
معمای مردم، هویت و تتلو
- نوشته شده : سیدمحمدهادی موسوی
- 04 فوریه 2020
- تعداد نظرات :0
| حضور و عمق نفوذ سلبریتیها در مسائل مختلف اجتماعی و فرهنگی و یا حتی سیاسی، امروز یکی از پدیده های روز جوامع مختلف در ایران و کشورهای دیگر است.
یک) درگذشت «مرتضی پاشایی» و حوادث پس از آن، اتفاق نادری در تاریخ معاصر ایران بود. تجمع چند روزه هواداران پاشایی مقابل بیمارستان محل بستری او، سوگواری اقشار مختلف مردم پس از اعلام خبر درگذشت او در شهرهای بزرگ و کوچک و حتی کشور افغانستان و علی الخصوص تشییع جنازه باشکوه و تکرار نشدنی او، به قدری برای جامعه و نظام رسمی فرهنگی-سیاسی غیر قابل پیش بینی بود که جلسات متعددی در تحلیل «پدیده پاشایی» برگزار و یادداشتهای فراوانی در این زمینه نگاشته شد. در چند دهه اخیر، چنین تشییع جنازه خودجوش و سرشار از تنوع فرهنگی سابقه نداشته به نحوی که افراد از تمام اقشار و طبقات اجتماعی، فرهنگی و مذهبی در آن حضور داشته باشند. حتی تعداد زیادی از دانش آموزان مدارس ابتدایی و راهنمایی بهجای رفتن به مدرسه، به تشییع جنازه او رفتند.
دو) امیرحسین مقصودلو، معروف به «تتلو»، چندی پیش طی یک درخواست از کاربران فارسی جهت شکستن رکورد کامنت در شبکه ایسنتاگرام، توانست با بیش از 15 میلیون کامنت، رکورد دار این امر شود. این درحالی است که تعداد فالوئرهای این خواننده زیر زمینی حدود 2 میلیون نفر بیشتر نیست. تتلو با رفتارهای عجیب و غریب و ادبیات غیر معمول خود، منتقدان زیادی دارد. ادبیات او در پستهای فضای مجازی و رفتارهای غیرعادی در کنسرتهای وی، باعث شد نه تنها اکانت قبلی وی در اینستاگرام بسته شود بلکه برای برگزاری کنسرتهایش نیز محدودیتهایی ایجاد گردید. شخصیت و ادبیات تتلو، ظاهرا با فرهنگ غالب جامعه ایرانی سازگاری ندارد اما بعد از رکورد شکنی او در اینستاگرام، تحلیلهای مختلفی در تحلیل این رکورد شکنی از نظر کمی و کیفی ارائه گردید. گرچه برخی معتقدند این تعداد کامنت به منزله تعداد علاقمندان او نبوده و صرفا یک اعلام حضور مجازی است لکن تناقض فراوان شخصیت تتلو با فرهنگ غالب اجتماعی و لبیک گفتن به ندای او توسط حدود 20 درصد از مردم، نکات قابل توجهی جهت بررسی دارد.
پاشایی و تتلو، (شبه) سلبریتیهای عصر ما هستند که بارها توانسته اند جامعه را شگفت زده کنند. حضور و عمق نفوذ سلبریتیها در مسائل مختلف اجتماعی و فرهنگی و یا حتی سیاسی، امروز یکی از پدیده های روز جوامع مختلف در ایران و کشورهای دیگر است. در این یادداشت نیز قصد داریم بررسی کنیم که چرا سلبریتیها طی این سالها توانسته اند انقدر در کانون توجه قرار گرفته اند.
در مواجهه با پدیدههای پاشایی و تتلو، نه تنها بخشی از توده مردم، بلکه نظام رسمی فرهنگی-سیاسی و حتی روشنفکران و فرهیختگان نیز «غافلگیر» شدند. شاید از دیدگاه «ریچارد رورتی» بتوان غافلگیری را اینگونه تفسیر کرد که تلقی جامعه از «حقیقت» با «واقعیت»، مطابقت نداشت و ناگهان با پدیدهای مواجه می شود که برخلاف نظم ساختاری و طبقاتی موجود اتفاق افتاد.
جماعتی که زیر پست تتلو، کامنت میگذارند یا زیر تابوت پاشایی را میگیرند، «واقعیت» جامعه هستند، اما چرا این واقعیت با «حقیقت» جامعه تطابق ندارد. مردمی که بازی حقیقت و واقعیت را به هم می زنند دنبال چه هستند؟
«پاد فرهنگ» مردم در رابطه با سلبریتیهایی چون پاشایی و تتلو را از چند منظر میتوان تحلیل کرد اما شاید مهمترین عامل این عدم تطابق، جستجوی «هویت» است.
«لئونارد بایندر»، بحرانهای پیش روی هر جامعهی در حال توسعه ای را «هویت»، «مشروعیت»، «مشارکت»، «توزیع» و «نفوذ» میداند. بحران هویت اولین و تعیینکنندهترین بحران یک جامعه در مسیر پیش رو است. بحران هويت به مبناي انتزاعي عضويت در يك جامعه سياسي اشاره دارد. بـه عبارت ديگر تناقض بين هويت شخصي و تعريف هویت دیکته شده بیرونی، بحران هويت را شكل ميدهد. هویت، تقابلی است بین «بودن» و «شدن». به اعتقاد بایندر عطش سیری ناپذیر برای بازسازی اسطوره ها (سلبریتیهای امروزی) نشانه ای از قیام توده علیه هویت دیکته شده بیرونی و شکست نظام حاکم در دسته بندیهای اجتماعی و اعطای «هویت مکانیکی» به افراد است. بایندر باور دارد بحرانهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در برخی از کشورها ناشی از همین شکست است چرا که مشروعیت نظامهای حاکم از آن ناشی میشود که دولتها بتوانند خدمات مورد علاقه مردم را فراهم نمایند.
“ توده اجتماعی مردم که هویت مکانیکی را بر نمیتابند، با نزدیکی به سلبریتیها سعی در ایجاد انسجام ارگانیک حول آنها مینمایند. این تلاش توده مردم حس عاملیت (agency) به آنها میدهد. “
از طرف دیگر «ریچارد بنکینز» هویت را دارای دو معنا می داند، اول به معنای «تشابه مطلق» و دوم به معنای «تمایز مطلق». هویت هر فرد با هماهنگی و تشابه با همسان خود و تمایز با دیگران تعیین میگردد. این تشابه و تمایز به فرد و جامعه اجازه می دهد تا دسته بندی و طبقه بندی افراد را تعیین نماید. از این رو آن بخشی از جامعه که در پی کشف و ابراز هویت است تلاش می نماید با باز شدن هر دریچهای، اولا هویت خود را آشکار نموده و ثانیا تمایز هویت با هویت جمعی را فریاد بزند.
توده اجتماعی مردم که هویت مکانیکی را بر نمیتابند، با نزدیکی به سلبریتیها سعی در ایجاد انسجام ارگانیک حول آنها مینمایند. این تلاش توده مردم حس عاملیت (agency) به آنها میدهد. در «بحران مشروعیت» نظام اجتماعی، افراد به دنبال یک گروه مرجع و مقبول میگردند تا بتوانند به آن تکیه کنند. در چنین شرایطی است که سلبریتیها به عنوان مرجع اجتماعی ارج و قرب پیدا میکنند. مردمی که تنها هویت آنها، اجرای وظایف دیکته شده ساختاری بوده، حال اراده میکنند تا با ایجاد حس عاملیت برای خود، هویت جدید دست و پا کنند. تکرار کنش تودهای و ایجاد حس عاملیت حول سلبریتیها، حتی حمله به پیج سلبریتهای خارجی، یک «تشابه مطلق» بین عاملان آن به وجود میآورد، همزمان این کنش، واکنشی است به محدودیتها و دستورالعملهای نظام فرهنگی بیرونی که با واکنشهای سلبی، تمایز با سیستم مکانیکی محاط بر خود را به منصه حضور رسانده و مشروعیت بیرونی را به چالش میکشند.
توجه به تشابه مطلق با سلبریتیها نه فقط در جوامع غیر دموکراتیک که در جوامع چندصدایی نیز وجود دارد. در شبکههای اجتماعی، بیشترین فالوئرها متعلق به سلبریتیهای ورزشی و هنری است. عصر امروز، عصر اسطورهگرایی مجازی (سلبریتیها) است. اسطورهگرایی که ریشه در کهن الگوهای ذهنی بشر دارد. اسطوره ها، در طول تاریخ راه میانبر بشر در کشف هویت و هستیشناسی بوده است. در زمانه ما نیز، افراد همواره در قبال سلبریتیها، در حال بازی «دیگری تعمیم یافته» و برساخت یک هویت جدید پیرامون یک شخصیت دیگر است. افراد تحت فشار شانتاژ رسانهای و تبلیغات تجاری، سلبریتی را اسطورهی خود تلقی نموده و همانگونه که اجدادش با اسطورهها برخورد میکرد، او نیز با جاگذاری خود به جای اسطوره، سعی در کشف هویت و جبران نقصانها و کمبودها دارد.
“ در زمانه ما نیز، افراد همواره در قبال سلبریتیها، در حال بازی «دیگری تعمیم یافته» و برساخت یک هویت جدید پیرامون یک شخصیت دیگر است. افراد تحت فشار شانتاز رسانهای و تبلیغات تجاری، سلبریتی را اسطورهی خود تلقی نموده و همانگونه که اجدادش با اسطورهها برخورد میکرد، او نیز با جاگذاری خود به جای اسطوره، سعی در کشف هویت و جبران نقصانها و کمبودها دارد. “
هر میزان ابزارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی محاط بر جامعه (مانند تریبونها و رسانههای رسمی)، عمق نفوذ خود را از دست دهند، محیط زیست سلبریتیها آمادهتر می گردد. این محیط، در نهایت به جایی می رسد که رفتار رادیکال و غیر معمول سلبریتیها نه تنها مورد انتقاد جامعه قرار نمیگیرد بلکه سلبریتی به مثابه یک «علامت دهنده اجتماعی» تضادهای درونی افراد با سیستم بیرونی را نمایان می کنند. همین امر باعث میشود فرد، هویت خود را در وجود اسطوره متجلی دیده و همراه و در کنار او، ابراز وجود نماید.
پرسش اصلی اما در جامعه ما این است که تضاد هویتی طبقات اجتماعی و نظام فرهنگی چقدر است که تودهی مردم جهت ابراز وجود نه به سلبریتیها که به شبه سلبریتیها با رفتار و عملکرد نابهنجار متوسل میگردند؟ چرا جامعه بهجای اجتماع حول سلبریتی و روشنفکران، حول نازل ترین و سطحی ترین هنرمندان و ورزشکاران تجمع میکنند؟
سیدمحمدهادی موسوی، پژوهشگر علوم اجتماعی و سیاسی است. مطالب ایشان در باشگاه اندیشه نیز در همین حوزه منتشر میشود.