مقالات باشگاه شما

«باشگاه شما»، جایی است که دانشجویان، نخبگان و پژوهشگران علوم انسانی در آن، مقالات خود را با مخاطبان خود به اشتراک می‌گذارند. شما هم می‌توانید با ارسال مقالات علمی‌ژورنالیستی، بعد از ارزیابی توسط هیئت تحریریه باشگاه اندیشه، مقالات خود را منتشر کنید. اطلاعات بیشتر:
Bashgah.net@gmail.com

کارورزان رسانه

کارورزان رسانه کیستند و چه می‌کنند؟

«باشگاه شما»، جایی است که دانشجویان، نخبگان و پژوهشگران علوم انسانی در آن، مقالات خود را با مخاطبان خود به اشتراک می‌گذارند. شما هم می‌توانید با ارسال مقالات علمی‌ژورنالیستی، بعد از ارزیابی توسط هیئت تحریریه باشگاه اندیشه، مقالات خود را منتشر کنید. دسترسی به سایر مقالاتِ «باشگاه شما».

| فرد موفق‌تر در رسانه آن کسی ست که سود بیشتری کسب کند و اگر هدف او تاثیرگذاری است تاثیر بیشتری در جامعه بگذارد.

این مقاله بررسی می‌کند که کارورزان صنایع رسانه‌ای بر  چه اساسی محصولات خود را تولید و در بازار توزیع می‌کنند. برای این کار ابتدا به تعریف چند مفهوم اساسی می‌پردازیم: 1.شرکت رسانه‌ای :  درک فعلی ما از یک شرکت رسانه‌ای، یک ناشر یا یک سازمان پخش [رادیو تلویزیونی-م.]  است که در حوزه تولید، جمع آوری، بسته بندی و انتشار محتوا فعالیت می‌کند ( توماس هس 2014 ). 2. عاملیت : در واقع می‌توان آن را ( به‌طور خلاصه ) به خودمختاری کارورزان رسانه‌ها تعریف کرد .

بدون مقدمه ای طولانی وارد بحث اصلی می‌شویم تا متوجه شویم کدام عوامل هستند که اولا قواعد کار و ثانیا پیروزی یا شکست  شرکت‌های رسانه‌ای را مشخص می‌کنند. عامل بسیار موثری که در ابتدا مورد بررسی قرار می‌گیرد عاملیت شرکت‌های رسانه‌ای است.

میزان عاملیت کارورزان رسانه‌ها بر سه اصل نظری متکی است . 1 . عاملیت محاطی: مفهومی ‌است که کارورزان را عامل‌هایی با درجه ای از خود مختاری فردی می‌داند. گر چه این خود مختاری با گستره ای از نیرو‌ها محدود می‌شود. 2. عدم اطمینان ایدئولوژیک است که بیان می‌دارد هرچقدر هم کارورزان محصولات خود را کنترل کنند و ابعاد مختلف آن را پیش بینی کنند (استعاره پین بال) غیر ممکن است بتوانند اثر محتوا را بر مخاطب از پیش تعیین کنند. این همان چیزی است که از آن به‌عنوان اصل هیچکس نمی‌داند یاد می‌کنند . 3. نفوذ فرهنگ‌های تولید که کارورزان  درون آن فرهنگ فعالیت می‌کنند . در مورد اول (عاملیت محاطی) باید این موضوع را در نظر داشت که فرهنگ حاکم بر شرکت رسانه‌ای و قرارداد‌ها و قوانین سازمان هستند که عاملیت محاطی را ایجاد می‌کنند و کارورزان رسانه  مجبورند درون حیطه آن قوانین فعالیت کنند (هیونزلاتز, 2017, ص. 23 ) .

اما مورد دوم را با اندکی آگاهی نسبت به دیدگاه مکتب برساخت گرایی می‌توان به درستی شرح داد و این نکته را یادآور شد که هرکس می‌تواند هر نوع برداشت و درک متفاوتی از متن رسانه‌ای ما داشته باشد . اما مورد سوم شاید به ظاهر جزئی از مورد اول باشد اما تفاوت آن با عاملیت محاطی در این است که مورد اول مبحث فرهنگی درون سازمان یا شرکت رسانه‌ای را مطرح می‌کند اما مورد سوم درباره زمینه فرهنگی ای که کارورز رسانه از متن آن برخاسته است بحث کرده و صرفا ربطی به سازمان ندارد. بطور مثال آن کارورز رسانه که در فرهنگ سرمایه داری رشد یافته و متعلق به آن فرهنگ می‌باشد لزوما خود را محدود به انجام فعالیت و تولید محتوا صرفا در حیطه فرهنگ سرمایه می‌داند و خود را نسبت به هرچه خارج از حیطه آن فرهنگ باشد ، محدود و غیرعامل می‌بیند.

از آنجایی که غالب رسانه‌ها تنها به فکر به دست آوردن پول و سود بیشتر برای خودشان هستند (شاه‌قاسمی, 2019) پس به نوعی می‌توان مهم ترین عاملی را که می‌تواند میزان عاملیت کارورزان رسانه‌ها را محدود کند سود بیشتر نامید . به این معنا که کارورزان مجبورند کاری را به شرکت ارائه کنند که سودی بیشتر از هزینه برایشان به همراه داشته باشد . به همین علت است که به ندرت پیش می‌آید که یک شرکت رسانه‌ای بدون توجه به میزان سود مالی خود صرفا به تاثیر کار فرهنگی اهمیت بدهد. یکی از قواعد اصلی در کسب سود این است : آن متن رسانه‌ای که بیش از 10 درصد آن مطالب جدید و نو باشد، مطلوب جامعه نخواهد بود و به هدف خود که سود بیشتر است دست نخواهد یافت (شاه‌قاسمی, 2019) یعنی همین نکته که در اغلب اوقات کارورزان رسانه‌های تجاری از الگو‌ها و کلیشه‌های از پیش تعیین شده ( نانوشته ) پیروی می‌کنند.

و این همان است که در سینما به آن قاعده گیشه می‌گویند. یعنی باید فیلم خود را بر اساس کلیشه‌های فیلم‌هایی ساخت که پیش از این در گیشه فروش خوبی داشته اند. یعنی کلیشه‌های رسانه‌ها خودشان عامل محدودیت و کاهش عاملیت کارورزان رسانه‌ها هستند. اما گاهی کاورزان منفرد رسانه‌ای نیز پیدا می‌شوند که خارج از کلیشه‌های موجود فعالیت می‌کنند. وقتی رسانه‌ها کاری هنجارشکن انجام می‌دهند ، معمولا به‌دلیل ابتکار و یا پایمردی یک فرد یا فرهنگ غیررایج یک شرکت رسانه‌ای است  (هیونزلاتز, 2017).

 

می‌توان مهم ترین عاملی را که می‌تواند میزان عاملیت کارورزان رسانه‌ها را محدود کند سود بیشتر نامید . به این معنا که کارورزان مجبورند کاری را به شرکت ارائه کنند که سودی بیشتر از هزینه برایشان به همراه داشته باشد . به همین علت است که به ندرت پیش می‌آید که یک شرکت رسانه‌ای بدون توجه به میزان سود مالی خود صرفا به تاثیر کار فرهنگی اهمیت بدهد.

 

فرهنگ گروه‌هایی که ما در آنها زندگی می‌کنیم نیز می‌تواند عامل محدودیت عاملیت باشند. یعنی اگر شما را به‌عنوان شخص هماهنگ با جمع بشناسند عاملیت شما بسیار بیشتر از کسی است که پیوسته با نظرات رایج گروه غالب مخالفت می‌کند ( هیونز / دی لاتز 2017 ). بطور مثال در مستند خارج از دید سری دوم ساخته مهدی نقویان ، ایشان با سانسورهای کمتری مواجه شدند چون نه تنها در راستای اهداف سرپرستگی رسانه فعالیت می‌کرد بلکه نقویان اصولا فردی هماهنگ با فرهنگ رسمی‌ حاکم بر جامعه و صداوسیما شناخته می‌شود.

در این مورد حتی می‌توان به مستند پول و پورن ساخته حسین شمقدری نیز اشاره کرد که به طور حتم اگر این مستند در راستای اهداف سرپرستگی‌های رسانه نبود و شمقدری بعنوان شخصی ناهماهنگ با فرهنگ عمومی ‌جامعه ایران شناخته می‌شد قطعا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ‌به چنین نامی ‌برای مستند ایشان مجوز پخش و انتشار نمی‌داد. و یا حتی نشان دادن کلمات محبت آمیز یک مرد به زن در فیلم به وقت شام و بادیگارد ساخته حاتمی‌کیا که شاید اگر ساخته ایشان که در راستای اهداف جمهوری اسلامی حرکت می‌کند نبود، این پلان‌های روابط زن و مرد با سانسور و یا نقد شدید از طرف نقادان وابسته به سرپرستگی‌های حکومتی مواجه می‌شد.

قرارداد‌های صنایع خاص رسانه‌ای نیز می‌تواند عامل محدودیت یا گسترش عاملیت کارورزان باشد .  بطور مثال شخص روزنامه نگاری که در یک خبرگزاری کار می‌کند و شرکت رسانه‌ای از او خبرهای سریع و فوری می‌خواهد عاملیت بیشتری از آن روزنامه نگاری دارد که خبرگزاری از او اخبار فوری نمی‌خواهد . و حتی هر دو این افراد عاملیت بسیار بیشتری دارند از آن سازنده‌های فیلمی که بارها بر محصول آن‌ها می‌شود نظارت کرد و به راحتی بخش‌هایی را که در تضاد و تناقض با سرپرستگی‌های حکومتی و فرهنگ عمومی‌ سازمان رسانه‌ای می‌باشد مورد سانسور قرار داد . پس عجله می‌تواند به عاملیت بیشتر کارورزان رسانه‌ای منتهی شود چون به هنگام عمل کردن ، وابسته به این است که به گزارشگران و دبیران اجازه بدهیم تا خودشان تصمیم بگیرند .  ( هیونز / دی لاتز 2017 )

این‌ها تمام، جزئی از عواملی بودند که می‌توانست بر عاملیت کارورزان و به تبع آن روی نحوه عملکردشان و حتی موفقیت آنها یا عدم آن تاثیر بگذارند. در نهایت ذکر این نکته الزامیست که : فرد موفق‌تر در رسانه آن کسی ست که سود بیشتری کسب کند و اگر هدف او تاثیرگذاری است تاثیر بیشتری در جامعه بگذارد. آن کسی قادر به این کار است که رضایت عمومی ‌و اقبال مردمی‌ بیشتری را به محصول رسانه‌ای خود جذب کند. اما صنایع رسانه‌ای مانند بسیاری از دیگر صنایع نیست که نتیجه آن بطور کامل قابل پیش بینی باشد . گاه ممکن است فردی با پیروی از کلیشه‌هایی که نتیجه گرفته اند ، به نتیجه مطلوبی دست پیدا نکند( مانند بسیاری از فیلم فارسی‌های دهه 40 و 50 ) و بر عکس آن کسی که خلاف کلیشه‌ها و قواعد موجود در رسانه‌ها کار می‌کند بتواند به موفقیت عظیمی ‌دست یابد.

نتیجه گیری

تمام کاروزان صنایع رسانه‌ای و کسانی که قصد دارند در عرصه ی رسانه‌ها فعالیت کنند باید بدانند که برای دست یابی به اهداف شان، باید به بسیاری نکات توجه داشته باشند. اول آنکه مخاطب خود را یا بهتر بگویم گیشه خود را بشناسند تا پروژه‌شان با شکست مواجه نشود. دوم آنکه خود تنظیمی ‌داشته باشند به آن معنا که پای خود را از گلیم عاملیت خود فراتر نگذارند تا دچار سانسور نشوند . و نهایتا اینکه از خلاقیت و ابداعات جدید در کارهاشان نهراسند .

 

منابع:
هیونزلاتز. (2017). فهم صنایع رسانه‌ای. (ا. ش. قاسمی, مترجم) لوگوس.
-Thomas Hess (2014) What is a Media Company? A Reconceptualization for the Online World, International Journal on Media Management, 16:1, 3-8, DOI:10.1080/14241277.2014.906993
شبکه های اجتماعی

رسانه های نوین و شکل گیری جامعه مدنی

«باشگاه شما»، جایی است که دانشجویان، نخبگان و پژوهشگران علوم انسانی در آن، مقالات خود را با مخاطبان خود به اشتراک می‌گذارند. شما هم می‌توانید با ارسال مقالات علمی‌ژورنالیستی، بعد از ارزیابی توسط هیئت تحریریه باشگاه اندیشه، آنها خود را منتشر کنید. دسترسی به سایر مقالاتِ «باشگاه شما».

| نخستین کارکرد رسانه‌های نوین برای جامعه مدنی اگاه سازی و اطلاع رسانی است.

عصر حاضر را با نام‌هایی مانند عصر ارتباطات، عصر اطلاعات، عصر رایانه و … نام گذاری می‌کنند. عنصر اصلی عصر کنونی که آن را به عصر ارتباطات تبدیل کرده، رسانه است. رسانه ای که به گفته مک لوهان، تمام جهان را به دهکده ای کوچک تبدیل کرده است. بنابراین نمی‌توان به سادگی از نقش پر رنگ رسانه‌ها، در جنبه‌های گوناگون زندگی بشری گذر کرد. رسانه ای که تمام زندگی دنیای مدرن را تحت تاثیر قرار داده: از خصوصی ترین جنبه زندگی تا بعد عمومی ‌آن.

اما عرصه مهم برای ما، عرصه اجتماعی است. رسانه‌ها رفتار‌های اجتماعی، ارتباطات میان فردی و گروهی، ارتباط دولت با مردم، دولت‌ها با یکدیگر و … را هر روز دگرگون می‌کنند.

در این مقاله به بعدی از زندگی اجتماعی و سیاسی به نام جامعه مدنی و ارتباط آن با رسانه‌ها می‌پردازیم. این موضوع را که رسانه‌ها چگونه می‌توانند نقش موثری در شکل گیری یا حتی عدم شکل گیری و تضعیف جامعه مدنی داشته باشند از نگاه می‌گذرانیم.

مفهوم جامعه مدنی

متفکران مختلفی تعاریف متفاوتی از جامعه مدنی ارائه داده اند. افرادی مانند توماس‌هابز، جان لاک و ژان ژاک روسو در آثار خود به موضوع جامعه مدنی پرداخته اند. نقطه مشترک تعاریف آن‌ها این است که جامعه مدنی را در برابر موقعیتی که آن را وضع طبیعی می‌نامند، قرار می‌دهند. در نظر آن‌ها وضع طبیعی موقعیتی است که افراد در آن بر سر منافع خود با یکدیگر جنگ و ستیز می‌کنند. عمل به یکسری قرارداد‌های اجتماعی که جامعه مدنی را به وجود می‌آورند؛ این وضع را تغییر می‌دهد.

اگر بخواهیم تعریف جامعه مدنی را برای جوامع کنونی تبیین کنیم؛ از تعریف جامعه شناس متاخر، ‌هابرماس، استفاده می‌کنیم.‌ هابرماس مرز‌های جامعه مدنی را شامل همه فعالیت‌های غیر خشونت‌آمیز می‌داند؛ که بین شهروندان و دولت ایجاد می‌شود. از این رو جامعه مدنی حوزه مستقل، خود مختار و عمومی ‌است که در قالبی دموکراتیک ظهور می‌یابد. اقدامات غیر عادلانه دولت را به نقد می‌کشاند؛ حقوق افراد را در مقابل تهدیدات دولت حفظ می‌کند و مانع برقراری دیکتاتوری و استبداد در جامعه می‌شود(شویلدر (1379)، نقل شده در خانیکی و خجیر (1397, ص. 4)). به طور کلی جامعه مدنی لایه واسطی از طریق سازمان‌ها، نهاد‌ها و … است که بین آحاد ملت و حیطه خصوصی با حیطه عمومی ‌رابطه ایجاد می‌کند و خواسته‌های مردم را به حکومت و محدودیت‌ها یا اولویت‌های حکومت را به مردم انتقال می‌دهد (طاعتی, 1390).

رسانه‌های نوین و جامعه مدنی

ایفای نقش شهروندی فعال در عرصه محلی، ملی و حتی جهانی، و درگیر شدگی فعال مدنی و سیاسی، مستلزم دسترسی فزاینده شهروندان به اطلاعات، یادگیری و درونی سازی آموزه‌های دموکراتیک و نگرش‌های مدنی است (سردارنیا, 1388). با ظهور رسانه‌های نوینی که بر بستر اینترنت شکل گرفته اند؛ امکان دسترسی و رد و بدل کردن حجم زیادی از اطلاعات در زمان اندک، بین کاربران بسیار زیاد در سراسر جهان فراهم شده است.

چنین قابلیت ارتباطی قوی و موثری، می‌تواند نقش تعیین کننده ای در اطلاع رسانی و اگاه سازی داشته باشد. همچنین نظام ارتباطی در جوامع را نیز تغییر می‌دهد. هر ساخت ارتباطی کارآمد و توسعه یافته که خصلت جمع گرایانه دارد، باعث می‌شود که اعضای جامعه بتوانند مشکلات اجتماعی را با استفاده از گفت وگو، حل و یا برطرف کنند و همچنین موجب می‌شود که داد و ستد‌های فکری و انتقال اطلاعات از مجرا‌های گوناگون صورت پذیرد (صیاد & شاهنده, 1396). بنابراین نخستین کارکرد رسانه‌های نوین برای جامعه مدنی اگاه سازی و اطلاع رسانی است. نهاد‌ها، جنبش‌ها و اجتماعات گوناگون برای معرفی خود و جمع آوری اعضا نیاز به اینگونه رسانه‌ها دارند. همان چیزی که امروزه با عنوان کمپین سازی آن را می‌شناسیم؛ نمونه بارز این موضوع است. از طرفی محدود نبودن رسانه‌های نوین به مرز‌های جغرافایی، قومی، زبانی، طبقه ای و … باعث شکل گیری ارتباطات وسیع بین افراد در جهان می‌شود. یکی از فواید این موضوع می‌تواند به اشتراک گذاشتن تجربه افراد از فعالیت‌های مدنی با دیگر افراد باشد. البته نباید غافل شد که این رسانه‌ها در مرحله نخست نقش آگاه سازی و تغییر نگرش افراد در قبال ماهیت و مزایای مفاهیمی ‌مانند جامعه مدنی، آزادی، دموکراسی و عدالت را بر عهده دارند. مخصوصا چون موضوعات این چنینی در رسانه‌ها رسمی ‌کشور‌ها جای ندارند؛ نقش رسانه‌های نوین پر رنگ می‌شود.

رسانه‌های گروهی مانند رادیو، تلویزیون یا حتی مطبوعات، در مقایسه با رسانه‌های نوین، تا حدود زیادی یک طرفه و غیر تعاملی هستند. از طرفی رسانه‌های جریان اصلی حکومتی نمی‌توانند ابزاری در دست عامه مردم باشند. مثلا در مورد تلویزیون اینگونه گفته می‌شود: تلویزیون نظام بورژوازی، صرف نظر از تفاوت بسیار در اشکال ساختاری و سازمانی و خصوصیات برنامه سازی آن و استفاده یا عدم استفاده اش از آگهی‌های تجاری و صرف نظر از میزان وابستگی اش به حکومت، به احزاب بورژوا و موسسه‌های انحصاری، پیش از هر چیز یک ابزار ایدئولوژیک در دست طبقه حاکم است که در راستای منافع این طبقه عمل می‌کند (اسدی, 1371). حال آن را با رسانه‌های جدید اینترنتی متکثر در سطح جامعه مقایسه کنید. جامعه مدنی که بر پایه گفت و گو و مشارکت بنا نهاده شده، کاملا با خصلت تعاملی و مشارکتی بودن رسانه‌های نوین سازگار است.

می‌دانیم که جامعه مدنی بنا بر ماهیت خود بستری دموکراتیک را می‌طلبد. اما بسیاری مواقع دولت‌ها کنش‌های نهاد‌های جامعه مدنی را بر نمی‌تابند و آن‌ها را سرکوب می‌کنند. فعالیت مجازی این نهاد‌ها، به آن‌ها کمک می‌کند که تا حدودی از دست نیرو‌های دولتی در امان باشند؛ هرچند که همیشه اینگونه نیست؛ و دولت‌ها فضای مجازی را کنترل می‌کنند. شبکه‌های مجازی با مطرح کردن نهاد‌های مدنی و حزبی در سطح وسیع بین کاربران فراوان، قدرت اجتماعی این نهاد‌ها را تقویت می‌کنند و همچنین با طرح موضوعات مرتبط با دغدغه‌های مدنی، به آن موضوعات نیز منزلت اجتماعی داده و آن‌ها را در بین مردم برجسته و مهم می‌کنند (خانیکی & خجیر, 1397). مورد قابل مثال در این زمینه، می‌تواند اطلاع رسانی‌های پیرامون محیط زیست در سراسر دنیا باشد که آن را تبدیل به دغدغه جهانی کرد. در همه جای جهان گروه‌های مدنی جهت حفظ محیط زیست تشکیل شده اند.

 

شبکه‌های مجازی با مطرح کردن نهاد‌های مدنی و حزبی در سطح وسیع بین کاربران فراوان، قدرت اجتماعی این نهاد‌ها را تقویت می‌کنند و همچنین با طرح موضوعات مرتبط با دغدغه‌های مدنی، به آن موضوعات نیز منزلت اجتماعی داده و آن‌ها را در بین مردم برجسته و مهم می‌کنند.

 

موضوع قابل اشاره دیگر، شفاف سازی است. با توجه به اینکه لازمه فعالیت مدنی، اعتماد مردم و دولت به فعالین و نهاد‌های مدنی است؛ و یکی از مهم ترین شیوه‌های کسب اعتماد، شفاف سازی فعالیت و عملکرد است؛ شبکه‌های مجازی و نرم افزار‌های پیام رسان در این زمینه در سال‌های اخیر نقش موثری داشته اند (خانیکی & خجیر, 1397).

می‌دانیم که رسانه‌های جدید قابلیت نظرسنجی را دارند. امروزه نظرسنجی‌های بسیاری را دولت‌ها در سایت‌ها و پیام رسان‌های مربوطه به اشتراک می‌گذارند؛ تا نظرات عموم مردم را در خصوص موضوعات مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … بسنجند. این نظرسنجی‌ها تنها مربوط به دولت‌ها نیست. با توجه به امکان بی واسطه بودن در فضای مجازی، دسترسی به اطلاعات، پاسخ کاربران و ذخیره سازی آن‌ها می‌توان به سنجش افکار عمومی‌پرداخت؛ بازخورد‌ها می‌تواند منشاء شناخت افکار عمومی ‌برای فعالان مدنی و حزبی باشد (خانیکی & خجیر, 1397).

نتیجه گیری

در این مقاله سعی شد رابطه بین رسانه‌های نوین ارتباطی و تشکیل جامعه مدنی تبیین شود. در کل مقاله تلاش بر آن بود که ویژگی‌های بنیادین و ذاتی این رسانه‌ها و تاثیرشان در جامعه مدنی مورد بررسی قرار گیرد. در ابتدای مقاله جهت تفهیم بهتر موضوع تعاریف مختلف جامعه مدنی نگاشته شد. پس از آن تاثیرات مختلف رسانه‌ها بر جامعه مدنی توضیح داده شد. نقش‌هایی مانند: اطلاع رسانی، بسیج افراد، تبیین مفاهیم مربوط به جامعه مدنی و آموزش آن‌ها به شهروندان، ایجاد تعامل بین شهروندان، ایجاد مصونیت نسبی برای فعالان مدنی در برابر دولت‌ها، شفاف سازی عملکرد مدنی، سنجش افکار عمومی‌ و … تبیین و توضیح داده شدند.

 

 

منابع
اسدی, ع. (1371). افکار عمومی‌ و ارتباطات. تهران: انتشارات سروش.
خانیکی, ه., & خجیر, ی. (1397). نقش شبکه‌های اجتماعی مجازی در توسعه جامعه مدنی ایران. فرهنگ ارتباطات, 71-99.
سردارنیا, خ. (1388). تاثیر اینترنت بر درگیر شدگی مدنی شهروندان. پژوهش‌های ارتباطی, 193-212.
صیاد, ف., & شاهنده, ب. (1396). نقش تلویزیون در تحقق جامعه مدنی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه ای تهران. فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات , 183-214.
طاعتی, ل. (1390). نقش تلویزیون در توسعه جامعه مدنی. مطالعات رسانه ای, 17-32.
والت دیزنی

والت‌دیزنی، بزرگ‌ترین کوور رسانه‌ای

«باشگاه شما»، جایی است که دانشجویان، نخبگان و پژوهشگران علوم انسانی در آن، مقالات خود را با مخاطبان خود به اشتراک می‌گذارند. شما هم می‌توانید با ارسال مقالات علمی‌ژورنالیستی، بعد از ارزیابی توسط هیئت تحریریه باشگاه اندیشه، مقالات خود را منتشر کنید. دسترسی به سایر مقالاتِ «باشگاه شما».

| این دیزنی است که تعیین می‌کند ما اکنون به چه چیزی احتیاج داریم.

در جهان امروز چندصدایی به معنای عام آن از بین رفته و اکثر تولید کنندگان رسانه ای تحت سیطره چند مالکیت خاص درآمده اند. در اصطلاح رسانه به هریک ازین غول‌های رسانه ای که به ارائه خدمات رسانه ای مثل تولید و پخش کالاهای رسانه ای می‌پردازند کوور می‌گویند.
کوور در لغت به معنای یک شرکت بزرگ است که چند شرکت کوچک تر را زیرمجموعه خود دارد (دانشنامه کمبریج، 2015).
این کوورها در آغاز کار خود با استفاده از راهبرد اقتصاد مقیاس(مثل تولید انیمیشن‌های مختلف با استفاده از شخصیت مذکور) به کسب اندوخته مالی و امکانات برای تاسیس یک شرکت مادر مبادرت می‌ورزند.
پس از آن به حذف رقبای خود و در عین حال استفاده از راهبرد اقتصاد دامنه(مثلا تولید عروسک و بازی متناسب با شخصیت‌ها) اقدام می‌کنند تا اگر در یکی ازین حوزه‌ها متحمل ضرر شدند حوزه دیگر جبران خسارت آن‌را بکند(شاه قاسمی، ارتباطات شخصی، 1397).
یکی ازین کوورهای رسانه ای شرکت والت دیزنی است که امروزه برترین شرکت رسانه ای درمیان شش بزرگ دنیای رسانه است و ارزش برند آن به 6.3 میلیارد دلار رسیده است (Lasseter , 2018).
شرکت والت دیزنی در سال 1923 توسط والت دیزنی و برادرش تاسیس شد. آن‌ها تا سال 1928 انیمیشن‌های کوتاهی مثل اسوالدو و آلیس در سرزمین کارتونی تولید می‌کردند و حق پخش و استفاده از آن‌ها را به کمپانی وینکلر ‌فروختند و عایدی کمی ازین تولیدات داشتند. در سال 1929 میکی موس را خلق کردند و ازین نقطه روند صعودی شرکت آغاز شد.

محبوبیت بین دولت و ملت

والت دیزنی در سال 1932 با انیمیشن گل‌ها و درخت‌ها برنده جایزه اسکار شد و تا پایان این دهه هرسال یک اسکار را به خود اختصاص داد و به عنوان برترین شرکت انیمیشن سازی در بین مردم شناخته شد. با آغاز دهه ۴۰ میلادی و شروع جنگ جهانی دوم دیزنی خود را به دولت آمریکا نزدیک کرد و وظیفه توجیه سیاست‌های خارجی آمریکا در جنگ را به عهده گرفت و با انیمیشن‌های خود افکار عمومی را به شرکت در جنگ تشویق کرد.

تا اینکه با پایان جنگ جهانی دوم والت دیزنی مدال لژیون را از رییس جمهور آمریکا دریافت کرد و ازین به بعد شرکت والت دیزنی روابط مستحکمی با کاخ سفید برقرار کرد تا حدی که در سال‌های بعد روسای جمهور آمریکا بعضی از مهمانان عالی خود را در پارک‌های دیزنی اقامت می‌دادند (مبشری, 1394). جنبه دوم همکاری این شرکت با سیاست‌های آمریکا آماده کردن افکار عمومی برای نبرد بر سر فضا در دوره جنگ سرد بود. در این دوران کارتر رییس جمهور آمریکا رسماً از رسانه‌ها خواست تا به کمک دولت بیایند.

موضوع این بود که آمریکا در عین رکود اقتصادی گسترده نمی‌خواست از شوروی در رقابت فضایی عقب بیفتد اما باید ابتدا افکار عمومی را برای این موضوع آماده می‌کرد. در این زمان والت دیزنی وارد میدان شد و شروع به تولید انیمیشن و برنامه تلویزیونی با موضوع اهمیت موشک و دسترسی به فضا کرد. اوج این اتفاق در ساخت برنامه افتتاحیه دیزنی لند کالیفرنیا و برنامه تلویزیونی مردی در فضا بود.

 

با آغاز دهه ۴۰ میلادی و شروع جنگ جهانی دوم دیزنی خود را به دولت آمریکا نزدیک کرد و وظیفه توجیه سیاست‌های خارجی آمریکا در جنگ را به عهده گرفت و با انیمیشن‌های خود افکار عمومی را به شرکت در جنگ تشویق کرد.

 

برنامه مردی در فضا برنامه ای بود که خود والت دیزنی جلوی دوربین قرار می‌گرفت و درباره سفر به فضا صحبت می‌کرد. اهمیت این‌ها به حدی بود که پس از دوره جنگ سرد والت دیزنی مدال آزادی(که دومین مدال با ارزش آمریکاست) را دریافت کرد (مبشری, 1394).

ورود به دنیای حقیقی

پس از سال‌های جنگ جهانی که شرکت دیزنی در آن انیمیشن‌های پرفروشی مثل دامبو(1941) و بامبی(1942) را ارائه کرد شرکت دیزنی در سال 1955 اولین پارک تفریحات خود را در ایالت کالیفرنیا افتتاح کرد. والت دیزنی در افتتاح این پارک که به طور مستقیم از شبکه ای‌بی‌سی پخش می‌شد گفت: «تا زمانی که آرزویی در جهان به واقعیت نپیوسته باشد دیزنی‌لند هم کامل نخواهد شد» (News, 1955).

حالا این سوال مطرح می‌شود که چرا شرکت دیزنی به سراغ تعامل با مردم در فضای حقیقی رفت؟

هدف اصلی دیزنی از ساخت چنین پارک‌هایی کسب سود بیشتر بود اما سه دلیل ا می‌توان ذکر کرد، اول آنکه مردم آن زمان آمریکا به تفریحات واقعی بیشتر از سینما رفتن علاقه داشتند. دوم آنکه ساخت یک انیمیشن ممکن است زمان کمتری از ساخت یک مکان تفریحی بگیرد اما یک مکان دائمی در طول زمان سود بیشتری عاید شرکت می‌کند و سوم اینکه یک انیمیشن شخصیت‌های محبوب محدودی را می‌تواند نشان دهد اما در دیزنی لند تمام شخصیت‌های محبوب انیمیشن‌ها در دسترس هستند.

امروزه شرکت دیزنی هفت دیزنی لند در سراسر جهان دارد . اضافه بر آن‌ها در سال1971 یک دیزنی وورلد در اورلاندو آمریکا افتتاح کرد که دارای چهار شهر بازی، دو پارک آبی، بیست و هفت استراحتگاه، نه هتل غیر دیزنی، زمین‌های گلف متعدد، یک اردوگاه تفریحی و دیگر اماکن تفریحی از جمله مرکز خرید روباز دیزنی سپرینگز است و این اماکن تفریحی 31 درصد درآمد کل شرکت دیزنی را تامین می‌کنند و نکته بسیار مهم درباره کیفیت این پارک‌ها این است که 70 درصد مشتریان این پارک‌ها دوباره از آن بازدید می‌کنند.

پیش به سوی تلویزیون ملی

پس از مرگ والت دیزنی و گذراندن یک دوره بدون نوسان در شرکت، در سال 1984 میشل ایزنر به رهبری شرکت رسید. سیاست او برای اداره شرکت مبتنی بر خرید شرکت‌های دیگر و استفاده از توانایی آنها برای بالابردن سهام دیزنی بود.

در دهه 1980 و 1990 سه شبکه عمومی در آمریکا(سی بی اس، ای بی سی، ان بی سی) وجود داشتند که بیشتر مخاطبان آمریکایی آنها را تماشا می‌کردند. شرکت دیزنی در سال 1996 شرکت ای بی سی را با 19 میلیارد دلار خریداری کرد.   (Fabricant, 1995)

دلیل عمده این خرید بزرگ استفاده از استودیوهای تلویزیونی شرکت ای بی سی و پخش حداکثری برنامه‌های دیزنی در شبکه ملی بود. در سال‌های بعد با ورود تلویزیون‌های کابلی و دیجیتال و ورود شرکت‌هایی مثل فاکس به بازار، ای بی سی به شرکتی ضررده برای دیزنی تبدیل شد. اما شرکت‌های تابعه ای‌بی‌سی مانند ای‌اند‌ای(یک تلویزیون کابلی) و ای‌اس‌پی‌ان(یک شبکه ورزشی) بسیار سودده عمل کردند و باعث شدند این بخش 43 درصد از تمام درآمد شرکت دیزنی را به خود اختصاص دهد و سودده ترین بخش باشد. (dividend center, 2016)

برای جبران ضرردهی شبکه ای بی سی در سال 2018 بخشی از کوور فاکس که شامل نیمی از سهام شبکه اسکای و بخش تلویزیونی و سینمایی شرکت فاکس قرن بیستم می‌شود طی قراردادی 71 میلیارد دلاری به دیزنی واگذار شد. (کریمی, 1397)

پادشاه انیمیشن

شرکت دیزنی از ابتدای پیدایش خود تا سال 1986 حاکم مطلق صنعت انیمیشن و پیشگام فناوری‌های جدید در این عرصه بود. به طور مثال در سال 1937 دیزنی با وجود ریسک بسیار زیاد اولین انیمیشن بلند به نام سفید برفی را تولید کرد.

اما در سال 1986 یکی از انیماتورهای شرکت دیزنی به نام جان لستر به دلیل اصرار بر استفاده از کامپیوتر در انیمیشن‌سازی از شرکت اخراج شد. اما او به لوکاس فیلم رفت و با این شرکت کار بر روی گرافیک کامپیوتری را آغاز کرد. در سال 1986 استیو جابز که با فروش سهام اپل سرمایه دار شده بود بخش ویدئویی لوکاس فیلم را خرید و شرکت پیکسار را تاسیس کرد (iwerks, 2007).

پیکسار با استفاده از گرافیک کامپیوتری صنعت انیمیشن را با انیمیشن‌هایی مثل ماشین‌ها و داستان اسباب‌بازی متحول کرد و حدود ده بار جایزه اسکار را از والت دیزنی ربود. تا اینکه در سال 2006 والت دیزنی که خود را در معرض خطر می‌دید با حدود 7 میلیارد دلار شرکت پیکسار را خرید و مالک تمام شخصیت‌های آن شد که این معامله جان تازه ای هم به پارک‌های دیزنی داد (iwerks, 2007).

بعد ازین معامله والت دیزنی متوجه شد باید هرچه زودتر شرکت‌های انیمیشن سازی رو به رشد را بخرد تا گستره وسیع تری از شخصیت‌ها را در اختیار داشته باشد که صحبت‌های ایگر رییس وقت والت دیزنی تاییدکننده این مطلب است که گفت: «ما معتقدیم اضافه کردن مارول به مجموعه منحصر به فرد دیزنی شخصیت‌های متعددی در دسترس ما قرار می‌دهد که باعث رشد در دراز مدت و افزایش سهام می‌شود». ازین رو در سال 2009 شرکت مارول(صاحب شخصیت‌هایی چون مردان ایکس)به ارزش 4 میلیارد دلار توسط دیزنی خریداری شد.

نگاهی به حوزه‌های دیگر

شرکت دیزنی در حوزه‌های مختلفی فعالیت دارد و هدف اصلی این حوزه‌ها تبلیغ برای شرکت اصلی و سود بیشتر شرکت والت دیزنی است. به طور مثال شرکت دیزنی از سال 2006 خط تولید کشتی کروز خود را آغاز کرد و تا سال2011 سه کشتی تولید کرد که این کشتی‌ها مخصوص افراد ثروتمند دوست‌دار دیزنی است و سطح بالاتر دیزنی لند محسوب می‌شود.

فروش اسباب بازی شخصیت‌های انیمیشن‌های دیزنی بخشی دیگر از درآمد شرکت است که به دو طریق انجام می‌شود. یا از طریق ساخت آنها یا از طریق فروش این شخصیت‌ها به شرکت‌های اسباب بازی(به طور مثال فروش شخصیت‌های جنگ ستارگان به شرکت اسپرو برای سه سال) (Edgard, 2015).

راه‌های دیگر درآمدزایی دیزنی شامل استودیوهای ساخت موزیک و انتشار مجله و کتاب‌های کمیک و ساخت بازی و گروه‌های تئاتر است (Edgard, 2015).

نگاهی به اوضاع مالی شرکت والت دیزنی

دیزنی با حدود 200 هزار نفر کارمند بزرگترین کارآفرین خصوصی در آمریکاست.

درآمد این شرکت از 23 میلیارد دلار در سال1997 به 60 میلیارد دلار در سال2018 رسیده است و مجموع دارایی این شرکت در سال2018 با دو درصد افزایش نسبت به سال قبل 100 میلیارد دلار تخمین زده می‌شود.

تقسیم بندی درآمد این شرکت به شرح زیر است:

43 درصد سهم تلویزیون‌ها و شبکه‌های کابلی و دیجیتالی

31 درصد سهم پارک‌ها و اماکن تفریحی

15 درصد سهم استودیوهای فیلم و انیمشین سازی

8 درصد سهم کالای مصرفی ساخته شده

3 درصد سهم رسانه‌های محیط فعال مثل بازی‌ها و سایت‌هایی مثل هیولو (dividend center, 2016)

بحث و نتیجه گیری

در جهان امروز رسانه مستقل معنایی ندارد و اکثر رسانه‌ها جزئی از شش کوور رسانه ای بزرگ جهان غرب هستند. بزرگترین این کوورها شرکت والت دیزنی با ارزش سهام بیش از شش میلیارد دلار است که از بدو تولد تا لحظه مرگ ما را می‌تواند در چارچوب خودش قرار بدهد. شرکت دیزنی که برای افزایش سود خود، در دوره رهبران مختلف سیاست واحدی به نام اقتصاد دامنه اتخاذ کرد تا به این وسیله خطرپذیری خود را در برابر شکست‌ها افزایش دهد. اکنون دامنه اقتصادی شرکت دیزنی از تولید انیمیشن به تولید خبر و ساخت اسباب بازی و شهربازی و حتی ساخت کشتی‌های تفریحی رسیده است.

در نگاهی دیگر دیزنی می‌تواند ذائقه مخاطبان خود را بشناسد و آن‌ها را تغییر بدهد و ازین رو دولت‌های مختلف مجبور به همکاری با او هستند. این دیزنی است که تعیین می‌کند ما اکنون به چه چیزی احتیاج داریم و با وجود چنین نظام رسانه ای که یک شرکت می‌تواند تمام شئون زندگی انسان از جمله آرمان‌ها (از طریق سرگرمی‌ها) و دغدغه‌ها (از طریق اخبار) را کنترل کند. مستقل فکرکردن نیز امری محال به نظر می‌رسد.

 

منابع
Allan, S. (2018, 12 24). Ucan. Retrieved from www.ucan.ir
center, d. i. (2016, 5 13). dividend. Retrieved from dividend: http://www,dividend.com
Edgard, A. (2015). A map of disney assets. Titlemax, 4.
Fabricant, G. (1995, 6 1). The media business. The new york times, 1.
iwerks, l. (Producer), & Iwerks, L. (Director). (2007). the story of pixar [Motion Picture]. U.S.A.
Lasseter, J. (1, 1 2018). Macro trends. Retrieved 4 19, 2019, from Macro trends
name, n. (2018). top stock media conglomerates. macro trends.
name, n. (n.d.). macrotrends.
News, A. (1955). Disney land. California: ABC news.
Roberts, J. (2009, 8 30). Newsweek. Retrieved from http://www.newsweek.com
کریمی, م. (1397, 5 6). zoomg. بازیابی از http://www.zoomg.ir
مبشری, س. (كارگردان). (1394). ارباب سرگرمی [تصوير متحرك]. ایران.
کتاب و تکنولوژی

استفاده از تکنولوژی و کاهش کتابخوانی

«باشگاه شما»، جایی است که دانشجویان، نخبگان و پژوهشگران علوم انسانی در آن، مقالات خود را با مخاطبان خود به اشتراک می‌گذارند. شما هم می‌توانید با ارسال مقالات علمی‌ژورنالیستی، بعد از ارزیابی توسط هیئت تحریریه باشگاه اندیشه، مقالات خود را منتشر کنید. دسترسی به سایر مقالاتِ «باشگاه شما».

| سرانه مطالعه در ایران، در خوشبینانه ترین وضعیت، ۱۵ دقیقه در روز است!

این مقاله موضوع مطالعات کتابخوانی و دلایل کاهش میزان آن را مورد بررسی قرار داده است و در ابتدای آن مقدمه ای مرتبط به اینکه علت اصلی کاهش میزان کتابخوانی چه بوده است را بیان و در ادامه به شرح مفصل تر موضوع پرداخته و در انتها نتیجه گیری از مطالب و منابع را عنوان کرده است.

امروزه دغدغه کتاب و کتابخوانی بیش از حد به گوش می‌‌‌رسد و به مشکلی بزرگ در جامعه تبدیل شده است که به هر مکانی می‌‌‌رویم افراد از فقر فرهنگی و نذاشتن وقت برای مطالعه گله می‌‌‌کنند در حالی که خود را نیز در این امر شریک می‌‌‌دانند و هنگامی ‌‌‌که در باب علت آن سوال می‌‌‌شود اکثرا تکنولوژی‌های جدید و شبکه‌های اجتماعی فراگیر را علت موضوع بیان می‌‌‌کنند و اینکه این تکنولوژی‌های باعث سرگرمی ‌‌‌آن‌ها شده و انگیزه مطالعه را از آنها می‌‌‌گیرد و این امر باعث کاهش سرانه مطالعه در جامعه شده است.

تکنولوژی:

Technology  از دو لغت یونانی techne  و logia  تشکیل شده است که اولی به معنی هنر و دومی‌‌‌به معنی علم و دانش است. تکنولوژی جزء لاینفک زندگی بشر امروزی است. تکنولوژی که امروز در قالب‌های گوناگون مانند تلفن همراه، اینترنت، تبلت و غیره وابستگی ایجاد و زندگی را متحول کرده است. در واقع تکنولوژی یا فناوری شیوه و شگرد ساخت و کاربرد ابزار، دستگاه‌ها، ماده‌‌ها و فرایندهایی است که معضل‌های انسان را برطرف می‌‌‌کند به عبارتی تکنولوژی فعالیتی انسانی است و از همین رو کهن تر از دانش و مهندسی است)رسانه‌های اجتماعی).

کتابخوانی و سرانه مطالعه در ایران با جهان چقدر تفاوت دارد؟

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، دغدغه کتاب و کتابخوانی این روزها از سوی بسیاری از اهالی کتاب در مجامع مختلف مطرح می‌‌‌شود و تمامی‌‌‌ دوستداران عرصه ادبیات متفق‌القول از کاهش سرانه مطالعه کتاب در کشور می‌‌‌گویند. استفاده بیش از حد از فضای مجازی، مسأله قاچاق کتاب، گران بودن قیمت کتاب، رشد تکنولوژی و تمایل جمعی برای رسانه‌های بصری، عدم تبلیغات مناسب جهت کتابخوانی، چیرگی صنعت ترجمه بر تالیف نکاتی هستند که منتقدین و پژوهشگران حوزه کتاب از آنها به عنوان دلایل اصلی کاهش سرانه مطالعه کتاب یاد می‌‌‌کنند (خبرگزاری میزان).

کتابخوانی معیاری برای شناخت فرهنگ عامه است. هر اندازه ملتی کتابخوان باشد، می‌توان به نرخ سواد در آن کشور پی برد. هر اندازه ملت کتابخوان باشد،  می‌توان به رواج فرهنگ علم ورزی و اقتصاد دانش بنیان آگاه شد. هر اندازه ملتی کتابخوان باشد، می‌‌‌توان به رونق صنعت نشر و انتشارات پی برد. کتاب، کالای فرهنگی و اثرگذاری است که همچنان در هزاره سوم، ارمغانی شگفت انگیز از هزاره دوم به شمار می‌‌‌رود. کتاب چه در وضعیت سنتی و چه در عرصه کتاب دیجیتالی، رسانه ای تاثیرگذار و فراموش نشدنی بوده و عیار خوبی برای تامل بر فرهنگ یک جامعه و جامعه شناسی خودمانی است (روزیاتو).

سرانه مطالعه در کشورهای پیشرفته و به اصطلاح جهان اول، به مراتب بیشتر از کشورهای جهان سوم و فقیر جهان بوده و به همین خاطر، رونق و پیشرفت مراکز علمی ‌‌‌و آکادمیک آنان را می‌توان مدیون کتاب و فرهنگ کتابخوانی دانست. با وجود آنکه ایران، یکی از کشورهای با ضریب رشد در تربیت مهندسان و دانش آموختگان رشته‌های علوم انسانی و پزشکی بوده و یکی از باسوادترین کشورهای جوان خاورمیانه و حتی آسیا به شمار می‌‌‌رود، اما ایرانیان هنوز در هجدهمین سال قرن بیست و یکم، با اکراه به مطالعه و خرید کتاب نگریسته و جایگاهی برای آن در اقتصاد خانوار قائل نیستند (روزیاتو).

وضعیت کتابخوانی در ایران: نمره منفی برای یک ملت با سواد:

بیش از ۱۰ میلیون نفر از جامعه ایران یا بی‌سواد هستند یا در حد ۱-۲ کلاس سواد دارند. اما درصد زیادی از جامعه ایران را با سوادها به خصوص در سنین جوانی تشکیل می‌‌‌دهند. اما این ملت پیشرو، همچنان یک خصلت بد دارند: کتاب نخوانی. به قول عادل فردوسی پور، عجب ملت کتاب نخوانی هستیم ما! این را می‌شود در چگونه ما شدیم صادق زیبا کلام هم دنبال کرد. سرانه مطالعه در ایران، در خوشبینانه ترین وضعیت، ۱۵ دقیقه در روز است! البته لایک و فالوهای اینستاگرام و دایرکت‌های تلگرام و توییت‌های توییتر را نباید در زمره مطالعه و کتابخوانی حساب کرد! البته همیشه این شاخص در ارائه آمار استفاده نمی‌شود و به جای مدت زمان از تعداد کتاب‌های خوانده‌شده یا تعداد صفحات خوانده‌شده در طول روز نیز برای تعریف سرانه مطالعه استفاده می‌شود. البته اگر رتبه‌بندی نتایج بر اساس ارزیابی‌های خواندن کتاب در کشورها باشد جدول‌های نهایی ارائه‌شده توسط سازمان‌های معتبر متفاوت از عوامل عنوان‌شده در شاخص‌های ارزیابی خواهد بود. به همین دلیل در ارزیابی‌های مختلف حتی تعداد کتابخانه‌های دانشگاهی، کتابخانه‌های عمومی، مدارس، تعداد کتاب‌ها در کتابخانه‌ها و نیز آمار سال‌های تحصیلی، شرکت در کنفرانس‌ها، استفاده از رایانه و روزنامه‌ها نیز به لیست ارزیابی مطالعه و کتابخوانی کشورها افزوده می‌شود (روزیاتو).

چرا از کتاب و کتابخوانی دور افتادیم؟

کمبود کتابخانه‌ طبق‌ آمار کنفرانس‌ بین‌المللی‌ کتابداری‌ و اطلاع‌رسانی‌ در هر جامعه‌ای‌ برای‌ هر ۳ تا ۵ هزار نفر باید یک‌ کتابخانه‌ عمومی ‌‌‌وجود داشته‌ باشد و اگر ما حداقل‌ استاندارد را در نظر بگیریم‌ باید برای‌ هر ۵۰۰۰ نفر یک‌ کتابخانه‌ وجود داشته‌ باشد، یعنی‌ در کشور ما باید حدود ۱۴۰۰۰ کتابخانه‌ عمومی ‌‌‌وجود داشته‌ باشد، درحالی‌ که‌ طبق‌ آمار ارائه‌ شده‌ حدود ۱۵۰۰ کتابخانه‌ داریم‌ و اگر کتابخانه‌های‌ مدارس، حوزه‌های‌ علمیه‌ و مساجد و غیره‌ را هم‌ در نظر بگیریم‌ در مجموع‌ حدود ۴۰۰۰ کتابخانه‌ عمومی‌‌‌ داریم‌ و این‌ بدین‌ معنا است‌ که‌ ۱۱۰۰۰ کتابخانه‌ کم‌ داریم. به‌ عبارت‌ دیگر از هر ۱۰۰ کتابخانه‌ که‌ باید داشته‌ باشیم‌ تنها ۲۰ کتابخانه‌ داریم. در این‌ صورت‌ یک‌ نوجوان‌ یا جوان‌ ۵ بار کمتر کتابخانه‌ می‌بیند. در بسیاری‌ از مواقع‌ نوجوان‌ یا جوان‌ از وجود جایی‌ به‌ نام‌ کتابخانه‌ بی‌اطلاع‌ است، یعنی‌ کتابخانه‌ درجایی‌ قرار گرفته‌ که‌ در معرض‌ دید و در دسترس‌ افراد قرار نگرفته‌ است‌ و این‌ باعث‌ می‌شود کتاب‌ جزو انتخابهای‌ فرد نباشد و اگر شخص‌ وقت‌ یا ساعتی‌ برای‌ فراغت‌ داشته‌ باشد بجای‌ کتاب‌ خواندن، به‌ سوی‌ رفتارهای‌ هنجار یا ناهنجار یا تفریحات‌ سالم‌ و ناسالم‌ درکنار دوستان‌ و همسالان‌ خود کشانده‌ می‌شود. اما او این‌ را نمی‌داند که‌ می‌تواند در این‌ اوقات‌ فراغت‌ ساعتی‌ را به‌ کتاب‌ خواندن‌ اختصاص‌ بدهد و به‌ مطالعه‌ بپردازد(سایت تحلیلی خبری عصر ایران).

 

کمبود کتابخانه‌ طبق‌ آمار کنفرانس‌ بین‌المللی‌ کتابداری‌ و اطلاع‌رسانی‌ در هر جامعه‌ای‌ برای‌ هر ۳ تا ۵ هزار نفر باید یک‌ کتابخانه‌ عمومی ‌‌‌وجود داشته‌ باشد و اگر ما حداقل‌ استاندارد را در نظر بگیریم‌ باید برای‌ هر ۵۰۰۰ نفر یک‌ کتابخانه‌ وجود داشته‌ باشد، یعنی‌ در کشور ما باید حدود ۱۴۰۰۰ کتابخانه‌ عمومی ‌‌‌وجود داشته‌ باشد.

 

وقتی‌ امروز ما نسلی‌ داریم‌ که‌ در خانواده‌ جز تلویزیون‌ چیزی‌ ندیده‌ و کتابخانه‌ و کتابخوان‌ در خانه‌ نداشته‌ است‌ و در مدرسه‌اش‌ کتابخانه‌ بیشتر شبیه‌ به‌ یک‌ انباری‌ خاک‌ گرفته، بسته‌ و غیرقابل‌ استفاده‌ بوده‌ و در جامعه‌ چیزی‌ به‌ عنوان‌ کتابخانه‌ ندیده‌ است، چه‌ توقعی‌ می‌توان‌ داشت‌ که‌ در جامعه‌ آن‌ موجی‌ که‌ در جوامع‌ دیگر در ارتباط‌ با روز آمد کردن‌ اطلاعات‌ و ارتباط‌ آن‌ با شغل‌ افراد ایجاد شده‌ است‌ خود را نشان‌ بدهد؟ نقش‌ اجتماع‌ جامعه‌ به‌ عنوان‌ سومین‌ عامل‌ تاثیرگذار در شخصیت‌ افراد می‌تواند تاثیر منفی‌ یا مثبت‌ در ایجاد یا از بین‌ بردن‌ یک‌ رفتار یا عادت‌ خوب‌ و بد داشته‌ باشد(سایت تحلیلی خبری عصر ایران).

جامعه‌ جهانی‌ هر روز در پرتو تحولات‌ جدید، تکنولوژی‌ مدرن‌ و روزآمدی‌ را به‌ جامعه‌ ارائه‌ می‌دهد و در این‌ میان‌ اگر کسی‌ از دانش‌ و فن‌ و تکنیک‌ روز عقب‌ بماند هیچ‌ فرصت‌ جبرانی‌ برای‌ سالهای‌ از دست‌ رفته‌ ندارد و در نتیجه‌ در بسیاری‌ از مسائل‌ همگام‌ و هماهنگ‌ با دیگر افراد جامعه‌ نخواهد بود. بسیاری‌ از افراد جامعه‌ با آن‌ دقت‌ و وضوح‌ لازم‌ این‌ عوامل‌ را متوجه‌ نشده‌اند و اگر بخواهیم‌ جامعه‌ای‌ پیشرو داشته‌ باشیم‌ و هر روز فاصله‌ ما از نظر تمدن‌ و تکنولوژی‌ با جوامع‌ پیشرفته‌ بیشتر نشود و همچنین‌ اگر بخواهیم‌ از نظر فرهنگی‌ جامعه‌ای‌ بهنجار داشته‌ باشیم، یعنی‌ جامعه‌ای‌ که‌ بتواند از یک‌ تاریخ‌ و فرهنگ‌ غنی‌ و عظیم‌ حمایت‌ کند و حامی ‌‌‌و نماینده‌ آن‌ در بین‌ کشورهای‌ دیگر باشد، باید برای‌ اهمیت‌ و ارزش‌ دادن‌ افراد به‌ کتاب‌ و مطالعه‌ عمیقاً در اندیشه‌ بود و وسیعاً برنامه‌ریزی‌ کرد، زیرا ما چه‌ بخواهیم‌ چه‌ نخواهیم‌ تکنیک‌ و دانش‌ و فناوری‌ روز به‌ ما دیکته‌ خواهد شد. پس‌ جامعه‌ باید وسایل‌ ارتقاء و زمینه‌های‌ ایجاد آن‌ را فراهم‌ کند(سایت تحلیلی خبری عصر ایران).

نتیجه گیری:

نتیجه ی این موضوع مقاله به این صورت بیان می‌‌‌شود که استفاده بیش از حد کاربران از فضای مجازی و رخنه کردن تکنولوژی به حریم افراد، محدودیت زمانی برای سایر فعالیت‌های روزانه از جمله کتابخوانی ایجاد کرده است و افراد ترجیح می‌‌‌دهند زمان خود را صرف سرگرمی‌‌‌های جذاب تر کنند. هم چنین طی تحقیق‌های بسیاری بیان شده است که جدای از ورود تکنولوژی و بحث پایان ناپذیر آن، گرانی‌های بیش از حد کاغذ و در نهایت کتاب از خرید مخاطبان جلوگیری کرده و میزان فروش آن را به شدت پایین آورده است. و در آخر برای جلوگیری از کاهش میزان بیش از حد سرانه مطالعه توصیه می‌‌‌شود که مخاطبان استفاده از تکنولوژی را برای فضاهای مجازی و سرگرم کردن خود کنار بگذارند و یا میزان آن را کاهش دهند و یا از این تکنولوژی‌ها جهت مطالعه آنلاین کتاب استفاده کنند و یا کتاب‌های صوتی را در برنامه زمانی خود به کار بگیرند تا میزان مطالعه نیز افزایش یابد.

منابع:
1)افتاده، ج. (1398، اردیبهشت 21). رسانه‌های اجتماعی. بازیابی در    https://bit.ly/30mNwHg5آذر، 1390، از
2)نجفی، ع. (1398، اردیبهشت 21). خبرگزاری میزان. بازیابی در 30 تیر، 1397، از https://bit.ly/2vSDMGx
3)زمانی، علی. (1398، اردیبهشت 21). روزیاتو. بازیابی در 29 مرداد، 1397، از https://bit.ly/2VSVTec
4)نامعلوم، (1398، اردیبهشت 21). سایت تحلیلی خبری عصر ایران. بازیابی در 10 فروردین، 1391، از https://bit.ly/2Q2p0qa
تاثیرات شناختی اینترنت

اینترنت بر افراد چه تأثیرات شناختی دارد؟

«باشگاه شما»، جایی است که دانشجویان، نخبگان و پژوهشگران علوم انسانی در آن، مقالات خود را با مخاطبان خود به اشتراک می‌گذارند. شما هم می‌توانید با ارسال مقالات علمی‌ژورنالیستی، بعد از ارزیابی توسط هیئت تحریریه باشگاه اندیشه، مقالات خود را منتشر کنید. دسترسی به سایر مقالاتِ «باشگاه شما».

 

| ظهور بانک‌های اطلاعاتی نامحدود اینترنت با قابلیت جستجوی آسان، تغییری دیگر نه فقط در نوع نگاه ما به مقوله به حافظه سپردن بلکه نگاه ما به خود حافظه ایجاد کرد.

مدت زمان زیادی از ظهور اینترنت نمی‌گذرد ولی چنان این پدیده به تمامی جنبه‌های زندگی بشریت رسوخ کرده است که گریز از آن غیر ممکن و حتی غیر منطقی است. غیر منطقی از آن جهت که اینترنت بسیاری از جنبه‌های زندگی ما را تسهیل و تسریع کرده است (پشتونی‌زاده، 1389). اولین نکته‌ای که باید در هنگام بررسی استفاده از اینترنت به آن توجه کرد وابستگی این شبکه جهانی به رسانه رایانه است. رایانه یکی از فناوری‌هایی است که بخاطر جذابیت‌ها و قابلیت‌های خاص خود بیش از پیش از انواع دیگر فناوری‌ها همچون تلویزیون، رادیو و تلفن، و …… مورد استقبال قرار گرفته است ( پشتونی‌زاده، 1389).

رسانه رایانه

مارشال مک لوهان رسانه‌ها را به دو دسته تقسیم کرده است: رسانه گرم و سرد. رسانه گرم رسانه‌ای است که از اطلاعات کاملا پر است و فرد در موقع استفاده از آن کاملا منفعل عمل می‌کند و لازم نیست که به طور فعال در آن درگیر شود. فیلم، رادیو وکتاب مثال‌هایی از رسانه گرم هستند. زیرا در آن‌ها تصویر دیده می‌شود، صدا شنیده می‌شود و کلمات خوانده می‌شوند اما فرد در تجربه‌ای که در استفاده از آن‌ها کسب می‌کند تجربه فعالی ندارد. در رسانه سرد بر خلاف رسانه گرم فرد مجبور است در فرایند انتقال تجربه درگیر شود. روزنامه و تلویزیون تا اندازه‌ای گرایش دارند که در دسته رسانه‌های سرد جای بگیرند زیرا در روزنامه مانند کتاب چیزی خوانده می‌شود ولی این خواندن از ابتدا تا انتها صورت نمی‌گیرد. به صورت انتخابی است. همانطور که در تعریف رسانه سرد بیان شد، این نوع رسانه‌ها تجربه سرگرم کننده مهمی را ایجاد می‌کنند. و رایانه و فعالیت‌‌های وابسته به آن در طبقه رسانه‌های کاملا سرد جای می‌گیرد زیرا افراد را به شدت در مواقع استفاده درگیر می‌سازند و همچنین حالت انتخابی دارند به همین خاطر رایانه و اینترنت طبیعتا رسانه سرگرم کننده  و مهیج می‌باشند و افراد زیادی را به خود جذب می‌کند.

عطار زاده بیان کرده است که «رسانه‌های الکتریکی جدید با خدماتی که ارائه می‌دهند و ذهنیت‌هایی که می‌‌سازند، نوع جدیدی از مناسبات اجتماعی را پی‌ریزی می‌کنند که نه تنها از این پس ارتباطات میان‌کنشی انسان‌ها شخصی‌تر می‌شود بلکه انسان‌ها بیش از پیش گوشه‌گیر، منزوی و کم تحرک شده و کم‌کم از زمینه عملی زندگی روزانه دور می‌شوند. مناسباتی که سبب مصرف زدگی، انفعال، کودنی و میانه‌روی» است. (عطار زاده، 1386 ص 12نقل شده در پشتونی‌زاده، 1389).

کمتر کسی است که انکار می‌کند جهان وارد عرصه تازه شده است که نماد آن اهمیت یافتن اطلاعات است. بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران علوم اجتماعی بر این باورند که ترکیب و همگرایی فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی در دهه‌های اخیر ما را وارد عصر و جامعه‌ای تازه کرده است. اینترنت از جمله فناوری‌های جدید به شمار می‌آید که از پدیده‌های نوظهور عصر الکترونیک و دنیای دیجیتال است. بنابراین هویت و ذهن افراد به شدت تحت تاثیر این فناوری نوین هستند (صیادی، عطایی، 1396).

هویت یکی از ابتدایی‌ترین نیازهای بشریت است انسان‌ها به محض شناخت به طور مستقیم در مواجهه با این موضوع قرار می‌گیرند، اما نکته حائز توجه، تاثیرات وضعیت محیطی بر تغییرات محیطی است، مولفه‌های جمعی و فردی بر شکل گیری هویت نقش ویژه‌ای دارند (دانایی، بابائی ساروخانی، 1396).

کاستلز بر نقش و جایگاه اینترنت به عنوان زیر ساخت اساسی جامعه‌ی اطلاعاتی تاکید می‌کند که ضمن به‌‌کارگیری و اعمال قدرت در عصر جهانی شدن، پویایی و پیچیدگی‌های آن را افزایش می‌دهد و منجر به پیدایش جامعه شبکه‌ای می‌گردد. که در نهایت در شکل گیری هویت نقش بسزایی دارد (والکمر،2000 نقل شده در گرگی، 1385). از اوایل دهه 1990 تاکید خاصی از سوی پژوهشگران به اینترنت به عنوان فضایی برای بازسازی هویت گردیده است (لمپ و پاستر، 2002 نقل شده در گرگی، 1385).  این مباحث ناظر بر کنش متقابل افراد در فضا‌های مجازی و مباحث آنلاین در چت روم‌ها، و بلاگ‌ها و گروه خبری و ….. است. به طور کلی انقلاب نوین اطلاعات، با پایان دادن به ارتباطات جمعی یک طرفه، رابطه‌ی مخاطبان با رسانه‌های ارتباطی را دستخوش تحولی اساسی نموده است. ماهیت دو سویه و تعاملی اینترنت باعث شده است که هر فردی در هر لحظه هم دریافت کننده و هم ارسال کننده پیام باشد، به نحوی که اساسا تمایز بین تولید کننده و مصرف کننده‌ی اطلاعات به نحو فزاینده‌ای دشوار است (یانگ و کافمن، 2001، 8 – 12نقل شده در گرگی، 1385).

این ویژگی‌ها موجب شده است که برخی از صاحب‌نظران، اینترنت و قابلیت‌های موجود در آن را زمینه ساز ورود اجتماع انسانی که تمدن و هویتی نوین بدانند؛ دورانی از آن که تحت عناوین گوناگونی نظیر مدرنیته باز اندیشانه، جامعه پسامدرن و جامعه اطلاعاتی یاد شده است. در این رابطه، داگلاس کلنر در شرح روند هویت یابی جوامع به سه مرحله اساسی(هویت پیشامدرن، مدرن، پسامدرن) اشاره می‌کند (گرگی، 1385). کلنر در کتاب «فرهنگ رسانه» بر این باور است که هویت پسامدرن و ویژگی‌های عمده‌ی آن نظیر بی ثباتی، سیالیت و در هم آمیختگی را به میزان زیادی باید از نفوذ بی‌ثبات کننده، فرهنگ رسانه‌ها (تبلیغات، مد، مصرف) دانست که پیوسته در حال تضعیف و بی ثبات کردن هویت‌ها هستند (گرگی، 1385).

 

کلنر در کتاب «فرهنگ رسانه» بر این باور است که هویت پسامدرن و ویژگی‌های عمده‌ی آن نظیر بی ثباتی، سیالیت و در هم آمیختگی را به میزان زیادی باید از نفوذ بی‌ثبات کننده، فرهنگ رسانه‌ها (تبلیغات، مد، مصرف) دانست که پیوسته در حال تضعیف و بی ثبات کردن هویت‌ها هستند.

 

این فناوری‌های فکری هستند که بیشترین و پایدارترین تاثیر را بر چیستی و چگونگی تفکر ما نهادند. این فناوری‌ها بی‌واسطه‌ترین ابزارهای ما هستند. ابزارهایی که ما از آن‌ها برای ابراز وجود، شکل دادن به هویت شخصی و جمعی و ایجاد رابطه با دیگران استفاده می‌کنیم. هر فناوری فکری نوعی اخلاق فکری را در برمی‌‌گیرد، اخلاقی که مجموعه‌ای است از فرضیات در باب اینکه ذهن بشری چگونه کار می‌کند یا باید کار کند. اخلاق فکری هر فناوری به ندرت مورد توجه مخترعان آن قرار می‌گیرد. آن‌ها اغلب چنان درگیر حل یک مسئله یک گره گشایی یک معضل مهندسی یا علمی سخت هستند که دیگر توجهی به پیامدهای گسترده کارشان ندارند. کاربران این فناوری‌ها نیز معمولا توجهی به این اخلاق ندارند آن‌ها بیشتر در فکر مزایای علمی هستند. که استفاده از این ابزارهای جدید نصیبشان می‌کند. اخلاق فکری پیامی است که یک رسانه یا ابزار دیگر به ذهن و فرهنگ کاربرانش منتقل می‌کند (حبیبی، 1392: ص 256).

حق با ارسطو بود. وقتی مردم به نوشتن افکار خودشان و خواندن افکار دیگران که قبلا نوشته شده عادت کنند، وابستگی آن‌ها به محتویات حافظه‌شان کمتر می‌شود. چیزهایی که در گذشته باید در سر ذخیره می‌‌شدند، حالا با نوشتن در الواح و طومارها یا در اوراق کتب خطی ثبت می‌شدند. همان‌طور که این خطیب بزرگ پیش بینی کرده بود، کم‌کم مردم چیزها را نه «از درونشان بلکه با کمک نشانه‌های خارجی به خاطر می‌آورند»(حبیبی، 1392: ص 347). با پیدایش و گسترش حروف چاپی و گسترش همزمان نشر و سواد وابستگی به حافظه شخصی بیش از پیش کاهش یافت. (حبیبی، 1392: ص 347).

ظهور رسانه‌های جدید برای ذخیره و ثبت اطلاعات در سراسر قرن گذشته نوار صوتی، میکروفیلم، میکروفیش، دستگاه کپی، ماشین حساب، داریو‌های رایانه‌ای ‌‌ دامنه و دسترس پذیری «حافظه مصنوعی» را تا حد زیادی گسترش دادند. دیگر انتقال اطلاعات به حافظه کمتر ضروری به نظر می‌رسید. ظهور بانک‌های اطلاعاتی نامحدود اینترنت با قابلیت جستجوی آسان، تغییری دیگر نه فقط در نوع نگاه ما به مقوله به حافظه سپردن بلکه نگاه ما به خود حافظه ایجاد کرد. اینترنت بلافاصله به عنوان جایگزینی برای حافظه شخصی و نه مکملی برای آن تلقی شد. امروزه، مردم طوری درباره حافظه مصنوعی حرف می‌زنند که گویی این حافظه از حافظه بیولوژیکی تفکیک ناپذیر است (حبیبی، 1392: ص 351 – 352). کلایو تامپسون نویسنده نشریه ویرد، از اینترنت با عنوان «مغزی خارجی» نام برد که همان نقشی را ایفا می‌کند که قبلا حافظه درونی ایفا می‌کرد.

او می‌گوید: «من تقریبا دست از تلاش برای به خاطر آوردن چیزها بر داشته‌ام زیرا می‌توانم آن‌ها را در مدتی کوتاه در فضای آنلاین به‌دست بیاورم» (حبیبی، 1392: ص 352). کسانی که از کمک گرفتن حافظه انسان از وب خوشحالند، با استعاره دیجیتالی گمراه شده‌اند و به ماهیت اساسا طبیعی حافظه بیولوژیکی توجه نکرده‌اند. عاملی که به حافظه واقعی غنا و شخصیت، و البته راز و رمز و شکنندگی، می‌بخشد تغییرپذیری آن است. این حافظه در زمان زندگی می‌کند و با تغییرات بدن تغییر می‌کند. به گفته جوزف لودو «مغزی که به یاد می‌‌آورد  همان مغزی نیست که خاطره اولیه را شکل داده است. برای اینکه خاطرات قدیمی در مغز معنا بیابند، حافظه باید بروز شود» (حبیبی، 1392: ص 370). حافظه بیولوژیکی همواره در حال احیاست. اما حافظه رایانه، بیت‌های ایستا و متمایزی است. شما می‌توانید هر قدر خواستید این بیت‌ها را از یک درایو به درایو دیگر منتقل کنید بدون اینکه تغییری در آن‌ها ایجاد شود. آن‌ها همواره دقیقا همان‌طوری که بودند باقی می‌ماند (حبیبی، 1392: ص 370).

اشتباه دیگر هواداران ایده کمک گرفتن حافظه از منابع بیرونی این است که حافظه کاری را با حافظه بلندمدت اشتباه می‌گیرند. وقتی ما نتوانیم یک حقیقت، یک نظر را در حافظه بلندمدتمان تحکیم کنیم، هیچ فضایی را در مغزمان برای کارکردهای دیگر خالی نمی‌کنیم. برخلاف حافظه کاری که ظرفیت محدودی دارد، حافظه بلند مدت، به لطف توانایی مغز برای رشد دادن یا هرس کردن پایانه‌های سیناپسی و تطبیق دادن مداوم قدرت سیناپسی، با انعطافی تقریبا بی‌نهایت منبسط و منقبض می‌شود (حبیبی، 1392: ص 370).

نلسوون کووان، می‌نویسد: «برخلاف رایانه، مغز انسان عادی هرگز به مرحله‌ای نمی‌رسد که دیگر نتوان در آن تجربه‌ای ثبت کرد، مغز هرگز پر نمی‌شود». تورکل کلینبرگ می‌گوید: «مقدار اطلاعاتی که می‌توان در حافظه بلند مدت ذخیره کرد تقریبا نامحدود است» (حبیبی، 1392: ص 370).

ما با ذخیره خاطرات بلند مدت جدید قوای ذهنی‌مان را محدود نمی‌کنیم، بلکه آن‌ها را تقویت می‌کنیم. هر بار حافظه‌مان را وسعت می‌بخشیم، هوشمان بیشتر می‌شود. و به نوعی مکمل مناسب و فوری برای حافظه شخصی در اختیار ما قرار می‌دهد اما وقتی ما شروع به استفاده از آن به عنوان جایگزینی برای حافظه شخصی می‌‌کنیم و فرایندهای داخلی تحکیم را کنار می‌گذاریم، عملا این خطر را به جان می‌خریم که خزانه غنی ذهنمان را تهی کنیم (حبیبی، 1392: ص 370).

 

      منابع
  • بابائی ساروخانی، م. & دانایی، ا. (1396). نقش رسانه‌های مجازی در گرایش به هویت ملی. مطالعات ملی، شماره 3.
  • پشتونی‌زاده، م. (1389). اینترنت؛ فرصت یا تهدید: چالش‌های اینترنت برای کودکان و نوجوانان. کتاب ماه کودک و نوجوان، شماره 161
  • حبیبی، م. (1392). اینترنت با مغز ما چه می‌کند. تهران: گمان
  • صیادی، پ. & عطایی، پ. (1396). تحلیل جامعه شناسی تاثیرات استفاده از اینترنت بر روابط افراد در خانواده. فصلنامه علمی ‌‌ پژوهشی علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی، شماره 2.
  • گرگی، ع. (1385). اینترنت و هویت. مطالعات علمی، شماره 25

آیا تکنولوژی خلاقیت را کاهش می‌دهد؟

«باشگاه شما»، جایی است که دانشجویان، نخبگان و پژوهشگران علوم انسانی در آن، مقالات خود را با مخاطبان خود به اشتراک می‌گذارند. شما هم می‌توانید با ارسال مقالات علمی‌ژورنالیستی، بعد از ارزیابی توسط هیئت تحریریه باشگاه اندیشه، مقالات خود را منتشر کنید. دسترسی به سایر مقالاتِ «باشگاه شما».

| زمانی که فقط از مرورگر‌ها استفاده می‌‌کنیم به دلیل سهولت دسترسی، درگیری ذهنی را که باعث خلاقیت می‌‌شود از دست می‌‌دهیم و با مشکل کاهش خلاقیت در عصر کنونی روبه رو می‌‌شویم.

تکنولوژی پدیده ای  است که ما انسان‌ها در عصر جدید خواه نا خواه از آن برای بسیاری از امور استفاده می‌‌کنیم و میزان بالای محبوبیت و استفاده آن در میان مردم مخصوصا جوانان موضوعی انکار نشدنی است.

در مقاله مورد نظر تلاش بر آن شده است یکی از تاثیرات منفی تکنولوژی بر زندگی انسان‌ها مورد مطالعه قرار بگیرد. به طور کلی طبق مطالعات انجام گرفته مشخص می‌‌شود تکنولوژی کاهش خلاقیت ذهن را برای فرد رقم می‌‌زند و این مسئله نتایج ناخوشایندی را به وجود میآورد.

تکنولو‍ژی جزء لاینفک زندگی بشر امروزی است. تکنولو‍ژی که امروز در قالب‌های گوناگون مانند تلفن همراه، اینترنت، تبلت و غیره وابستگی ایجاد و زندگی را متحول کرده است. لذا شناخت مفهوم تکنولوژی به تنهایی نگاه ما نسبت به آن را بینا و عمل مان را پاک می‌‌کند.

تکنولوژی چیست؟‌ تکنولوژی یا فناوری شیوه و شگرد ساخت و کاربرد ابزار، دستگاه‌ها، ماده‌ها و فرایندهایی است که معضل‌های انسان را برطرف می‌‌کند به عبارتی، تکنولوژی فعالیتی انسانی است و از همین رو کهن تر از دانش و مهندسی است.

Technology از دو لغت یونانی techne  و logia تشکیل شده‌ است که اولی به معنی هنر و دومی‌‌ به معنی علم و دانش است.

سوال اصلی: آیا افزایش تکنولوژی باعث کاهش خلاقیت ذهن می‌‌شود؟

با توجه به آنچه گفته شد در این مقاله تلاش شده است تا رابطه میان تکنولوژی و خلاقیت ذهن انسان مورد مطالعه قرار گیرد.

تعریف خلاقیت:

از خلاقیت تعریف‌های زیادی شده است در اینجا برخی از تعاریف مهم را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

خلاقیت یعنی تلاش برای ایجاد یک تغییر هدفدار در توان اجتماعی یا اقتصادی سازمان.

خلاقیت بکارگیری توانایی‌های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است.

خلاقیت یعنی توانایی پرورش یا به وجود آوردن یک انگاره یا اندیشه جدید (در بحث مدیریت نظیر به وجود آوردن یک محصول جدید است)

خلاقیت عبارت است از طی کردن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی شده قبلی به طرزی نوین.

تعریف خلاقیت از دیدگاه روانشناسی:

خلاقیت یکی از جنبه‌های اصلی تفکر یا اندیشیدن است. تفکر عبارت است از فرایند بازآرایی یا تغییر اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت. تفکر بر دو نوع است:

تفکر همگرا: تفکر همگرا عبارت است از فرایند بازآرایی یا دوباره سازی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت.

تفکر واگرا: تفکر واگرا عبارت است از فرایند ترکیب و نوآرایی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت، خلاقیت یعنی تفکر واگرا.

براساس این تعریف خلاقیت ارتباط مستقیمی‌‌ با قوه تخیل یا توانایی تصویرسازی ذهنی دارد. این توانایی عبارت است از فرایند تشکیل تصویرهایی از پدیده‌های ادراک شده در ذهن و خلاقیت عبارت است از فرایند یافتن راه‌های جدید برای انجام دادن بهتر کارها؛ خلاقیت یعنی توانایی ارائه راه حل جدید برای حل مسائل؛ خلاقیت یعنی ارائه فکرها و طرح‌های نوین برای تولیدات و خدمات جدید و استمرار آن پس از غیبت آن پدیده‌ها.

تعریف خلاقیت از دیدگاه سازمانی:

خلاقیت یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقاء کمیت یا کیفیت فعالیت‌های سازمان؛ مثلاً افزایش بهره‌وری، افزایش تولیدات یا خدمات، کاهش هزینه‌ها، تولیدات یا خدمات از روش بهتر، تولیدات یا خدمات جدید و غیره.

افراد خلاق ابتدا با مسئله یا یک فرصت آشنا شده و سپس از طریق جمع آوری اطلاعات با مسئله یا فرصت مورد نظر درگیر می‌شوند. در مرحله بعد افراد خلاق روی مسئله تمرکز می‌کنند، در این مرحله فعالیت ملموسی مشاهده نمی‌شود و فرد سعی در نظم دادن تفکرات، اندیشه‌ها، تجارب و زمینه‌های قبلی خود جهت نیل به یک ایده دارد. درگیری ذهنی عمیق فرد (خودآگاه و ناخودآگاه) فراهم کردن فرصت (جهت تفکر بر مسئله) منجر به خلق و ظهور ایده‌ای جدید و بدیع می‌شود. در نهایت فرد خلاق در صدد برمی‌آید صلاحیت و پتانسیل ایده خویش را به اثبات برساند.

تعریف تکنولوژی:

سازمان ملل متحد تکنولوژى را به‌عنوان مجموعه اطلاعات، مهارت‌ها، روش‌ها و ابزار لازم براى ساختن محصولات مورد نياز و کاربرد آنها و يا تأمين خدمات مفيد و مورد نياز پذيرفته است. تکنولوژى عبارت است از دانش و مهارت‌هاى لازم براى توليد کالا و خدمات که حاصل قدرت فکرى و شناخت انسان و ترکيب قوانين موجود در طبيعت مى‌باشد.

تکنولوژی، در کاربرد جامعه‌شناختى خود، تمام صورت‌هاى فنون توليدى از جمله صنايع‌دستى را در بر مى‌گيرد و… مترادف با ماشين‌آلات نيست. در جامعه‌شناسي، صنعت تکنولوژى سازمان منسجم توليدى است، يعنى ترتيب و طريقه قرار گرفتن ادوات و وسايل توليد در محل کار، و بنابراين تقسيم کار و سازمان کار را هم که در تکنيک توليدى به‌وجود مى‌آيد، يا براى کارآئى توليد و تکنيک‌هاى آن موردنياز است شامل مى‌شود. تکنيک‌هاى توليدى و سازمان توليد، محصولات اجتماعى هستند، نتايج تصميم‌گيرى‌هاى انسان هستند و بنابراين تکنولوژى را مى‌توان به‌عنوان ماحصل فراگرد اجتماعى مورد تحليل قرار دارد.

تکنولوژى:

– تجسم دانشى است که به جريان توليد و استخراج منابع مربوط مى‌گردد.

– تمام يا يک بخش سازمان يافته در کاربرد علم در صنعت است.

– تشکيلات اجتماعى تکنيکى است که به‌منظور تأمين معاش به‌کار برده مى‌شود.

– الگوى کليهٔ اعمالى است که در به‌کار‌بردن منابع در ارتباط با ارزش‌ها مورد استفاده قرار مى‌گيرد.

– وسايل موجود براى نيل به هدف‌هاى سازماني را گويند.

تکنولوژى استعمال علم در احتياجات روزانه زندگى است، فوايد آن بى‌شمار است. اغلب آنها نيکو و بعضى نکوهيده هستند از آن جمله است بهره‌کشى از آدمى و بندهٔ ماشين شدن انسان و پرستش ماشين و در پايان همه آخرين آفريدهٔ شيطانى آدمى يعنى بمب اتمى.

تاثیرات تکنولوژی بر ذهن انسان:

آیا کامپیوترها، تبلت‌ها و کلا تکنولوژی‌های جدید در حال خنگ تر کردن ما هستند؟ آیا ما در حال تبدیل شدن به موجوداتی بی مغز هستیم؟  اینها سوالاتی است که در چند سال اخیر فکر خیلی‌ها را به خود مشغول کرده است اما آیا به راستی چنین است؟

تکنولوژی بی شک زندگی را برای انسان آسان کرده است، ولی نباید از تأثیرات منفی تکنولوژی نیز چشم پوشی کرد، بی شک تکنولوژی در بسیاری زمینه‌ها بر روی انسان‌ها تأثیر منفی گذاشته است. تکنولوژی هر روز و حتی هر دقیقه در حال پیشرفت است و زندگی ما نیز تحت تأثیر آن قرار می‌‌گیرد. بی شک در این روزها همه ما با تکنولوژی سر و کار داریم، ما حتی می‌‌توانیم با فشردن یک کلید غذای خود را اینترنتی سفارش داده و غذا را درب منزل تحویل بگیریم. شاید این جمله شما را متعجب کرده باشد ولی حقیقت دارد، تکنولوژی میزان دقت و تمرکز شما را کاهش می‌‌دهد. براساس تحقیقات موسسه‌ای در کانادا، این موضوع به اثبات رسیده است.

این گروه تحقیقاتی، پروژه خود را بر روی ۲۰۰۰ نفر انجام دادند و برای این ۲۰۰۰ نفر هر روز وظایفی مشخص می‌‌شد که این وظایف در ارتباط با تکنولوژی بود و افراد برای انجام دادن این وظایف باید در طول روز یکسره با دنیای تکنولوژی کلنجار می‌‌رفتند،  در آخر نتیجه این تحقیقات نشان داد که قدرت تمرکز این افراد از ۸ ثانیه به ۱۲ ثانیه افزایش یافت، این به معنی است که قدرت تمرکز در ارتباط یکسره با تکنولوژی کاهش پیدا می‌‌کند. در این پروژه قدرت یادآوری و به خاطر سپردن را به ماهی قرمز تشبیه کرده اند، این تشبیه به این دلیل است که ماهی قرمز دارای قدرت حافظه بسیار کوتاهی است. این ارتباط مستقیم با تکنولوژی در قدرت حافظه نیز تأثیر مستقیم دارد.

 

ما حتی می‌‌توانیم با فشردن یک کلید غذای خود را اینترنتی سفارش داده و غذا را درب منزل تحویل بگیریم. شاید این جمله شما را متعجب کرده باشد ولی حقیقت دارد، تکنولوژی میزان دقت و تمرکز شما را کاهش می‌‌دهد. براساس تحقیقات موسسه‌ای در کانادا، این موضوع به اثبات رسیده است.

 

بی شک تکنولوژی در بسیاری از زمینه‌های طراحی و هنر مؤثر بوده است و کار را بسیار آسان تر کرده است، ولی در بسیاری شرایط نیز شما تبدیل به برده ماشین تبدیل می‌‌شوید و کمپانی‌ها و مرکز‌های قدرت شما را مجبور به انجام کاری می‌‌کنند. براساس تحقیقات Johns Hopkins در دانشگاه Illinois، تکنولوژی نه تنها به افزایش خلاقیت کمک نکرده است بلکه قدرت خلاقیت را نیز کاهش داده است.

محققان به این نتیجه رسیده اند که هرچه منابع کمتری در اختیار انسان قرار بگیرد قدرت خلاقیت انسان بیشتر پرورش می‌‌یابد، شاید این جمله معروف به گوش شما خورده است که در محدودیت‌ها انسان رشد می‌‌کند.گوگل یکی از بهترین موتورهای جستجو است که بی شک گزینه اول بسیاری از افراد برای جستجو است. براساس تحقیقات گروه تحقیقاتی در کمپانی گوگل، در واقع گوگل تبدیل به بانکی از اطلاعات شده است و افراد و سطح یادگیری به شدت کاهش یافته است و همه گوگل را به عنوان دستیار همراه خود در نظر می‌‌گیرند.

این موضوع می‌‌تواند به شدت بر روی دانش و علم بشر تأثیر بگذارد، شاید امروز این تأثیر ملموس نباشد ولی در آینده ای نه چندان دور این تأثیر به وضوح دیده می‌‌شود. بی شک تکنولوژی در حال تبدیل شدن به عضوی از زندگی انسان شده است که به سختی بتوان این عضو را از زندگی امروزه جدا کرد و این موضوع زندگی انسان را به شدت تهدید می‌‌کند.

همه تکنولوژی‌هایی که در طول بیست سال اخیر توسعه یافته تا زندگی ما را راحت تر کنند، تا حدود زیادی ظرفیت ما برای یادگیری را کاهش داده اند آیا تکنولوژی ما را تنبل می‌کند؟

آیا کامپیوترها، تبلت‌ها و به طور کلی تکنولوژی‌های جدید در حال خنگ‌تر کردن ما هستند؟

اینها سوالاتی است که در چند سال اخیر، مطمئناً فکر خیلی‌ها را به خود مشغول کرده است اما آیا به راستی چنین است؟

خبر بد این که همه تکنولوژهایی که در طول 20 سال اخیر توسعه یافته تا زندگی ما را راحت تر کنند، تا حدود زیادی ظرفیت ما برای یادگیری را کاهش داده‌اند. بیشتر ما به سختی می‌‌توانیم اسامی، شماره تلفن‌ها یا حتی قرارهای مهم خود را با اطمینان به خاطر بسپاریم. بدن آسیب دیده و «هیپوکامپ» (مرکز یادگیری مغز) شما که وظیفه جهت یابی را به عهده دارد، دیگر مثل قبل قوی نیست. نمونه‌های مشابه از این قبیل فراوان است اما به احتمال زیاد تا به حال به علت هیچ کدام از این موارد فکر هم نکرده‌اید.

همه چیز در حال خودکار شدن است، آنقدر که شاید روزی دیگر نتوان برای انجام هیچ کار ساده و حتی پیچیده ای (مثل رانندگی) روی توانایی انسان‌ها حساب کرد. با همین رویه، ظرف 20 سال آینده دیگر نیازی نیست حتی چیزی بدانید یا یاد بگیرد چون احتمالا می‌‌توان مغز را مستقیما به سرویس‌های ابری متصل و همه اطلاعات مورد نیاز را روی حافظه دانلود کرد. تکنولوژی همین حالا هم چهارچوب مغز ما را تغییر داده، حتی اگر آن را ندانید یا باور نکنید، اما وحشت نکنید؛ همه اینها فعلا فقط یک تئوری است. تئوری ترسناکی که گرچه مثل داستان یک فیلم علمی‌‌– تخیلی می‌‌ماند اما شاید چندان هم دور از واقعیت نباشد.

آیا گوگل در حال احمق کردن ماست؟

در سال 2008 «نیکولاس کار» نویسنده آمریکایی برای سایت «Theatlantic» مقاله‌ای نوشت با این مضمون که «آیا گوگل در حال احمق  کردن ماست؟» در این مقاله وی به بررسی ابعاد مختلف این سوال پرداخته بود که آیا واقعاً اینترنت موجب کاهش دامنه توجه ما و آسیب رساندن به هوش ما شده است؟ کار در بخشی از مقاله خود می‌نویسد: «در طول چند سال گذشته، من همواره این حس ناخوشایند را داشتم که کسی یا چیزی به جای ما فکرمی‌‌کند؛ شیوه فکر کردن ما را تغییر داده و حافظه مان را دستکاری کرده است. تا جایی که من می‌‌توانم بگویم، ذهن ما از دست نرفته و نمی‌‌رود اما در حال تغییر است. اینترنت در حال کاهش ظرفیت ما برای تمرکز، تفکر و حتی یادگیری است تا جایی که گاهی نمی‌‌توانیم بیش از دو سه صفحه کتاب را بدون درگیر شدن با فکری دیگر مطالعه کنیم.

در سال 2010 کتاب کار نامزد جایزه پولیتزر شد؛ این کتاب با عنوان «کم عمق‌ها»(The Shallows) درباره تاثیر تکنولوژی‌های مدرن بر تغییر رفتار مغز ما بحث می‌‌کند. وی در کتاب خود نوشت: اگر دیروز و در گذشته، همه آنچه را که امروز در مورد چهارچوب مغز انسان می‌دانیم، می‌دانستیم و به دنبال این بودیم سیستمی‌‌ طراحی کنیم که خصوصیات مغزی افراد را به سرعت و با وسواس فراوان تغییر دهد، احتمالاً نتیجه کار چیزی در حد و حدود همین اینترنت امروزی می‌‌شد.

نتیجه گیری:

هدف پژوهش حاضر این بود که رابطه میان تکنولوژی و میزان خلاقیت سنجیده شود و این موضوع را مشخص کند که افزایش میزان تکنولوژی باعث کاهش خلاقیت می‌‌شود . طبق مطالعاتی که انجام گرفت مشخص شد این فرضیه که افزایش میزان تکنولوژی باعث کاهش خلاقیت می‌‌شود اثبات می‌‌شود و برای جلوگیری از این مشکل باید استفاده از تکنولوژی را کاهش داد برای مثال برای انجام یک تحقیق دانشجویی صرفا متکی به مرورگر‌ها نباشیم و شیوه‌های سنتی از جمله کتاب خواندن را به شیوه کارمان اضافه کنیم ما زمانی که فقط از مرورگر‌ها استفاده می‌‌کنیم به دلیل سهولت دسترسی، درگیری ذهنی را که باعث خلاقیت می‌‌شود از دست می‌‌دهیم و با مشکل کاهش خلاقیت در عصر کنونی روبه رو می‌‌شویم چه بسا این مشکل در آینده‌های نزدیک شدید تر شود .

 

 

منابع:
1.محمدی، ن، (1384، 2تیر). کتابخانه دیجیتال. بازیابی در 21اردیبهشت، 1398، از https://bit.ly/2PYngy4
2.محمدی، ف، (1395، 24اذر). کلیک. بازیابی در 21اردیبهشت، 1398، از https://bit.ly/2PYngy4
3.خبرگزاری فارس، (1394، 9ابان). بازیابی در 21اردیبهشت، 1398، ازhttps://bit.ly/2VwCYq1
4.افتاده، ج، (1390، 5ابان). رسانه‌های اجتماعی. بازیابی در 21اردیبهشت، 1398ازhttps://bit.ly30mNwHg
5.مجله ویستا، بازیابی در 22اردیبهشت، 1398، ازhttps://bit.ly/2LF0Wef