
دیوید هاروی و تناقضهای بزرگ سرمایهداری
- نوشته شده : مریم فتاحی منش
- 21 اکتبر 2019
- تعداد نظرات :0
سیاست و اقتصاد | سیاست | سرمایهداری
| هاروی در کتابش هفت بحران نظام سرمایهداری را جزء تناقضهای اساسی و بنیادین این نظام میداند که در ذات این نظام از ابتدا وجود داشته اند و همچنان وجود دارند.
نظام سرمایهداری حاکم بر جهان، توسط متفکرین بزرگی از قرن 19 تا کنون با انتقادهای مختلفی مواجه شده است. بسیاری از این متفکرین هم چون کارل مارکس، لنین و انگلس به دنبال انقلابی بودند تا بتوانند این نظام را از بین ببرند و بسیاری دیگر با طرح ایدههای سوسیالیستی خواستار اصلاح و تعدیل آن بودهاند. یکی از مهمترین منتقدین این نوع از مناسبات سرمایهداری در میان اندیشمندان معاصر، دیوید هاروی است. در این مطلب قصد داریم ضمن آشنایی اجمالی با وی و نظراتش، به بررسی مهمترین و شاخصترین کتاب او یعنی «هفده تناقض و پایان سرمایهداری» بپردازیم.
دیوید هاروی کیست؟
دیوید هاروی استاد ممتاز دانشگاه نیویورک است که به دلیل تأثیر و نفوذ چشمگیرش، در میان ۲۰ نویسنده مرجع در عرصه علوم انسانی قرار گرفتهاست. هاروی یکی از مهمترین نظریهپردازان در عرصه مسائل اجتماعی جهان است، او درجه دکترای خود را در رشته جغرافیا در سال ۱۹۶۱ از دانشگاه کمبریج دریافت کردهاست. هاروی کتابها و مقالات بسیاری نوشتهاست که در گسترش رشته جغرافیای نوین بسیار حائز اهمیت هستند. آثار او سهم عمدهای در گسترش مباحث اجتماعی و سیاسی داشتهاست. هاروی اخیراً به دلیل بازگشتش به مقوله طبقه اجتماعی و رویکردهای مارکسیستی (به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای روششناختی در نقد سرمایهداری جهانی، بهویژه شکلِ نولیبرالیاش)، شهرت دوچندان یافتهاست. سخنرانیهای آنلاین هاروی پیرامون نظام سرمایه، محبوبیت فراوانی یافتهاست، بهطوریکه بین ژوئن ۲۰۰۸ و مارس ۲۰۱۰ بالغ بر ۰۰۰/۷۰۰ صفحه از دیدگاههای مخاطبان به دستش رسیدهاست.
از مهم ترین آثار او که همگی مبتنی بر ایده دیالکتیک و برگرفته از آرای کارل مارکس و کمونیسم است میتوان به فضاهای امید (سال 2000)، فضاهای سرمایه: به سوی علم جغرافیای انتقادی (سال 2001)، امپریالیسم جدید (سال 2003)، پاریس، پایتخت مدرنیته (سال 2003)، تاریخ مختصر نولیبرالیسم (سال 2005)، مختصات نظام سرمایهداری جهانی: به سوی نظریه توسعه ناموزون جغرافیایی (سال 2006)، محدودیتهای اصلاح نظام کنونی سرمایه (سال 2006)، مانیفست کمونیست- درآمدی نو (سال 2008)، جهانوطنی و جغرافیای آزادی (سال 2009)، راهنمای سرمایه مارکس (سال 2010)، معمای سرمایه (۲۰۱۰) و هفده تضاد و پایان سرمایهداری(سال 2014) اشاره کرد.
اندیشه های هاروی در خصوص پایان نظام سرمایهداری
هاروی که در طول چهل سال تلاش علمیاش به عنوان یک فرد چپگرا و منتقد نظام سرمایهداری شناخته میشد، در سال 2014 کتابی با عنوان «هفده تضاد و پایان سرمایهداری» نگاشت. وی در این کتاب میگوید: «موتور اقتصادی سرمایهداری به وضوح با مشکلی بزرگ دست و پنجه نرم میکند. سرمایهداری میان نفسنفس زدن و تهدید توقف تدریجی یا فروپاشی گام به گام بیهیچ هشداری تلوتلو میخورد. نشانههای خطر در همهجا از خلال چشماندازهای زندگی مسرفانه در کمین همگان نشسته است. اگر از چرایی چشم بپوشیم، بهنظر میرسد فهم منسجمی از چگونگی مشکلات سرمایهداری در میان نباشد.» در این کتاب هاروی به تشریح 17 تناقض نظام سرمایهداری پرداخته است که نتایج آن چیزی جز بحرانهای سیاسی و اجتماعی نیست. وی در پایان برای این 17 تناقض یک برنامه سیاسی معرفی کرده است که همه و به ویژه سیاستمداران بتوانند آثار مخرب ناشی از این 17 تناقض را کاهش دهند.
“ موتور اقتصادی سرمایهداری به وضوح با مشکلی بزرگ دست و پنجه نرم میکند. سرمایهداری میان نفسنفس زدن و تهدید توقف تدریجی یا فروپاشی گام به گام بیهیچ هشداری تلوتلو میخورد. نشانههای خطر در همهجا از خلال چشماندازهای زندگی مسرفانه در کمین همگان نشسته است. “
تناقضهای بنیادین
هاروی در کتابش هفت بحران نظام سرمایهداری را جزء تناقض های اساسی و بنیادین این نظام میداند که در ذات این نظام از ابتدا وجود داشته اند و همچنان وجود دارند. این تناقضها با ذات سرمایه در ارتباط هستند. این هفت تناقض از دید وی عبارتند از:
- تضاد ارزش مصرفی و ارز مبادله ای؛
- تضاد ارزش اجتماعی کار و بازنمایی آن با پول
- تضاد مالکیت خصوصی و دولت سرمایهداری
- تضاد تصرف خصوصی و ثروت مشترک
- تضاد سرمایه و کار
- تضاد سرمایه به سان فرآیند
- تضاد وحدت متضاد تولید و تحقق
تناقضهای جا به جا شونده
پنج تناقض بعدی مربوط به تناقضهایی است که در ذات سرمایهداری وجود نداشته اند و به مرور زمان به وجود آمدهاند. این تناقضها در زمانهای مختلف شدت و ضعف یافتهاند و در کشورهای مختلف متفاوت هستند. از نظر هاروی این تناقضها نسبت مستقیمی با سرمایه ندارند و بعید است که سرمایهداری به واسطه آن ها فروبپاشد. این تناقض ها در اثر درگیریهای سیاسی، رقابتهای تسلیحاتی، نبردهای جغرافیایی و سرزمینی، جنگهای مذهبی، شکاف های جنسیتی و مسائلی از این قبیل به وجود آمده اند.
- تضاد فناوری، کار و انسان یک بار مصرف
- تضاد تقسیم کار
- تضاد انحصار و رقابت، مرکزگرایی و مرکززدایی
- تضاد توسعههای نابرابر جغرافیایی و تولید فضا
- تضاد نابرابریهای درآمدی و ثروت
- تضاد باز تولید اجتماعی
- تضاد آزادی و سلطه
تناقضهای خطرناک
سه تناقض پایانی مربوط به آنهایی هستند که از دید هاروی تناقض خطرناک نامیده میشوند و میتواند حتی منجر به فروپاشی نظام سرمایهداری شود. به طور مثال طبع سرکش انسان وقتی در تضاد با سرمایهداری قرار گیرد میتواند از انسانها نیرویی به وجود آورد که در مقابل این نظام به طغیان برخیزند.
- رشد بی پایان سرمایه
- تضاد رابطه سرمایه با طبیعت
- تضاد سرکشی طبیعت انسان
هاروی در بخش پایانی کتاب خود با عنوان «ایده هایی برای پراکسیس سیاسی»، طرحهایی برای 17 تناقضی که در خلال کتاب بر شمرده است، معرفی میکند. وی امیدوارانه در پی آن است تا بتواند از این طریق، آثار اشکال مختلف تبعیض، ستم و سرکوب درون نظام را کاهش دهد ولی از نظر او این طرح هرگز به معنی نادیده گرفتن و کنار گذاشتن نبرد علیه این نظام نیست؛ کما اینکه او در بخش پایانی کتاب از یک نوع انسانگراییِ انقلابی ای سخن رانده و امیدوار است که طبع سرکشِ انسان علیه این تناقضها طغیان نماید.
جمعبندی
از دید هاروی، 17 تناقض و تضادی که سرمایهداری با آن رو به روست که برخی از آنها توانایی آن را دارند که این نظام را سرنگون سازند. کتاب اخیر هاروی در ادامه روند تلاشی است که وی طی 40 سال در نقد سرمایه و سرمایهداری انجام داد. از دید هاروی وجود این تناقض ها لزوما منجر به فروپاشی این نظام نخواهد شد اما این پتانسیل وجود دارد که در صورت وقوع برخی شرایط و تقویت انسان هایی بیگانه نشده، این اتفاق رخ دهد.
مریم فتاحیمنش پژوهشگر و محقق علوم سیاسی است، به مطالعات امریکا و خاورمیانه علاقمند است و بیشتر مطالب ایشان در باشگاه اندیشه نیز در همین حوزهها منتشر خواهد شد.