
عصر جدید ؛ سقوط یا صعود؟
- نوشته شده : سینا حمیدیان
- 02 فوریه 2020
- تعداد نظرات :0
| حداقل میتوان گفت اهل دانش، علاقهی کمتری به مصرف کالای سلبریتی دارند. عصر جدید با ترکیب متنوع هیئت داوران، خطر زرد بودن افراطی را تا حدودی از خود دور کرده بود.
همیشه ترکیب هیئت داوران در مسابقهی تلویزیونی «عصر جدید» بحثبرانگیز بوده. دو بازیگر سینما و تئاتر، یک استاد دانشگاه و یک موسیقیدان. این ترکیب در نگاه اول گویا سعی در همنشینی تخصص-سرگرمی داشت تا عصر جدید را چندپله بالاتر از یک برنامهی زرد یا عامهپسند بنشاند. اما برخی شنیدهها حاکی از احتمال تغییر این ترکیب هستند.
وقتی اولین قسمتهای مسابقهی تلویزیونی «عصر جدید» بهروی آنتن رفت، یک منتقد مهم داشت که بیش از دیگران به ایدهی این برنامه تاخت: «جامعهی دانشگاهی». سلبریتیسازی، سلبریتیپروری، اصالت دادن به شهرت، سرگرمی صرف و … از مهمترین کلیدواژههای این انتقادات بودند. اما بهمرور، با حضور یک استاد دانشگاه و از طرفی تخصص برخی از داوران دیگر، عصر جدید این اعتماد بهنفس را کسب کرد که حتی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، زیر تیغ نقد قرار بگیرد و پاسخگو باشد. جلسهای که هرچند حواشی زیادی داشت؛ اما نشان از این داشت که عصر جدید در پی یافتن هویتی تکبعدی نیست که تنها مخاطبانی از جنس مخاطبان فیلمهای تلویزیونی هندی یا ذهنهای خستهای داشته باشد که صرفا به دنبال مخدّر سرگرمی هستند. با این رویکرد نمیتوان گفت هجوم انتقادات، یادداشتها و سخنرانیها علیه این برنامه به اتمام رسید، اما حداقل نوعی گفتگو میان جامعهی دانشگاهی درگرفت که حاصل کمرنگ نبودن عنصر تخصص در مسابقه بود.
نباید از این نکته غافل بود که بخشی از جامعهی دانشگاهی یا حتی افراد تحصیلکرده، صرفا به دلیل مشاهدهی نماینده یا نمایندگانی از خود در چنین برنامههایی دست به سکوت مصحلتآمیز میزنند. حداقل، بسیاری از آنان برای این سوال پاسخی نداشتند که در مقام تولید یک برنامهی تلویزیونی پرمخاطب، چه نسخهی دیگری میتوان داشت که با ذائقهی علمی آنان نیز همگام باشد.
همچنین، دقت در پوشش، جهانبینی، کنشهای مذهبی یا سیاسی داوران نیز ما را به این نتیجه میرساند که »تنوع»، عنصر مطلوب سازندگان برنامه بودهاست. بهنظر میرسد ترکیب هیئت داوران این مسابقه در دورهی نخست، از این جهت هم هوشمندانه چیده شده بود که طیفهای متفاوتی از جامعه را با خود همراه سازد. اما با شنیدههای اخیر ممکن است این خطر هم برنامه را تهدید کند که نیروهای اجتماعی و سیاسی نیز به پشتیبانی از آراء پایگاه اجتماعیشان به مخالفان جدی این برنامه تبدیل شوند یا بدین بهانه از خجالت برنامهای دربیایند که شاید از ابتدا نیز مخالف ساخت آن بودند. این تصور اشتباه است که با اتمام دورهی اول، این برنامه از پیچ تاریخی خود گذشته و فشار اجتماعی که عمدتا «ابتذال» را نشانه میگیرد او را تهدید نمیکند.
“ بهنظر میرسد ترکیب هیئت داوران این مسابقه در دورهی نخست، از این جهت هم هوشمندانه چیده شده بود که طیفهای متفاوتی از جامعه را با خود همراه سازد. اما با شنیدههای اخیر ممکن است این خطر هم برنامه را تهدید کند که نیروهای اجتماعی و سیاسی نیز به پشتیبانی از آراء پایگاه اجتماعیشان به مخالفان جدی این برنامه تبدیل شوند یا بدین بهانه از خجالت برنامهای دربیایند که شاید از ابتدا نیز مخالف ساخت آن بودند. “
جولان سلبریتیها در تلویزیون یا یک برنامه عموما از این دغدغه برمیخیزد که سلبریتی، انبوهی از مخاطبان را با آنتن همراه خواهد کرد. حتما همینطور است اما این همهی ماجرا نیست. حتی در منتقدانهترین پژوهشها نظیر پژوهش الیس کشمور در کتاب «فرهنگ شهرت»، به این نکته تأکید شده که شهرت سلبریتی ما را با خود همراه خواهد ساخت. این همراهی، به هواداران و فنپیجها اختصاص ندارد، بلکه اقلیت نخبهی جامعه یا آنان که از زرقوبرق فرهنگ شهرت بیزار هستند نیز بهنوعی با کنشهای آنان درگیرند یا از آن خبردار میشوند. اما در همین پژوهشها تأکید میشود که عمدهی متأثرین از سلبریتیها، نوجوانان، افراد با شخصیتهای کمترقوامیافته و عوام جامعه هستند. حداقل میتوان گفت اهل دانش، کمتر علاقه به مصرف کالای سلبریتی دارند. عصر جدید با ترکیب متنوع هیئت داوران، خطر زرد بودن افراطی را تا حدودی از خود دور کرده بود. پز همراهی یک «استاد دانشگاه» یا حتی یک موسیقیدان حرفهای آن را از برنامهای با میانداری سلبریتیها فاصله داده بود. آنچه سلبریتی باید به این دستگاه میکروسلبریتیسازی میافزود افزوده بود اما رنگ تخصص نیز نادیده گرفته نشده بود. دست فرمان جدید عصر جدید اگر مبنی بر این باشد که از بار سلبریتیپروری بکاهد و هویت خود را با تخصصمحوری پررنگتر سازد، میتوانیم به آیندهی آن امیدوار باشیم. چهبسا تغییر برخی داوران که تنها ویژگیشان فالوور بالاست با جایگزینهایی دارای تخصص، عصر جدید را چند گام به جلو برساند.
“ در همین پژوهشها تأکید میشود که عمدهی متأثرین از سلبریتیها، نوجوانان، افراد با شخصیتهای کمترقوامیافته و عوام جامعه هستند. حداقل میتوان گفت اهل دانش، کمتر علاقه به مصرف کالای سلبریتی دارند. عصر جدید با ترکیب متنوع هیئت داوران، خطر زرد بودن افراطی را تا حدودی از خود دور کرده بود. پز همراهی یک «استاد دانشگاه» یا حتی یک موسیقیدان حرفهای آن را از برنامهای با میانداری سلبریتیها فاصله داده بود. “
اما آسیبی که تغییر داوران میتواند داشته باشد، ایماژی است که در ذهن مخاطب مبنی بر بیثباتی برنامه شکل میگیرد. ثبات ترکیب هیئت داوران برنامههایی نظیر عصر جدید، خود از کلیدیترین نقاط جذابیت آن است. ثبات، از عوامل مهم هویتبخش به یک برنامهی تلویزیونی است. ثبات حتی در حد حفظ جزئیات برنامه در جهت تحکیم هویت آن مفید است، چه برسد به ثبات در مهمترین رکن چنین برنامهای. بنابراین اگرچه رنگ سلبریتیها در هیئت داوران بیش از حد است اما میتوان به مصلحت حفظ هویت، از آن عبور کرد.
نگرانی احسان علیخانی از باب به صحنه آمدن یک رقیب برونمرزی نیز قابل توجه است. برنامهی استعدادیابی پرشیاز گات تلنت که از شبکهی سعودی ام.بی.سی پرشیا پخش خواهد شد، تنها بر سلبریتیها تکیه کرده است. از این نکته نگذریم که حضور مهناز افشار در این برنامه اگرچه حضور یک سلبریتی با شهرت فراوان است، اما حواشی سیاسی او، عملا او را تبدیل به یک سلبریتی سیاسی کرده است که حداقل قطبی از جامعه به آن نگرش منفی دارند. بهعلاوه انتساب شبکه به سعودی پاشنهی آشیل دیگر برنامه است که ممکن است آگاهسازی مردم، آن را از تبوتاب بیندازد. قطعا پرشیاز گات تلنت، در ابتدا با اقبال روبرو خواهد شد اما این اقبال بهدلیل محدودیتهای نمایشی کمتر در ارائههایی همچون رقص، آواز و … است. اما به نظر میرسد این موج تا اواسط برنامه به عادی شدن میگراید. حتی موفقترین برنامههای برونمرزی نظیر برنامههای کشف استعداد خوانندگی نیز این اواخر مشتاقان اولیه را نداشتند. حال، عصر جدید که خود پیشگام است و پرشیاز گات تلنت به سبب ایجاد رقابت با آن به میدان آمده گویی از عدم اعتماد به نفسی رنج میبرد که یک احساس واقعی نیست.
“ تغییر ترکیب هیئت داوران یا دنبالهروی عصر جدید از پرشیاز گات تلنت، ناخوداگاه این ظن را در ذهن بیننده ایجاد میکند که سازندگان، احساس ضعف کردهاند. رویکرد انفعالی و ارائهی یک تصویر ضعیف و ترسیده از این برنامه قطعا نهتنها به آن ضربه خواهد زد، بلکه میتواند یک تجربهی پیشگام را به یک خاطرهی تلخ تبدیل کند. عصر جدید با ترکیب تخصص-سرگرمی و تشدید آن میتواند صحنهی بازی را به نفع خود حفظ کند. “
تغییر ترکیب هیئت داوران یا دنبالهروی عصر جدید از پرشیاز گات تلنت، ناخوداگاه این ظن را در ذهن بیننده ایجاد میکند که سازندگان، احساس ضعف کردهاند. رویکرد انفعالی و ارائهی یک تصویر ضعیف و ترسیده از این برنامه قطعا نهتنها به آن ضربه خواهد زد، بلکه میتواند یک تجربهی پیشگام را به یک خاطرهی تلخ تبدیل کند. عصر جدید با ترکیب تخصص-سرگرمی و تشدید آن میتواند صحنهی بازی را به نفع خود حفظ کند. یادمان نرود جدایی برخی داوران که به «استاد دانشگاه» بودن خود در برنامههای شبکههای خارجی فارسیزبان افتخار میکردند تا چه حد به اعتبار آنها ضربه زد. این تغییرات میتواند این نکته را به ذهن متبادر کند که رقیبی همچون پرشیاز گات تلنت، برای عصر جدید خطمشی تعیین کرده است، حال آنکه عصر جدید به جهت سابقهی خود در جایگاه قدرت است. همچنین نباید به جهت نقدهای فراوانی که به صداوسیما وارد است از این نکته غافل شویم که هنوز، بارها مخاطب برنامههای خاص صداوسیما از شبکههای فارسیزبان خارجی بیشتر است. بنابراین اگر عصر جدید، خود دست به سقوط آزاد نزند، صعود خواهد کرد.
سینا حمیدیان، پژوهشگر حوزه رسانه و ارتباطات است و مطالب ایشان در باشگاه اندیشه نیز در همین موضوعات منتشر میشود.