اسراییل بزرگ – آذربایجان بزرگ

سیاستگذاران اسرائیلی بسیار مشتاقند، این استنباط را که اسرائیل به طور ذاتی یک کشور ضد مسلمان است، از بین ببرند و برای گسترش روابط با کشورهای مسلمان میانه رو ارزش بسیاری قایلند. در زمینه تداوم مناقشه اعراب و اسرائیل و روند صلحی که بارها آغاز می شود و پایان می یابد، حفظ روابط دیپلماتیک و سیاسی با کشورهای مسلمان میانه رو برای مذاکرات صلح اسرائیل بسیار اهمیت دارد، زیرا استنباط ضد مسلمان بودن تل آویو را از میان برمی دارد.

از زمان سقوط شوروی، هدف سیاسی اصلی رژیم اسرائیل در منطقه، جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در جمهوری های شوروی سابق بوده است؛ بنابراین، برای طراحان سیاست خارجی رژیم اسرائیل، ضرورت دارد که تضمین دهند جمهوری های مسلمان علیه تل آویو متحد نمی شوند و به جبهه به اصطلاح مخالفان نمی پیوندند.
تصمیم گیرندگان اسرائیلی تصریح می کنند، با گسترش روابط سودمند با کشورهای مسلمان و با این استنباط بین المللی که رژیم اسرائیل یک ضد مسلمان است، مقابله می کنند، همچنین از اعمال نفوذ هر چه بیشتر ایران در منطقه جلوگیری می شود، چرا که ایران به عنوان دشمن اولیه رژیم اسرائیل شناخته شده است. ایران به عنوان تهدید واقعی برای امنیت رژیم اسرائیل و عراق به عنوان مشکلی برای آمریکا نگریسته می شود.
برای گسترده ساختن بازاری که رژیم اسرائیل می تواند از آن نفت بخرد، رژیم اسرائیل دومین خریدار بزرگ نفت آذربایجان است و آمریکا عرضه نفت به رژیم اسرائیل را تضمین می کند.
همچنین تضمین و تأمین امنیت جمعیت بومی یهود و ارایه تسهیلات فرهنگی به آنان مطلوب نظر است؛ رژیم اسرائیل به برقراری ارتباط با نخبگان می پردازد و نه با توده های غیر یهودی. هر چه آذربایجان بیشتر برای حفظ امنیت خود و تهیه سلاح از رژیم اسرائیل هزینه کند، پول کمتری برای طرح های توسعه و طرح های اجتماعی هزینه خواهد کرد.
بهای همکاری نزدیک با رژیم اسرائیل به این ترتیب است؛ اگر از سرکوب در یکی از این کشورها استفاده شود، این احتمال هست که این سرکوب در یادها باقی بماند و افراد مسئول در این جریان، مورد پیگرد قرار گیرند. در این شرایط، رژیم اسرائیل کار چندانی برای تأمین و تضمین موقعیت خود در منطقه انجام نداده است؛ بنابراین، برای گروه های بی میل و بی علاقه آسانتر است که به دوستان اسرائیلی کشورها ضربه بزنند تا به خود کشورها. به این ترتیب، منافع رژیم اسرائیل در بیرون از کشور، می تواند به عنوان یک صاعقه گیر و یک هادی جریان عمل کند. «آذربایجان بزرگتر»، واژه اغراق آمیز و بیشتر یک تهدید لفظی است تا یک تهدید واقعی. اگر به اصطلاح آذربایجان جنوبی از ایران تجزیه شود، این مسأله به طور چشمگیری پیچیده تر می شود و بار دیگر مسأله ناگورنو قره باغ دوباره تکرار می شود.
رژیم اسرائیل به خودی خود، به دنبال برتری در جنوب قفقاز نیست، بلکه در پی حمایت از منافع خود است. این موضوع آن را متحد جذابی برای کشورهای منطقه می سازد. از سوی دیگر، رژیم اسرائیل نمی خواهد مهاجرت های بیشتری را موجب شود، بلکه مایل به حفظ وضع موجود است.
در این چهارچوب نامنظم عوامل سیاسی و واقعیت های منطقه ای بازیگری رژیم اسرائیل چندان غیر ممکن نیست. تل آویو به عنوان یک عامل جدی در منطقه و به ویژه از راه روابط با آذربایجان ـ که به طور طبیعی بر ساختارها و ملاحظات کنونی امنیتی منطقه تأثیرگذار است ـ خود را به خوبی مستقر کرده است.
در این باره، توجه به این آمار جالب است: «پنجاه هزار آذری در اسرائیل و صد هزار اسرائیلی در آذربایجان زندگی می کنند؛ بیش از چهل هزار یهودی آذری به اسرائیل مهاجرت کرده اند که نیمی از آنها جمعیت اصلی به شمار می روند و تقریبا صد و پنجاه هزار یهودی در آذربایجان مانده اند؛ اغلب یهودی های آذری در حیفا مسکن گزیده اند. از زمان سقوط شوروی، دولت اسرائیل در ابتکار سیاسی مهم و عظیمی برای گسترش و حفظ روابط حسنه با جمهوری های سابق شوروی در آسیای مرکز و قفقاز درگیر شده است. سیاست استراتژیک اسرائیل در منطقه در راستای پیشبرد اهداف و منافع سیاست خارجی تاریخی تل آویو گام برداشته است و هدف سیاسی اصلی اسرائیل در منطقه، جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در جمهوری های شوروی سابق بوده است.»
در آن زمان، برای طراحان سیاست خارجی رژیم اسرائیل، ضرورت داشت که تضمین دهند جمهوری های مسلمان علیه تل آویو متحد نمی شوند و به جبهه به اصطلاح مخالفان نمی پیوندند. این مسأله به ویژه درباره قزاقستان که به عنوان یک قدرت هسته ای واقعی به استقلال رسیده بود، بسیار جدی بود.
روابط رژیم اسرائیل با آذربایجان، بنا بر دلایل متعددی اهمیت دارد؛ آذربایجان یک کشور مهم استراتژیک، دارای منابع غنی و مسلمان شیعه است و به عنوان یک کشور ساحلی خرز، آذربایجان، این امکان را دارد که یک صادر کننده عمده هیدروکربن باشد.
بنا بر دیدگاه برخی تحلیلگران، حتی این اندیشه هست که روزی، نفت خام خزر به رژیم اسرائیل راه پیدا کند و البته باید گفت که این رخداد، برای جامعه سیاسی آمریکا بسیار جذاب است، چرا که واشنگتن حفظ نفت رژیم اسرائیل را تضمین می کند.
از سوی دیگر، آذربایجان به دلیل تجربه عصر شوروی، امروزه یک کشور مسلمان سکولار است. با وجود این، از نظر تاریخی یک کشور مسلمان شیعه به شمار می رود و این حقیقت را نباید نادیده انگاشت، به ویژه که در بررسی روابط رژیم اسرائیل و آذربایجان، به یاد داشتن آن بسیار با اهمیت است.
سیاستگذاران اسرائیلی بسیار مشتاقند، این استنباط را که اسرائیل به طور ذاتی یک کشور ضد مسلمان است، از بین ببرند و برای گسترش روابط با کشورهای مسلمان میانه رو ارزش بسیاری قایلند. در زمینه تداوم مناقشه اعراب و اسرائیل و روند صلحی که بارها آغاز می شود و پایان می یابد، حفظ روابط دیپلماتیک و سیاسی با کشورهای مسلمان میانه رو برای مذاکرات صلح اسرائیل بسیار اهمیت دارد، زیرا استنباط ضد مسلمان بودن تل آویو را از میان برمی دارد.
افزون بر این، سیاستگذاران اسرائیلی با بهره از روابط حسنه میان باکو و تل آویو، نشان می دهند که رژیم اسرائیل ناتوان از گسترش روابط با دیگر کشورهای شیعه نیست. البته در این سناریو از ایران نام برده نشده، ولی موردنظر بوده است.
طراحان امنیت ملی رژیم اسرائیل در برخی سطوح اصلی پذیرفته اند که سرانجام، رژیم اسرائیل در آینده توجه همه کشورهای منطقه از جمله ایران را به خود جلب خواهد کرد؛ بنابراین، این کاملاً سودمند است که رژیم اسرائیل بتواند هم به جامعه بین الملل و هم به ساکنان سرزمین های اشغالی فلسطین ، نشان دهد که روابط مثبت و حسنه می تواند وجود داشته باشد؛ صلح و امنیت به آنها عرضه خواهد شد و شنوندگان و مخاطبان داخلی این پیام را نمی توان نادیده انگاشت.
آذربایجان از این جهت مورد توجه قرار گرفته است که تاریخ به نسبه کمی از ضد سامی گرایی دارد. جامعه یهود بر خلاف دیگر کشورهای اتحاد شوروی سابق در آذربایجان و باکو دارای تاریخی طولانی هستند و برای همین، باید توجه داشت که به ویژه برای تسریع در سرمایه گذاری و توسعه اقتصادی، به ویژه صنعت پتروشیمی، سرزمین اشغالی فلسطین بزرگترین جایی است که به فاصله سه ساعت پرواز از باکو فاصله دارد. سرمایه گذاری رژیم اسرائیل در آذربایجان همچنین با پیشبرد سیاست های ضد ایرانی تل آویو در قفقاز ارتباط می یابد.
بیکاری گسترده در این جمهوری شوروی سابق ـ که نزدیک به 50 درصد است ـ به معنای آن است که کمک اقتصادی و مالی رژیم اسرائیل، می تواند راه به نسبت طولانی را پشت سر گذارد. در این باره، باید گفت که تجارت هایی از صنایع متفاوت، از جمله ساختمانی، توریسم و جهانگردی، هوانوردی و فن آوری کامپیوتر در این مجمع فعالیت داشتند.
این مجمع همچنین برنامه دارد تا مأموریت تجاری به رژیم اسرائیل انجام دهد و از همتایان اسرائیلی دعوت کند تا از آنجا دیدن نموده و به کشف فرصت های اقتصادی در این جمهوری سابق شوروی بپردازند. هم اکنون رژیم اسرائیل دومین وارد کننده بزرگ نفت از آذربایجان و همچنین وارد کننده کالاهای دیگر نیز نظیر ماهی دریای خزر است.
مقامات اسرائیلی اشاره کرده اند که پایانه خط لوله نفتی جیحان تنها چند ساعت از حیفا و پالایشگاه های آن فاصله دارد و روشن کرده اند که راه نفت خام باکو ـ جیحان در رژیم اسرائیل پایان می پذیرد. برای نمونه، از ارتباطات پیچیده میان فن آوری اسرائیل و فرصت های آذربایجان می توان Bakcell یکی از بزرگترین عرضه کنندگان تلفن همراه آذربایجانی را که بخشی از آن تحت مالکیت و مدیریت رژیم اسرائیل است، نام برد. هم اکنون یهودیان آذری که به سرزمین های اشغالی مهاجرت کرده بودند، شروع به بازگشت به این جمهوری سابق شوروی کردند تا در تجارت و سرمایه گذاری آینده آذربایجان نقش داشته باشند، در حالی که میزان سرمایه گذاری از سوی یهودیان شوروی سابق به آن سطحی که انتظار می رفت، نرسیده است، ولی میزان تقاضای لازم برای توجیه پروازهای مستقیم هفتگی تل آویو ـ باکو را موجب شده است.
از همه جنبه های روابط با رژیم اسرائیل، اغلب در زمینه همکاری نظامی و امنیتی است که تل آویو می تواند بیشترین سودمندی های محسوس را به دیگر کشورها ارایه کند. از این روی، همکاری نظامی و امنیتی رژیم اسرائیل، ابزار سیاست خارجی است که با آن کشورهای کنترل ناشدنی را به نوعی به سوی خود جذب می کند.
از آنجا که رهبران اسرائیلی، مسائل امنیت ملی (و تهدیدها) را به عنوان تهدیدی مطلق و بالقوه برای ماهیت رژیم اسرائیل تفسیر می کنند، دولت های اسرائیلی جذب و جلب ارتش ها و سرویس های امنیتی در سرتاسر جهان را بسیار سودمند یافته اند. رژیم اسرائیل در اتحاد شوروی سابق روابط نظامی، امنیتی و اطلاعاتی را توسعه داده است. در آسیای مرکزی، شریک و همتای مشتاقی چون ازبکستان پیدا کرده است و در قفقاز، نزدیکترین روابط نظامی و امنیتی را با آذربایجان توسعه داده و ثابت شده است که در جنگ خونین ناگورنو قره باغ، رژیم اسرائیل به آذربایجان تسلیحات می فروخته است.
بنا بر گزارش ها، آذربایجان با فروش نقت خام به رژیم اسرائیل و نیز ترکیه، چین و اوکراین هزینه خرید چنین سلاح هایی را می پرداخته است.
همچنین گزارش شد که یک شرکت امنیتی اسرائیلی به نام خدمات امنیتی «ماگال» برای بهبود امنیت فیزیکی در فرودگاه باکو قرارداد بسته است؛ «ماگال» در حمایت زیر بنایی و فن آوری امنیتی موانع فیزیکی از جمله رویارویی و جلوگیری از مهاجم، متخصص است و قراردادهای متعددی برای بالا بردن سطح کیفی پارامتری های امنیتی در تعدادی از فرودگاه های بین المللی را از آن خود کرده است.
برخی منابع ادعا کرده اند که قراردادهای «ماگال»، شامل تعهداتی برای تأمین خدمات امنیتی برای خط لوله باکو ـ جیحان است؛ هر چند درست بودن این گزارش ها را نمی توان به طور مستقل تأیید کرد.
این گزارش ها اظهار می کنند که موفقیت های «ماگال» در منطقه نمایانگر و حاکی از آن است که چگونه دیگر تجارت های امنیتی رژیم اسرائیل که از موشکافی های عامه دور مانده، وارد بازار آذربایجان شده است؛ اما گزارش های سالانه ماگال، آذربایجان را به عنوان یک منبع درآمد برای همکاری ثبت کرده اند.
در این باره باید گفت که رژیم اسرائیل نمی خواهد مهاجرت بیشتر از اتحاد شوروی سابق را تشویق کند. بر خلاف بیانیه های عمومی، رژیم اسرائیل نمی تواند رشد اقتصادی خود را حفظ کند و نیز نمی تواند مفهوم اسرائیلی «فرهنگ اسرائیلی» را دست نخورده نگه دارد؛ حتی پیش از انتفاضه مسجد الاقصی، اقتصاد رژیم اسرائیل دچار مشکل بود و اکنون این وضعیت پس از سه سال جنگ مداوم بدتر هم شده است.
«شبکه رفاه اجتماعی نمی تواند مانند گذشته حمایت شود. این فشار بزرگی بر دولت است.»
چالش های زبان جدید (عبری) و اجتماعی شدن نوین، جامعه اسرائیل از تمامی مهاجران «فالاشا» می خواهد تا پیش از پذیرفته شدن در جامعه، همگی مذهب عقیده خود را تغییر دهند، اما مهاجرت آنها هنوز مورد پذیرش قرار نگرفته است. عامه اسرائیلی بر این باورند که مهاجرین قفقاز، نتوانستند خود را با جامعه اسرائیلی یکپارچه سازند و عذر این تقصیر برگردن استنباط های جامعه ای است که از روی حسادت، آداب و سنن خود را حفظ می کند، بر تحصیل ارزش نمی نهد، زبان عبری را بیاموزد و با کودکان خود طبق قوانینی رفتار می کند که در اتحاد جماهیر شوروی سابق حاکم بود؛ بنابراین، آنها را به گونه ای نگه می دارند که در مدرسه به موفقیت نرسند، از ارتش رانده شوند، نتواند در استخدام درآیند و به عنوان یک بزهکار نگریسته شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code