نظم جهانی پس از کرونا چگونه خواهد بود؟

نظم جهانی پس از کرونا چگونه خواهد بود؟

| سه نوع تفکر در خصوص نظم جهانی پس از کرونا مطرح است. سناریوی اول شیوع کرونا و بحران‌های ناشی از آن را نشانه پایان ابرقدرتی آمریکا و چرخش قدرت از غرب به شرق می‌داند.

این روزها ویروس کرونا و بیماری کووید 19 بر سراسر جهان سایه افکنده و اتفاقات نسبتاً بی‌نظیری را رقم‌زده است. اکنون این ایدئولوژی‌های رقیب، بلوک‌های قدرت، رهبران و نظام‌های سیاسی مختلف هستند که همگی با اضطراب در محک آزمون قرارگرفته‌اند و هر فرد و کشوری در دهکده جهانی در حال درس گرفتن از وقایع رخ‌داده است. در فرانسه، مکرون گفت که دنیا در حال جنگ با دشمنی نامرئی است و اکنون زمانی است که سبب می‌شود ما بیشتر فکر کنیم و متوجه شویم آنچه سال‌ها وقوعش را ناممکن می‌دانستیم در حال روی دادن است. در این شرایط یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های اندیشمندان و تحلیلگران روابط بین‌الملل چگونگی مختصات جهان پساکرونا است. بسیاری بر این باور هستند که شیوع کرونا و ناکامی قدرت‌های بزرگ در برابر این بیماری تا به امروز، باعث خواهد شد نظام بین‌الملل موجود و نظم جهانی فعلی کارایی خود را ازدست‌داده و شاهد نظمی نوین باشیم؛ اما برخی دیگر بر این باور هستند که این اتفاقات آن‌قدر بزرگ نیستند که بتوانند نظم جدیدی را جایگزین نظم فعلی کنند. ازاین‌رو در این مطلب قصد داریم به بررسی نظریات مختلف در این خصوص بپردازیم.

سناریوی اول: بسیاری از تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند این ‌همه گیری به دوره جهانی‌شدن که از سال ۱۹۴۵ که تحت سلطه آمریکا به وجود آمد و هم‌چنین به ابرقدرتی آمریکا که از سال 1990 و با فروپاشی شوروی آغاز شده بود، پایان دهد. در این راستا باید گفت پیش‌ازاین نیز بسیاری از اندیشمندان مانند فرید زکریا از دوران پساآمریکایی سخن گفته‌اند و همین امر باعث شده که با شیوع ویروس کرونا کارشناسان این مسئله را شروع افول جدی قدرت آمریکا و افزایش یافتن قدرت چین بدانند. از نشانه‌های زوال نظم کنونی می‌توان گفت که دولت‌ها در سراسر جهان قید اقتصاد جهانی را زده و رو به ناسیونالیسم اقتصادی و استقلال اقتصادی آورده‌اند و مشغول ذخیره‌سازی مواد غذایی و افزایش ذخایر استراتژیک خود شده‌اند. در نظم جهانی در آینده پساکرونا شاهد رشد ملی‌گرایی و ناسیونالیسم، زوال گلوبالیسم و هنجارهای مربوط به فرهنگ جهانی‌شدن خواهیم بود. هنری کیسینجر وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی سابق آمریکا طی مقاله‌ای در وال‌استریت ژورنال با اشاره به شیوع جهانی ویروس کرونا و پیامد‌های اقتصادی و سیاسی آن نوشت این بیماری همه‌گیر برای همیشه نظم جهان را تغییر می‌دهد.

بسیاری از تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند این‌ همه گیری به دوره جهانی‌شدن که از سال ۱۹۴۵ که تحت سلطه آمریکا به وجود آمد و هم‌چنین به ابرقدرتی آمریکا که از سال 1990 و با فروپاشی شوروی آغاز شده بود، پایان دهد. در این راستا باید گفت پیش‌ازاین نیز بسیاری از اندیشمندان مانند فرید زکریا از دوران پساآمریکایی سخن گفته‌اند و همین امر باعث شده که با شیوع ویروس کرونا کارشناسان این مسئله را شروع افول جدی قدرت آمریکا و افزایش یافتن قدرت چین بدانند.

در راستای ضعیف شدن قدرت آمریکا در مقابل چین باید بگوییم که ایالات‌متحده تمام رکوردهای مربوط به کرونا را شکسته است و بیش از 820 هزار مورد ابتلا و بیش از 45 هزار مورد فوت در این کشور گزارش شده است. تا اینجا چین جنگ تجاری را از آمریکا برده است و ازقضا یکی از نگرانی‌های آمریکا تشدید این روند بعد از خاتمه یافتن داستان کروناست. طبق آمار سال ۲۰۱۸ چین ۱۲.۴ درصد از کل تجارت جهانی و در مقابل آمریکا ۱۱.۵ درصد را در اختیار داشت. از طرفی، هرچند که تولید ناخالص داخلی چین برای اولین بار از تاریخی که اطلاعات مربوط به اقتصاد کشور ثبت شده ۶.۸ درصد کاهش پیداکرده اما در آمریکا به دلیل ادامه یافتن این اپیدمی، وضعیت بحرانی است. تنها ظرف یک ماه گذشته ۲۲ میلیون نفر درخواست حقوق بیکاری کرده‌اند. اقتصاددانان معتقدند که انقباض اقتصاد آمریکا از بعد از جنگ جهانی دوم سابقه نداشته است.[1] برخی شیوع این ویروس را نقطه عطفی می‌دانند که چین با کمک آن از آمریکا به‌عنوان یک قدرت جهانی پیشی می‌گیرد. این بحران، مدل‌های سیاسی و اقتصادی ایالات‌متحده و چین را در کانون توجه جهانی قرار داده است و هر کشوری که از آن سربلند خارج شود، اعتبار بیشتری کسب خواهد کرد. این احتمال وجود دارد که تبعات اقتصادی کرونا بر آمریکا شدیدتر از تأثیرات آن بر چین باشد. اگر این اتفاق رخ دهد تغییر کانون قدرت به شرق که تاکنون روند آن آغاز شده است، سرعت خواهد گرفت.

«استفن والت» نظریه‌پرداز مطرح روابط بین‌الملل دانشگاه هاروارد معتقد است چین پیروز میدان بوده و توانسته از این موقعیت استفاده کرده و نظام سیاسی و الگوی خود را توجیه کند. او معتقد است در دنیای پساکرونا شاهد تغییر توازن قوا از غرب به شرق خواهیم بود. از دید او سنگاپور و کره جنوبی بهترین پاسخ را در مقابله با این بیماری دادند و چین اوضاع را به‌خوبی مدیریت کرد. او اشاره می‌کند که مدیریت بحران از سوی امریکا و دولت‌های اروپایی، همراه با تردید و ضعف بود.[2]

سناریوی دوم: برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند که شیوع این ویروس نمی‌تواند ضربه جدی به نظم جهانی کنونی وارد کند و آمریکا هم چنان به ابرقدرتی خود ادامه خواهد داد. این دسته معتقدند اگرچه که اقتصاد آمریکا از این بحران قطعاً ضربه خواهد خورد اما هنوز دلار آمریکا بافاصله زیاد از رقبایش پول مسلط جهان است. حدود ۶۲ درصد ذخایر ارزی کشورهای جهان به دلار است. قدرت نظامی آمریکا به‌خصوص نیروی دریایی آن در چهارگوشه جهان حضور دارد چیزی که هیچ حکومتی حتی نزدیک به این موقعیت نیست.

برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند که شیوع این ویروس نمی‌تواند ضربه جدی به نظم جهانی کنونی وارد کند و آمریکا هم چنان به ابرقدرتی خود ادامه خواهد داد. این دسته معتقدند اگرچه که اقتصاد آمریکا از این بحران قطعاً ضربه خواهد خورد اما هنوز دلار آمریکا بافاصله زیاد از رقبایش پول مسلط جهان است.

اقتصاد آمریکا ممکن است تضعیف شود اما هم چنانکه در بحران شدید سال ۲۰۰۸ شاهد بودیم به‌احتمال‌قوی می‌تواند دوباره قدرت خود را بازیابد. آمریکا ازنظر فن‌آوری پیشرفته و اطلاعات، تعداد اختراعات و پیشرفت‌های علمی و مغزهایی که از کشورهای دیگر دنیا جذب می‌کند با هیچ کشور دیگری قابل‌مقایسه نیست و از ۱۰ دانشگاه برتر در دنیا، ۷ دانشگاه به آمریکا تعلق دارد. جوزف نای اندیشمند مطرح آمریکایی نیز همین نظر را دارد وی گفته است: «ما باید درباره‌ این ادعا که شیوع ویروس کرونا در جهان همه‌چیز را تغییر می‌دهد، با تردید بنگریم و بدانیم چین از این ماجرا سودی نمی‌برد و ایالات‌متحده همچنان قدرت برجسته باقی خواهد ماند.[3]» به‌طورکلی تحلیلگران مدافع این سناریو معتقدند این بحران آن‌قدر جدی نیست که بتواند باعث ایجاد نظم نوینی در نظام بین‌الملل شود کما اینکه همه‌گیری آنفلوانزا در سال‌های ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ بیشتر از جنگ جهانی اول قربانی گرفت اما تغییرات نظام جهانی در آن سال‌ها ناشی از جنگ بوده است نه همه‌گیری این بیماری. از طرفی جهانی‌شدن یا وابستگی متقابل بین کشور‌های دنیا، نتیجه تغییر در فناوری حمل‌ونقل و ارتباطات است و بعید است که به دلیل شیوع کرونا متوقف شوند. هرچند ممکن است برخی از جنبه‌های اقتصادی ازجمله تجارت محدود شود، اما جریان مالی آن کمتر از این جریان متأثر خواهد شد. تحت تأثیر واقع خواهد شد.

سناریوی سوم: سناریوی دیگری که در کنار این سناریوها مطرح است مسئله تداوم نظم کنونی جهان با ابرقدرتی آمریکا به همراه تغییراتی در نظم کنونی است. منظور از این تغییرات، دگرگونی‌هایی هستند که باعث از بین رفتن نظم کنونی و ابرقدرتی آمریکا نمی‌شوند. از این دیدگاه ممکن است اقتصاد آمریکا زیان جدی ببیند اما قدرت نرم آمریکا هم چنان آن کشور را به‌عنوان قدرت برتر نگاه می‌دارد. این بحران حمایت از جهانی‌شدن را تضعیف می‌کند. حمایت از جهانی‌شدن پیش‌ازاین نیز با ظهور پوپولیسم و سیاست‌های ریاست جمهوری دونالد ترامپ در موقعیت ضعف قرارگرفته بود. اگرچه شیوع کرونا واکنش شدیدتری نسبت به جهانی‌شدن ایجاد نموده است و بسته شدن مرزهای ملی و اعمال حاکمیت شدید دولت‌ها، افسانه قدرتمند جهانی‌شدن یعنی «دنیای بدون مرز» را بیش‌ازپیش زیر سؤال برده است؛ اما این به‌منزله پایان نظم بین‌المللی و ابرقدرتی حاکم نیست و تنها آن را ضعیف می‌کند. بحران جاری به جهانی‌شدن پایان نخواهد داد اما امید می‌رود که درخواست‌ها برای انسانی‌تر و ضابطه‌مندتر کردن آن افزایش یابد.[4]

سناریوی دیگری که در کنار این سناریوها مطرح است مسئله تداوم نظم کنونی جهان با ابرقدرتی آمریکا به همراه تغییراتی در نظم کنونی است. منظور از این تغییرات، دگرگونی‌هایی هستند که باعث از بین رفتن نظم کنونی و ابرقدرتی آمریکا نمی‌شوند.

جمع‌بندی

همان‌طور که ذکر شد سه نوع تفکر در خصوص نظم جهانی پس از کرونا مطرح است. سناریوی اول شیوع کرونا و بحران‌های ناشی از آن را نشانه پایان ابرقدرتی آمریکا و چرخش قدرت از غرب به شرق می‌داند. سناریوی دوم معتقد است که نظم جهانی کنونی به راه خود ادامه می‌دهد و این بحران نیز هم چون بحران‌های دیگر توسط آمریکا مدیریت می‌شود. سناریوی سوم راه میانه دو سناریوی قبلی است و معتقد است این بحران چالش جدی برای نظم کنونی است و قطعاً در آینده با تغییراتی مواجه خواهیم بود اما این به‌منزله پایان نظم کنونی و ایجاد یک نظم نوین نیست. به نظر می‌رسد که سناریوی سوم نسبت به دو سناریوی قبلی بیشتر به واقعیت نزدیک است و باید گفت این بیماری حتماً منجر به تغییراتی در سیاست‌های کشورهای مختلف و یا ضعیف‌تر شدن و قدرتمندتر شدن برخی از کشورها و حتی روندهای موجود خواهد شد اما این تغییرات منجر به ایجاد یک نظم نوین جهان گسترده نمی‌شود.

[1] https://www.bbc.com/persian/world-features-52357685

[2] https://www.theguardian.com/world/2020/apr/11/coronavirus-who-will-be-winners-and-losers-in-new-world-order

[3] https://www.isna.ir/news/99013118059/

[4] https://nationalinterest.org/feature/how-coronavirus-may-reshape-world-order-145972

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code