
چرنوبیل با لهجه بریتانیایی
- نوشته شده : باشگاه اندیشه
- 04 آگوست 2019
- تعداد نظرات :0
فرهنگ و هنر | هنر | نقد سینما
| جالب است که برای واقعهای (چرنوبیل) که در اتحاد جماهیر شوروی سابق اتفاق افتاده است، اکثر بازیگران بریتانیایی هستند.
Sam Wetherell، versobooks.com
چرنوبیل، مینی سریال جدید شبکه HBO ، درامی تاریخی، تلخ و تاریک است که داستان انفجار فاجعهآمیز یکی از نیروگاههای هستهای اتحاد جماهیر شوروی (اوکراین) در سال ۱۹۸۶ را بازگو میکند که تمامی بازیگران آن بریتانیایی هستند. چرا مساله استالینیسم تا به این اندازه در لهجه بریتانیایی ملموس است و این حالت چه چیزهایی را در راستای ارتباطات بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی بیان میکند؟
صدای ویکتور بریخانوف ، مدیر نیروگاه هستهای چرنوبیل، مینی سریال HBO، برای هر کسی که در بریتانیا زندگی کرده و یا در آنجا بزرگ شده است کاملا آشناست. این صدا دارای زنگ آهنگ و جیر جیر خاصی است و در عین حال مرموز است. صدای او دارای حالتی تهدید کننده است که زیر آهنگ آن پنهان شده است. ایفای نقش کاراکتر بریخانوف توسط کان اونیل انجام شده است، وی بازیگر اهل یک شهر کوچک در جنوب غربی انگلستان است که در بیشتر سکانسهای قسمت اول این سریال روند اصلی ماجرا را تکذیب میکرد: «امکان ندارد که راکتور منفجر شده باشد.
قرائت میزان رادیواکتیو اشتباه است. نشانههای اولیه به دلیل مسموم شدن به رادیواکتیو مشاهده میشود، و یا استفراغ افراد به دلیل نوشیدن از آب آلوده است.» اونیل که نقش بریخانوف را بازی کرده، از صدای خود با لهجه بریتانیایی برای ایجاد حقیقتی جدید استفاده کرده است و از صدای خود استفاده نکرده است، بلکه از صدایی استفاده کرده که ساختار بوروکراتیک نقشش را نشان دهد.
چرنوبیل، مینی سریال جدید شبکه HBO ، درامی تاریخی، تلخ و تاریک است که داستان انفجار فاجعه آمیز یکی از نیروگاههای هستهای اتحاد جماهیر شوروی (اوکراین) در سال ۱۹۸۶ را بازگو میکند. این سریال در برگیرنده ساعات و روزهای پس از واقعه، مذاکرات داخلی در رابطه با دستور تخلیه شهر، شیوع اطلاعات، درد و رنج بی اندازه کارگران و آتش نشانان آلوده شده به مواد رادیواکتیو و تلاشهای بی پاسخ برای جلوگیری از شعلههای هسته ای است. این برنامه تلویزیونی با سکوت، هراس و تهدیدات نامرئی، به کام مرگ کشیده شدن یک قاره را نشان میدهد. این واقعه نشان میدهد که بدترین سناریو ممکن رخ داده است و تنها کاری که میتوان انجام داد مهار و مقابله با آن است.
جالب است که برای واقعهای (چرنوبیل) که در اتحاد جماهیر شوروی سابق اتفاق افتاده است، اکثر بازیگران بریتانیایی هستند. کریگ مازن، خالق این نمایش میگوید که در ابتدا عوامل سریال به این نتیجه رسیده بودند که ممکن است استفاده از لهجه روسی در سریال از میزان دراماتیک بودن آن بکاهد و احمقانه به نظر برسد. به نظر آنها لهجه آمریکایی نیز جایگاه چندان مناسبی در این سریال نداشت. به همین دلیل برای ساخت این سریال فقط از بازیگران غیر آمریکایی که انگلیسی صحبت میکردند استفاده شد و از این رو اکثر عوامل فیلم بریتانیایی هستند.
جَرِد هریس (لین پریس در مرد دیوانه) نقش یک دانشمند جدی و درونگرا را بازی میکند که به صورتی محترمانه با افسران ارشد بحث و جدال میکند. آدام لاگاتیس، که اصالتا اهل چورلی در لانکاشر است نقش مامور آتش نشانی را بازی میکند که در قلب فاجعه است و توسط مقامات وادار به پاشیدن بی فایده آب بر روی راکتور شده است، پوست او تحت تابشهای رادیواکتیو قرمز شده و ترک میخورد.
در بریتانیا، بیان و سخن وری شیوه ای برای جای دادن افراد در طبقات اجتماعی است. لهجه ی افراد بریتانیایی، طبقه، مذهب، تحصیلات و تمامی سایر طبقه بندیهایی را که ممکن است نشان دهنده ماهیت واقعی یک فرد باشند پنهان میکند و توسط دنیای خودشان تشکیل شده است. اگر مردم بریتانیا بخواهند نظر خود را مجددا بیان کنند و یا گذشته خود را از موقعیتی جدید در سلسله مراتب اجتماعی پنهان کنند، با تغییر صدایشان این کار را انجام خواهند داد. لهجه انگلیسی استفاده شده در سریال چرنوبیل با توجه به منطقه و طبقه افراد متفاوت است.
مثال واضحی از این برداشت میتواند صدای معدنچیهای حومه اتحاد جماهیر شوروی باشد که به تونل زیر نیروگاه در حال فروپاشی آورده شده اند. این افراد همه اسکاتلندی هستند. این در حالی است که به نظر میرسد دانشمندان تحصیل کرده سریال، سیاستمداران و بوروکراتهایی که در سریال حضور دارند، دارای لهجههای مختلفی هستند. با در نظر گرفتن اینکه خبرگان سیاسی شوروی طی نسلهای مختلف مورد اعتراض قشر کارگر قرار گرفته اند، این مساله کاملا واضح و مشخص خواهد بود.
احتمالا سریال چرنوبیل پس از فیلم کمدی سال 2017 (1395) آرماندو یانوچی «مرگ استالین» به خوبی زندگی پس از جنگ را در شوروی نشان میدهد. در این فیلم نیز نیمی از عوامل بریتانیایی هستند و صدای آنها کاملا آشنا است. لاورنتیو بریا، فرد روان پریش، قاتل و بچه بازی که در استالین رئیس بخش امنیت داخلی شوروی بود، توسط یکی از بازیگران صحنه به نام سیمون راسل بائل وارد بازی در فیلم شده بود، که در مالایا به دنیا آمده بود اما بزرگ شده لندن بود.
بائل در نقش بریا لیستی از افرادی را که کشته خواهند شد به مامور NKVD انتقال میدهد. صدای او نیز مانند بریوخانوف غیر رسمی و حواسپرتکن است و کاریزمای مربوط به خود را دارد. بریا لحظه ای درنگ کرده و به لیست اشاره میکند: «زنه رو قبل از مرده بکشید، مطمئن باشید که صحنه قتل رو ببینه. آها، و این یکی، اوم… بکشیدش… ببرینش به کلیساش، سرش رو تو توالت فرو کنید. بقیه اش با خودتون.
اگه چشمام رو ببندم صدای معلم مدرسه میپیچه تو سرم. صدای ماموری که تو قطار بلیطها رو چک میکنه. صدای اوپراتورهایی که هر وقت اینترنتم تموم بشه باهاشون صحبت میکنم. حتی صدای خودم رو هم به هنگام درخواستهای منطقی و غیر منطقی دانشجوهام میشنوم.»
اینکه استالینیسم با لهجه بریتانیایی صحبت میشود کاملا درست است. این مساله با عقل جور در میآید، اما چرا؟
یک پاسخ میتواند در نوشتههای مارک فیشر مشاهده شود. فیشر این حالت بیان بریتانیاییها را با عنوان «بازار استالینیسم» میشناسد. از آنجایی که بیشتر بخشهای دولتی بریتانیا طی دهه 1980 و 1990 خصوصی شده بودند، مدارس، بیمارستانها و دانشگاهها باید رقابت بیشتری با یکدیگر میکردند تا بهترین عملکرد آنها مشخص شود. برای انجام این کار چهارچوبهای تنظیم کننده ای ایجاد شدند که پس از مدت کوتاهی از بین رفتند. فیشر اظهار داشته که این موارد نشان دهنده اهداف و نقشههای شکست خورده ای هستند که عملکرد صنایع شوروی را نیز زیر سوال برده اند… .
مردم بریتانیا زندگیشان را در بوروکراسیای میگذرانند که تا حدی مشابه اتحاد شوروی است. بریتانیا در سال 2019 (1398) با شبکههای زیرساختی فاسد، رشد متوقف شده، محیط هراس آور، طبقات سیاسی غیر عملکردی و شبکههای بوروکراسی و از طریق نمادهایش شناخته میشود و نه از طریق دستاوردهایی که داشته که این چنین وضعیتی تشابهی با اوکراین دهه 1980 ندارد.
تاریخ روسیه و بریتانیا در سال 2019 تفاوت چندان زیادی ندارد. هر دوی این کشورها امپراطوریهای سابقی هستند که راه آنها به دنیای مدرن از طریق مکانهایی مانند اوکراین و هند، کارابیا و آسیای مرکزی، کار، منابع وگرسنگی ویران شده است. هر دوی این کشورها قدرت و پیروزیهای خود را طی جنگ جهانی دوم و پس از سه نسل از دست داده اند. هر دوی این کشورها طی سالهای اخیر از دوره پس از جنگ در تلاش بازگرداندن قدرت سابق خود هستند.
“تاریخ روسیه و بریتانیا در سال 2019 تفاوت چندان زیادی ندارد. هر دوی این کشورها امپراطوریهای سابقی هستند که راه آنها به دنیای مدرن از طریق مکانهایی مانند اوکراین و هند، کارابیا و آسیای مرکزی، کار، منابع وگرسنگی ویران شده است. هر دوی این کشورها قدرت و پیروزیهای خود را طی جنگ جهانی دوم و پس از سه نسل از دست داده اند. هر دوی این کشورها طی سالهای اخیر از دوره پس از جنگ در تلاش بازگرداندن قدرت سابق خود هستند.“
بریتانیا نیز فاجعههایی در نیروگاههای هستهایاش داشته. در سال 1957، آتش سوزی نیروگاه هسته ای وینداسکِل در کومبریا به اندازه فاجعه ی چرنوبیل بزرگ بود، اما تنها منجر به آسیبهای محیطی شد. مواد لبنی و شیری که در این محیط تولید میشد، آلوده بود و این آلودگی نیز برای مدتی طول کشید. تشعشعات رادیواکتیو در این محیط منجر به بیش از 200 سرطان تیروئید درمیان محلیها شد، اما هیچ یک از محلههای اطراف این محیط مانند اوکراین تخلیه نشد. این حقیقت که چرنوبیل وضعیت بدتری داشته کاملا واضح است.
با مطالعه تحقیقات یکی از دانشمندان به نام والری لاگاسوو که زندگیاش را وقف تحقیق بر روی شکست صنعت هستهای شوروی کرده، میتوان متوجه شد که این سریال یک پیام سیاسی دارد و آن پیام این است: »به کارشناسان و دانشمندان اعتماد کنید. اعتماد ارزشی درونی دارد که فراتر از سیاست است.« اگرچه بر خلاف این پیام، لهجه بریتانیایی استفاده شده در سریال چرنوبیل داستان دیگری را بازگو میکند. استفاده از این لهجه باعث میشود که به روسیه به چشم یک بیگانه و مکانی مرموز نگاه نکنیم. در عین حال استفاده از لهجه بریتانیایی در این سریال نیز باعث میشود که دیدگاه ما نسبت به بریتانیا تغییر کند.
نویسنده آلمانی، اسوتلانا الکسویچ، که چندین دهه از زندگی خود را صرف مصاحبه با قربانیان چرنوبیل کرده اظهار میدارد که این فاجعه احساس ما نسبت به تاریخ را تغییر داده و زخمهایی را بر روی زمین باقی گذاشته که عواقب آن برای هزاران سال باقی خواهد ماند.
این فاجعه منجر به ایجاد آیندهای جدید خواهد شد: «علاوه بر چالش کمونیسم، ناسیونالیسم و مذاهب نوظهور که ما در حال سر و کله زدن با آنها هستیم، چالشهای دیگری نیز وجود دارند، چالشهایی که اگرچه در حال حاضر وجود دارند اما از نظرمان پنهان هستند.» استالینیسم موجود در لهجه بریتانیایی نیز به ما اجازه در نظر گرفتن واقعیتهای جدیدی را خواهد داد که به وسیله چندین دهه جنگ سرد ایجاد شده اند. استفاده از لهجه بریتانیایی در سریال چرنوبیل نشان میدهد که روسیه و بریتانیا در یک مسیر تاریخی مشابه حرکت میکنند، که بنا به عوامل مختلفی سرعت حرکت آنها در این مسیر متفاوت است.
سم وترل تاریخ شناس بریتانیا و جهان در دانشگاه نیویورک است. وی در حال حاضر بر روی کتابی در رابطه با چگونگی ایجاد محیطهای مدرن بریتانیایی کار میکند.