
ترامپیسم، مدل جدید پوپولیسم امریکایی
- نوشته شده : مریم فتاحی منش
- 08 ژانویه 2020
- تعداد نظرات :0
| ترامپیسم اگرچه ریشه در دیدگاه ها و نظرات ترامپ دارد ولی در واقع آمیزهای از لیبرالیسم آمریکای قرن بیست و یکم و فاشیسم اروپای قرن بیستم است.
ایدهها، رفتارها و اظهار نظرهای دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده خاص و متفاوت از اسلاف خود و هم چنین هم نوعانش در جهان است. بسیاری از تحلیلگران این رفتار و طرز فکرِ وی را تحت عنوان واژه جدید «ترامپیسم» یا همان ترامپ گرایی نام گذاری کرده اند. اقدامات ترامپ در حوزههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با آنکه بسیار به محافظهکاری نزدیک است اما تفاوتهایی با آن دارد؛ زیرا در بسیاری از موارد او ترکیبی از سیاستها را به نمایش گذاشته و بر همین مبنا این باور بهوجود آمده که ترامپ نماد پوپولیسم، ملیگرایی و مخالفت با تجارت آزاد و نهادهای بینالمللی است.
ترامپیسم اگرچه ریشه در دیدگاه ها و نظرات ترامپ دارد ولی در واقع آمیزهای از لیبرالیسم آمریکای قرن بیست و یکم و فاشیسم اروپای قرن بیستم است. ترامپیسم چند مولفه و ویژگی اصلی دارد که در این مطلب قصد داریم به بررسی آن ها بپردازیم.
یک) سلبریتی بودن (مشهور بودن)
یکی از مولف های ترامپیسم، رفتارهای سلبریتیگونه است. دونالد ترامپ در واقع به گونه ای رفتار میکند که گویی نقش ریاست جمهوری را بر اساس یک فیلم نامه بازی میکند. او رفتارهایی از خود بروز میدهد که ستارگان سینما از خود نشان میدهند. ترامپ همانند سلبریتی ها علاقه دارد که همیشه در رسانهها خبر ساز باشد. این اقدام ترامپ باعث میشود که شهروندان آمریکایی او را فردی بدانند که از قید سیاست رها شده و به دنبال آمال و آرزوهای خود است. بسیاری از تحلیل گران این مسئله را یکی از عوامل پیروزی او در انتخابات 2016 عنوان کرده اند زیرا ترامپ با این گونه از رفتار توانست از طریق تغییرِ فرهنگِ رفتار سیاسی به فرهنگ رفتار سلبریتی، آرای کسانی که از سیاستها و رفتارهای متعارف دل زده شده بودند را به دست بیاورد.
دو) بومیگرایی
دونالد ترامپ جزو افرادی محسوب میشود که برای مهاجران آمریکا ارزشی قائل نیست. او در واقع یک بومیگراست. بومیگرا به این معنی که از نظر او کسانی که نژاد و ریشه شان به بومیان اولیه آمریکا که از اروپا به آنجا مهاجرت کرده اند، برمیگردد صاحبان اصلی آمریکا هستند. طی نظر سنجیهای مختلف نیز ثابت شده است بیش از 60 درصد از حامیان ترامپ از همین افراد هستند. ترامپ معتقد است مهاجرات به آمریکا باید محدود باشد تا بتوان بار دیگر قدرت آمریکا را احیا کرد. ساخت دیوار مرزی با مکزیک برای جلوگیری از ورود مهاجرین و سیاستهای سختگیرانه در قابل مسلمانان در همین مقوله میگنجد.
“ شاید بتوان این منطق را این گونه فرمول بندی کرد: پیش بینی ناپذیر و تهاجمی باش، به هرج و مرج دامن بزن، منطق را فراموش کن، عرف ها را بشکن، اغراق آمیز جلوه کن و اهداف بزرگ را به نمایش بگذار و درست در لحظه ای که هیچ کس انتظار ندارد مصالحه کن و جلوه ای انعطاف پذیر از خود به نمایش بگذار. “
سه ) پوپولیسم (عوام گرایی)
دونالد ترامپ از همان ابتدا که به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری حزب جمهوری خواه مطرح شد در برنامه تبلیغاتی و مناظره هایش سیاست های عوام گرایانه را دنبال کرد. ترامپ سعی کرد از طریق هیجان و حرارت بخشیدن به سخنانش خود را در مقابلِ طرف مقابل «حق» جلوه دهد. او نیز همانند اکثر پوپولیستها تلاش کرد خود را نماینده عامه مردم معرفی نماید. اگرچه نوع عوام گرایی ترامپ با پوپولیسم قرن 20 متفاوت است اما در واقع رفتارهای او نشانگر رفتارهای یک رهبر پوپولیست است.
در این راستا او آشکارا به بسیاری از گروههای سیاسی و افراد حمله و آنها را توطئه گر معرفی کرد، ترامپ به حامیان نامزدهای انتخاباتی احزاب سوم امریکا نیز مثل راس پروت و جوزف مک کارتی حمله کرد و برای آنها ابراز تاسف کرد. لفاظیها و سخنان ناشایستی که او در مقابل رقبا و مخالفینش به زبان میآورد نمونه ای از عوامگراییهای اوست. گذشته از این موارد ترامپ در مقابل شعار جنبش سیاهان که شعار« زندگی سیاهان مهم است» شعار «زندگی همه مردم آمریکا مهم است» را مطرح کرد تا بتواند حامیان بیشتری را جلب نماید. این اقدام نمونه آشکار تلاش ترامپ برای گرایش عوام به او بوده است. در مجموع میتوان گفت پوپولیسمِ جدید ترامپ آمیزهای از وطن پرستی افراطی، ملی گرایی اقتصادی، تعهدی سست به طبقه متوسط و سیاست خارجی تهاجمی ولی محدودِ او است.
چهار) هرجومرجطلبی
رئیس جمهور آمریکا فردی است که تار و پود وجودش عمیقا ساختاری هرج و مرج گونه دارند. این هرجومرجطلبی در وجود ترامپ، به وضوح خود را در کنش ها و رفتارهای سیاسی وی نشان میدهد. به عنوان مثال، وی پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2016 و هنگامیکه با نخست وزیر استرالیا در حال گفتگوی تلفنی بود، گوشی تلفن را بدون انجام آداب سیاسی و احترام دیپلماتیک قطع کرد. وی در جریان نشست گروه کشورهای صنعتی نیز توافقی را امضا کرد اما در هواپیما و زمانی که به آمریکا باز میگشت امضای خود را پس گرفت.
از زمان قدرت گیری ترامپ در آمریکا، وی ایالات متحده را از پیمان ها و عضویت در سازمان های مختلفی بیرون کشیده است که از آن جمله میتوان به یونسکو، معاهده تغییرات آب و هوایی پاریس و معاهده هسته ای با ایران (برجام) اشاره کرد. او همچنین بارها و بارها تهدید کرده که از پیمانهایی مثل نفتا و معاهده موشک های میان برد و کوتاه برد هسته ای با روسیه نیز خارج خواهد شد. ترامپ جنگ تجاری گسترده ای را با چین، روسیه، و اتحادیه اروپا به راه انداخته است و موجب نوعی آشفتگی و هرج و مرج در سازوکار مالی و اقتصادی جهان شده است.
نمونههای این دست رفتارهای ترامپ بسیار زیاد است و اینگونه به نظر میرسد که منطقی خاص، رفتارهای هرج و مرج گونه ترامپ را راهبری میکند. شاید بتوان این منطق را این گونه فرمول بندی کرد: پیش بینی ناپذیر و تهاجمی باش، به هرج و مرج دامن بزن، منطق را فراموش کن، عرف ها را بشکن، اغراق آمیز جلوه کن و اهداف بزرگ را به نمایش بگذار و درست در لحظه ای که هیچ کس انتظار ندارد مصالحه کن و جلوه ای انعطاف پذیر از خود به نمایش بگذار.
جمع بندی
ترامپیسم مجموعه این دیدگاهها و عملکردهای رئیسجمهور آمریکاست و کارشناسان معتقدند این رویهها و دیدگاهها پس از او ادامه پیدا خواهد کرد؛ زیرا احزاب سنتی و نمایندههای آنان طی سال های اخیر نتوانستهاند به نیازهای بخشهای بزرگی از مردم پاسخ مناسب دهند. البته تردیدی نیز وجود ندارد که سیاستهای ترامپ تبعات بسیار منفی برای اقتصاد آمریکا و جهان خواهد داشت. به نظر میرسد بسیاری از اقداماتی که ترامپ انجام میدهد بر خلاف آن چه که بسیاری از تحلیل گران و مردم فکر میکنند کاملا آگاهانه و با برنامه ریزی از پیش تعیین شده است. ترامپیسم باعث شده است که پیش بینی رفتار سیاسی مردم آمریکا برای انتخاباتهای آینده بسیار سخت و دشوار باشد.
مریم فتاحیمنش پژوهشگر و محقق علوم سیاسی است، به مطالعات امریکا و خاورمیانه علاقمند است و بیشتر مطالب ایشان در باشگاه اندیشه نیز در همین حوزهها منتشر خواهد شد.