی وجود ابرانسانهایی از نظر فرهنگی-اجتماعی که در رسانههای جمعی مجازی و نیمه مجازی فعال اند و در جامعه آنالوگ بازخورد داده میشود.»
در دنیای امروز بیشتر روابط از حالت آنالوگ خارج و به صورت مجازی درآمده اند. رسانهها نقشی جدی تر پیدا کرده است و از فرم تک بعدی خود خارج شده و انتقال پیام دیگر به صورت فرستنده-مخاطب نیست بلکه به شکل فرستنده-کاربر جریان دارد که تغییر مفهوم مخاطب[2] به کاربر[3] به معنای ایجاد فضای تعاملی در این محیط است و به تناسب آن و در پی شکل گیری فضای وب2، شبکههای اجتماعی به وجود آمده و در حال فعالیت هستند. پلتفرمهای متفاوت این شبکههای در ظاهر ویژگیهای نزدیک به هم اما در اصل متفاوتی دارند. از میان پلتفرمهای پر کاربرد در ایران میتوان به تلگرام، اینستاگرام و واتساپ اشاره کرد. که در میان این سه اینستاگرام برای ما حائز اهمیت بیشتری است به دلیل ویژگی تصویری بودنی که دارد و کمرنگ شدن اهمیت متن اند.
اینستاگرام اساسا بر پایه جوامع مصرفی ایجاد شده است چراکه اگر با دقت بیشتری به آن بنگریم میتوانیم ببینیم نحوه مصارف مختلف و سبک زندگی[4]های متفاوتی را به ما میآموزد و بنیادا از متن محوری کمیبرخوردار است که باعث تقلیل قوای تفکری شده و برعکس به دلیل جنبه بصری و اهمیت تصویر به تجمل گرایی، خوب به چشم آمدن، بهتر دیده شدن، متفاوت بودن و عباراتی مثل «من فرق دارم»، «چه کنم زیباتر دیده شوم»، «چگونه بیشتر شاخ شوم» و «بیشتر لایک و فالوور و کامنت داشته باشم» و امثالهم معطوف میکند.
در این فضایی که تامل محوری جریان ندارد و دیدنی است کاربر باید چیزی عرضه کند که بیشتر دیده شود و ملاک برتری نیز همین بیشتر دیده شدن است. و چون پروفایلها شخصی است و فرم گروهی ندارد پس فرد تمام فرد بودن خود را به کار میگیرد که بهتر شود؛ و چه بسا اخلاق را زیر پا میگذارد که نامیتر و «مشهور» تر شود و یا «به تعبیر الیس کشمور، نویسنده این کتاب، سلبریتیها ضابطههای اجرا را زیرپا میگذارند تا مشهور شوند. آنها ضوابط اجرا را رعایت نمیکنند و دائماً این کار را میکنند تا فراموش نشوند» (نبوی، 1396).
به اقتضای این فضا، افرادی به خاطر بیشتر دیده شدن برجسته میشوند که البته این برجسته شدن و شهرت صرفا جنبه ای کمی دارد و چه بسا که ممکن است این فرد به خاطر بی اخلاقی و یا رفتاری ناپسند به شهرت رسیده باشد. میشود گفت سلبریتی نیازی به پذیرش ندارد و به لحاظ کمی دارای معناست.
اما در اینجا لازم است که به تفاوت میان دو واژه سلبریتی و میکرو-سلبریتی اشاره کنیم. سلبریتی به فردی اطلاق میشود که علاوه بر دنیای مجازی در دنیای واقع نیز دارای شهرت باشد اما میکرو-سلبریتی کسی است که تنها در فضای مجازی دارای شهرت است. و تعداد میکرو-سلبریتیها در جریان گیری اینستاگرام به شدت افزایش یافته و این مفهوم را بهتر نمایان میکند. که بنا به مطالب بیان شده میتوان این پدیده نو ظهور را ناشی از آن دانست که این افراد به دلایلی مثل زیبایی، ثروت، روابط اجتماعی خاص و عواملی از این دست با آپلود عکس و ویدئو در پلتفرمهای مختلف به این جایگاه رسیده اند و توانایی دستیابی به قدرت اذهان عمومی را پیدا کرده اند و به بیان سلیس تر مسیر بهتر دیده شدن را سریع تر و موفق تر طی کرده اند.
“سلبریتی به فردی اطلاق میشود که علاوه بر دنیای مجازی در دنیای واقع نیز دارای شهرت باشد اما میکرو-سلبریتی کسی است که تنها در فضای مجازی دارای شهرت است.“
بیایید اندکی به قبل برویم و به تاریخچه ایجاد سلبریتی و فلسفه سلبریتی گذر کنیم.
همانگونه که گفته شد سلبریتی، فردی است که زاییده «فرایندهای غیررسمی و فرایندهای کاملاً خودانگیختهای برای شهرت» (امامی،1397) است و مصرف گرایی میزاید. عبارت «مصرف» رابطه ای مستقیم با جوامع نئولیبرال دارد؛ به این معنا که مفهوم سلبریتی با آغاز به کار کردن جوامع نئولیبرال در دنیا به منظور فروش محصولات و افزایش مصرف شکل گرفت و در ادامه به فروش محصولات محدود نشد و نهایتا به این منجر شده است که این ستارگان به جای فروش محصولات مختلف به فروختن خود دست بزنند به عبارتی جوامع نئولیبرال از آنان به عنوان ابزارهای پول ساز استفاده میکنند.
از منظری دیگر به وجود آمدن فضایی برای «تفریح» زمینه ساز شکل گیری سلبریتیسم شده است؛ در گذشته ای نه چندان دور چیزی به اسم تفریح معنا نداشت، افراد تمام وقتشان صرف کار میشد. البته این بدین معنا نیست که شبانه روزی کار میکردند بلکه به معنای آن است که زمانی خاص برای استراحت و کار معین نمیشد و هرگاه نیاز بود به فعالیت میپرداختند برای مثال میتوان به کشاورزی اشاره کرد؛ در این حرفه کشاورز نمیتواند بگوید دو روز در هفته استراحت خواهم کرد چرا که هرگاه نیاز باشد باید به گیاهان خود آب برساند در همچین جامعه ای با این دیدگاه «اوقات فراغت» بی معنی است.
فراغت در دیدی کلی تر یعنی زمان «عدم مسئولیت» و توجه به «خود». این دید بی مسئولیت فردگرا خود بستر سلبریتیسم است؛ چیزی که اینستاگرام استاد بزرگ آن به حساب میآید. چه جایی بهتر از آنجا که حضور به اندازه یک نام (چه بسا جعلی) باشد و با اشاره سرانگشت بتوان به مناطق مختلف سفر کرد و فقط به تماشای عکس پرداخت و در نهایت تلاش کپشنی دو سه خطی مطالعه کرد (عدم وجود متن مترادف استراحت ذهنی مطلق است) و مسئولیتی در برابر رفتار خود نداشت.
همچنین گسترش وسایل و تکنولوژیهای رسانه ای در حدود 1980 است که نتیجتا به بی اعتمادی نسبت به حکومتها انجامید و حاکمان برای بیان حرفهایشان به پرورش سوپراستارهایی پرداختند که حرفهای حاکمان را به توده مردم برساند، یعنی نوعی واسطه گری میان دولت و مردم. واسطه گری سلبریتیها باعث ایجاد فرورفتگی تمام معنای زندگی میشود و انسانهای پیرو را در مسیر ترسیم شده که نامتناسب با جایگاه حقیقی آنهاست قرار میدهد، چرا که ایدئولوژی انسان در مواجهه با سلبریتی ایدئولوژی هویت یابانه است و فرد در مقابل سلبریتی احساس هویت میکند و این خود باعث میشود روحیه ناقدانه در جامعه از بین رفته و توده به عنصر منفعل جامعه و «خود نشان ده» تبدیل شود.
“گسترش وسایل و تکنولوژیهای رسانه ای در حدود 1980 است که نتیجتا به بی اعتمادی نسبت به حکومتها انجامید و حاکمان برای بیان حرفهایشان به پرورش سوپراستارهایی پرداختند که حرفهای حاکمان را به توده مردم برساند، یعنی نوعی واسطه گری میان دولت و مردم.“
این درحالی است که سلبریتی برای کسب منافع شخصی با تبلیغات محصولات مختلف که حتی ممکن است خود از آن استفاده نکند روحیه مصرف را در مخاطب «کاشت» کند و او را به این مسیر سوق دهد و در این راه مخاطب مدهوش شده به چیزی که متوجه نیست تفاوت پایگاههای طبقاتی است. به نحوی مسئولیت مهم و حساسی که سلبریتی دارد پوشانندگی اختلافهای طبقاتی و مسائل و معضلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. این فرد موفقیتهای کوچک را بسیار بزرگ جلوه داده، عینیت را رها میکند و به ساحتی از خیال پرواز میکند که ناشی از تلاشهای فردی است و برای رسیدن به موفقیت و پیشرفت باید از ساحتی که جامعه میسازد رها شد.
پس چیزی که تا به اینجا دیدیم جامعه ای است که سیاستهای نئولیبرالی دارد، فضایی به نام اینستاگرام است که دارای ماهیتی تصویری بوده، افرادی که رهبری اذهان مردم را در دست دارند و به نوعی دست نشاندههای حکومتی هستند و در ادامه مردمی عامه که رویای شهرت دارند.
حاکمان[5] با در دست داشتن رسانهها (یا به طور رسمیتخصیص شبکه و یا به طور اسپانسرینگ برنامههای متفاوت) شروع به ساخت موجودی به نام سوپر استار میکنند و محصولات و سیاستهای خود را از طریق آنان که مورد اعتماد عامه هستند به مردم انتقال میدهند و توده برای رسیدن به ذائقه کاشت شده «مشهور شدن» شروع به مصرف گرایی و فردگرایی (هدف اصلی صاحبان ثروت و قدرت) میکند و در نتیجه به دو مسیر میرسد: مسیر اول تبدیل به «ستاره» شدن است و مسیر دوم تمایل و افزایش «مصرف» و «خود بینی» است؛ که هر دو مسیر طی شده در نهایت به نقطه مد نظر صاحب قدرت میرسد و در این راهها بازیچهها سلبریتیها اند و سوژههای در دام افتاده توده مردم.
و در کلی ترین شکل سلبریتی از دیده شدن شکل میگیرد، اینستاگرام رسانه ای تصویری است پس سلبریتی میتواند در اینستاگرام ساخته شود و در اینجا رابطه علت و معلولی شکل میگیرد در نتیجه اینستاگرام زاینده سلبریتی است. با توجه به استدلالهای انجام شده رسانه ای مثل اینستاگرام قابلیت و غایتی سلبریتی ساز داشته و در همین راستا نیز فعالیت میکند.