شرق آسیا; چالش ها و تعاملات

شرق آسیا همانند دیگر مناطق جهان با چالش های خاص خود روبرو است . تفاوت این منطقه با دیگر مناطق جهان در این است که باتوجه به رشد سریع اقتصادهای منطقه . چالش های پیش روی این بخش از جهان عمدتا ماهیتی اقتصادی دارد. حوزه شرق آسیا و اقیانوسیه با برخورداری از نقش بسیار مهم و روبه رشد آن در معادلات و رقابت های جهانی در حال تبدیل شدن به یکی از مهم ترین مراکز ثقل استراتژیک جهان می باشد. این منطقه بر مبنای ویژگی های اقتصادی سیاسی و امنیتی آن محل تلاقی سیاست قدرت های بزرگی چون ایالات متحده آمریکا ژاپن چین و روسیه در کنار برخی نیروهای دیگر همچون مجموعه کشورهای آ. سه . آن می باشد. ظرفیت عظیم اقتصادی منطقه همراه با توان تکنولوژی و نظامی قدرت فوق العاده مالی و زمینه های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی آن چشم انداز روشنی را برای آینده منطقه فراهم نموده است .

ویژگی استراتژیک منطقه شرق آسیا
پویایی بالقوه و بالفعل اقتصادی عمده ترین گرایش حاکم بر منطقه خاور دور آسیای جنوب شرقی و اقیانوسیه است . این منطقه کانون مهم تمرکز سرمایه تکنولوژی و تحقیقات علمی و فنی مستمر و سریع می باشد. پیشرفته ترین و پویاترین اقتصادهای دنیا با برخورداری از بالاترین میانگین رشد جهان در این منطقه متمرکز هستند. توانمندی اقتصادی برتر ژاپن اصلاحات روبه پیشرفت اقتصادی چین تجربیات قابل توجه کشورهای تازه صنعتی شده و حرکت روبه رشد اقتصادی « آ. سه . آن » مهم ترین کانون های تحولات اقتصادی در منطقه شرق آسیا به شمار می روند. به علاوه روند وابستگی متقابل و گرایش به همگرایی اقتصادی در منطقه نیز تمایل قابل توجهی به شمار می رود.
در پی تحولات نظام بین المللی و باتوجه به ویژگی های اقتصادی سیاسی و امنیتی منطقه به ویژه تلاقی سیاست های سه قدرت بزرگ آمریکا چین و ژاپن به نظر می رسد که مرکز ثقل استراتژیک جهان در حال انتقال به منطقه آسیا پاسفیک می باشد. در حال حاضر ماهیت روابط در حوزه اقیانوس آرام براساس همکاری توام با رقابت استوار می باشد.
ساختار روابط در این منطقه در قالب نظمی جدید و بر مبنای مناسبات چهار قدرت عمده یعنی ایالات متحده آمریکا چین ژاپن و تا حدودی روسیه در حال شکل گیری است و در کنار آن بازیگرانی همانند « آ. سه . آن » استرالیا کره جنوبی و هند تاثیرات خاص خود را بر مسائل امنیتی در حوزه جغرافیایی منطقه به جای خواهند گذاشت . این تاثیرات عمدتا در حوزه احراز نقش و استقلال عمل بیشتر خواهد بود. عمده رقابت در آینده متعلق به چین و آمریکا در حوزه های اقتصادی و نظامی خواهد بود.
چین به عنوان بزرگترین قدرت درون منطقه ای شرق آسیا نقش مهمی در معادلات امنیتی منطقه دارد. نقش این کشور به طور عمده در الگوی رقابت ـ همکاری با آمریکا تعریف شده و معنی می یابد. چین از لحاظ نظامی طرح توسعه طلبانه ای در منطقه نداشته و درصدد تقویت توان اقتصادی خود می باشد تا بتواند در کنار قدرت نظامی توان اتمی و کثرت جمعیت خود در قرن بیست و یکم به عنوان ابرقدرتی اقتصادی نیز مطرح شده و به جایگاه شایسته در نظام امنیتی منطقه ای و بین المللی دست پیدا کند.
چین و آمریکا به عنوان دو قدرت تاثیرگذار در منطقه رابطه ای دوسویه و دوگانه دارند. در بعد اقتصادی بعد از برقراری روابط دو کشور در دهه 1970 (دهه 1350 ) همکاری اقتصادی بین دو کشور ادامه یافته و روزبه روز وابستگی متقابل آنها افزایش پیدا می کند . اما در بعد نظامی روابط دو کشور گاهی حالت شراکت و همکاری و گاهی حالت رقابت و دشمنی به خود می گیرد که نوع رابطه تاثیر مستقیمی بر رویکردهای امنیتی کشورهای « آ. سه . آن » برجای می گذارد. کشورهای عضو « آ. سه . آن » نیز خواهان همکاری سازنده بین چین و آمریکا هستند و رقابت این دو را برای ثبات منطقه ای مضر می دانند.
سیاست چین در منطقه برمبنای به تصویرکشیدن چهره ای جدید از خود در میان کشورهای دیگر منطقه می باشد. هدف ارائه چنین تصویری مبتنی بر همکاری و اعتمادسازی با کشورهای منطقه و پرهیز از تاکید بر مسائل اختلافی استوار می باشد. رویکرد چین در سال های اخیر موفقیت چنین دیدگاهی را نشان داده است .
اگرچه اختلافات ارضی میان کشورهای منطقه درخصوص جزایر پاراسل و اسپراتلی باتوجه به رویکرد عمده اقتصادی کشورها در همبستگی بیشتر اقتصادی در حال حاضر اهمیت گذشته خود را ندارد ولی این جزایر با توجه به دارابودن منابع غنی زیرزمینی ازجمله نفت می تواند اختلافات کشورهای منطقه را تجدید و حتی تشدید نماید.

استراتژی آمریکا در شرق آسیا
بر مبنای تقسیم بندی درون منطقه ای و از منظر سیاست خارجی آمریکا به عنوان یک بازیگر مهم و تاثیرگذار در منطقه می توان پنداشت که قبل از وقوع حادثه 11 سپتامبر منطقه شمال شرقی آسیا در مرکز توجه استراتژی امنیت ملی آمریکا قرار داشت و آسیای جنوب شرقی در حاشیه قرار گرفته بود. عوامل زیر بر نگاه سیاست خارجی در قبال شرق آسیا موثر بودند :

اتحاد و ائتلاف آمریکا با ژاپن
نگاه چین به عنوان یک رقیب استراتژیک
کم توجهی به منطقه آسیای جنوب شرقی
توجه بیشتر آمریکا به مسائل امنیتی تحت لوای موضوع مبارزه با تروریسم باعث تغییر توجه از آسیای شمال شرقی به آسیای جنوب شرقی پس از 11 سپتامبر 2001 گردید . چنین رویکردی را می توان به ترتیب زیر در سیاست خارجی آمریکا به صورت روشن مشاهده نمود :
تداوم و تقویت بیشتر ائتلاف با ژاپن و قائل شدن به ایفای نقش بیشتر این کشور در منطقه
تغییر اساسی در دیدگاه امریکا نسبت به چین از رقابت استراتژیک به همکاری
توجه بیشتر به جنوب شرق آسیا به عنوان یکی از مناطق بالقوه رشد و نمو و انجام عملیات تروریستی در جنگ علیه تروریسم

نیاز روزافزون منطقه به نفت
نفت یکی از از چالش هایی است که در حال حاضر و آینده این منطقه به عنوان موتور محرکه و استمرار اقتصاد سریع خود بدان نیازمند است . در سال 2003 (1382 ) چین با سبقت گرفتن از ژاپن به دومین مصرف کننده بزرگ نفت جهان پس از آمریکا تبدیل شد در سال 2004 (1383 ) نیز نیاز چین به نفت 15 درصد افزایش یافت و حال آنکه رشد تولیدات اقتصادی اش تنها 2 درصد بود . اداره اطلاع رسانی انرژی آمریکایی می گوید که 40 درصد افزایش تقاضا برای نفت در چهار سال گذشته به خاطر چین بوده است . شرکت های نفتی چین به منظور فرونشاندن این عطش به ظاهر سیری ناپذیر می کوشند با استفاده از فناوری های پیشرفته . نفت بیشتری استخراج کنند و گفته می شود که آنها قصد دارند بخش هایی از شرکت های بزرگ نفتی غرب را بخرند.
چین همچنین یک کارزار دیپلماتیک برای یافتن نفت به راه انداخته است . این روزها رهبران چین به ندرت به کشوری سفر می کنند و معمولا درباره نفت حرف نمی زنند.

تروریسم
پس از جنوب آسیا جنوب شرق آسیا با برخورداری از زمینه های فرهنگی و شرایط محیطی همواره یکی از محل هایی مطرح گردیده که به عنوان جبهه دوم آنچه که تروریسم خوانده می شود تلقی گردیده است . بر همین فرض و همچنین میزان عملیات بمب گذاری که در کشورهای منطقه در سال های اخیر صورت گرفته است . توجه جهانی به سرکردگی آمریکا در چارچوب بحث مبارزه با تروریسم به این منطقه بیش از گذشته گردیده است . وجود گروه های تندرو مسلمان شامل جماعت اسلامی اندونزی و ابوسیاف در فیلیپین که متهم به ارتباط با شبکه بین المللی ترور القاعده هستند چنین توجهی را دوچندان کرده و در برخی از موارد ازجمله در فیلیپین موجب حضور فیزیکی و نظامی آمریکا گردیده است . اگرچه دخالت فعال امریکا در ترتیبات امنیتی جنوب شرقی آسیا عمدتا در قالب مبارزه با تروریسم ترسیم می گردد ولی در اصل دولتمردان آمریکایی انگیزه های استراتژیک دیگری را دنبال می نمایند که مهم ترین آنها عبارتند از : پیشبرد منافع اقتصادی آمریکا در آسیای جنوب شرقی کنترل خطوط دریایی و مهار چین .

کره شمالی ـ ژاپن
در تهدیدآمیزبودن مجهزشدن کره شمالی به سلاح هسته ای و موشک های بالستیک باتوجه به حضور نظام منحصر به فرد حاکم بر این کشور تردیدی وجود ندارد. اینکه آیا منطقه قابلیت پذیرش چنین وضعیتی را دارد یا خیر باید با لحاظ تمامی جهات و نگاه تاریخی نگاهی بدبینانه داشت و همین امر می تواند چالش عمده ای در امنیت کلان منطقه به دنبال داشته باشد. توافقات اخیر با کره شمالی باعث افزایش امیدواری گردیده است هرچند چنین امیدواری به میزان تعهد طرفین به اجرای تعهدات خود بستگی دارد که نگاه به گذشته موجب خدشه دار شدن چنین امیدواری می گردد.
ژاپن تلاش های خود را برای توسعه نظامی گری از سال 2004 (1383 ) به طور جدی آغاز کرده است و اقدامات فوق تصوری را در این زمینه دربرداشته که باعث ایجاد نگرانی هایی در سطح منطقه گردیده است . این نگرش نتیجه عوامل زیادی از جمله ناامیدی از دیپلماسی در جریان جنگ اول خلیج فارس رشد سریع اقتصادی و نظامی چین و پیگیری برنامه های هسته ای و موشکی از سوی کره شمالی است که موجب ایجاد حس بی ثباتی در ژاپن و تمایل آن به داشتن نیروی نظامی کارآمد و قوی گردیده است . اگرچه توانایی نظامی ژاپن به طور جدی از سوی قانون اساسی این کشور محدود گردیده و همواره آمریکا امنیت این کشور را تامین کرده است ولی امروز این احساس هم در ژاپن و هم در آمریکا در حال نضج گرفتن است که این محدودیت ها مانع از کمک به ژاپن به امنیت منطقه ای و امنیت بین الملل گردیده است . این در حالی است که برخی نگرانی ها از سوی کشورهای منطقه در این زمینه وجود دارد. کره شمالی و جنوبی و چین از جمله کشورهایی هستند که روند فوق را با ظن و تردید و بدگمانی دنبال می کنند.
بودجه نظامی ژاپن در سال 2005 (1384 ) بالغ بر 46 6 میلیارد دلار بود که بیانگر تغییرات در دیدگاه فوق می باشد . این کشور یکی از بیشترین بودجه های نظامی در سطح جهان را دارا می باشد. در بودجه فوق توجه به سیستم دفاع موشکی و برنامه توسعه موشک های با برد بالا که بیانگر نگرانی ژاپن از تهدیدات منطقه ای است متمرکز گردیده است اگرچه تغییرات عمده ای در سیاست های امنیتی ژاپن دیده می شود ولی هنوز راه درازی برای ایفای نقش موثر و فعال ژاپن در امنیت منطقه ای وجود دارد چرا که یکی از عوامل اساسی در این زمینه این است که ژاپن نیازمند هماهنگی نزدیک با ایالات متحده آمریکا در این زمینه می باشد.

تامین امنیت دریایی
آسیای جنوب شرقی در محل تلاقی دو مسیر از پررفت وآمدترین خطوط دریایی دنیا واقع شده است . مسیر شرق به غرب اقیانوس هند را به اقیانوس آرام متصل می نماید و مسیر شمال به جنوب استرالیا و نیوزیلند را به آسیای شمال شرقی متصل می نماید. هر دو مسیر خطوط حیاتی اقتصادی هستند که از طریق آنها کشورهای آسیای شمال شرقی کالاهای ضروری از قبیل نفت و سایر منابع طبیعی را دریافت می کنند و در مقابل کالاهای تمام شده خود را به سایر نقاط دنیا صادر می کنند. همچنین به دلیل ساحلی بودن اکثر کشورهای « آ.سه .آن » و عدم وجود خطوط زمینی بین آنها بیشتر تجارت درون منطقه ای از طریق راه های آبی صورت می گیرد. از جنبه نظامی این خطوط دریایی برای جابجایی نیروهای دریایی آمریکا از پاسیفیک غربی به اقیانوس آرام و خلیج فارس بسیار حیاتی می باشند. تقریبا کلیه حمل و نقل دریایی باید از طریق سه تنگه که در منطقه واقع شده اند صورت پذیرد. این سه تنگه عبارتند از : تنگه مالاکا تنگه سوندا و تنگه های لومبوک و ماکاسار. در دوران جنگ سرد حفظ آزادی حمل و نقل دریایی ناوهای جنگی آمریکا از طریق این آبراه ها در راس اهداف استراتژیک این کشور قرار داشت . در آن زمان تسهیل تجارت از طریق دریا در اولویت دوم قرار گرفته بود. با پایان جنگ سرد و از بین رفتن تهدیدات مستقیم نظامی ملاحظات اقتصادی برای آمریکائیان برجسته گردید. اما همچنان آمریکا و متحدان منطقه ای توجه ویژه ای به تهدیدات بالقوه برای آزادی حمل و نقل دریایی معطوف نمودند. در حال حاضر متحدان آمریکا از قبیل ژاپن کره جنوبی استرالیا فیلیپین و دولت های دوست از قبیل سنگاپور به این خطوط دریایی بسیار متکی می باشند . به عنوان نمونه 40 درصد تجارت کشورهای ژاپن استرالیا و آ.سه .آن از طریق این تنگه ها صورت می گیرد.

توجه به منطقه گرایی
منطقه گرایی در این بخش از جهان نسبت به سایر مناطق با جذابیت بیشتری دنبال می شود ک تشکیل مجموعه های منطقه ای نظیر آ.سه .آن ـ آسه آن به علاوه سه ـ مجمع کشورهای شرق آسیا و مجمع اقتصادی کشورهای آسیای شرقی و اقیانوسیه (اپک ) از مهم ترین آنها بشمار می روند.
همکاری های اقتصادی آسیا و اقیانوسیه که برای اولین بار در سال 1989 (1368 ) شکل گرفت دربردارنده طیف متنوعی از کشورهای کوچک و بزرگ (21 کشور) است که 40 درصد جمعیت جهان 56 درصد تولیدات جهان و 48 درصد تجارت جهان را در اختیار دارند . اپک که با هدف کاهش تعرفه ها و سایر موانع بازرگانی در منطقه شکل گرفت اکنون محلی برای رایزنی های سیاسی و امنیتی رهبران کشورهای شرکت کننده درآمده است اگرچه حصول توافق در زمینه مسائل امنیتی با توجه به اینکه هریک از این کشورها منافع خاص خود را دنبال می کنند دور از دسترس است . تجارت آمریکا با کشورهای حوزه اقیانوس آرام (آسیا ـ اقیانوسیه ) بیشتر از تجارت با حوزه اقیانوس اطلس (عمدتا اروپایی ) است این در حالی است که در مجموعه فوق هیچ یک از کشورهای اروپایی حضور ندارند و می توان گفت دوسوم تجارت آمریکا با کشورهای عضو اپک است که در راس آنها چین قرار دارد . کسری تجاری آمریکا در سال 2005 (1384 ) به 202 میلیارد دلار رسید که برای جبران این کسری عظیم آمریکا نیاز به افزایش صادرات خود به چین دارد .

منبع :
ماهنامه رویدادها و تحلیل ها
حوزه شرق آسیا و اقیانوسیه با برخورداری از نقش بسیار مهم و روبه رشد آن در معادلات و رقابت های جهانی در حال تبدیل شدن به یکی از مهم ترین مراکز ثقل استراتژیک جهان می باشد
توانمندی اقتصادی برتر ژاپن اصلاحات روبه پیشرفت اقتصادی چین تجربیات قابل توجه کشورهای تازه صنعتی شده و حرکت روبه رشد اقتصادی « آ.سه .آن » مهم ترین کانون های تحولات اقتصادی در منطقه شرق آسیا به شمار می روند
ساختار روابط در این منطقه در قالب نظمی جدید و بر مبنای مناسبات چهار قدرت عمده یعنی ایالات متحده آمریکا چین ژاپن و تا حدودی روسیه در حال شکل گیری است و در کنار آن بازیگرانی همانند « آ. سه . آن » استرالیا کره جنوبی و هند تاثیرات خاص خود را بر مسائل امنیتی در حوزه جغرافیایی منطقه به جای خواهند گذاشت
چین از لحاظ نظامی طرح توسعه طلبانه ای در منطقه نداشته و درصدد تقویت توان اقتصادی خود می باشد تا بتواند در کنار قدرت نظامی توان اتمی و کثرت جمعیت خود در قرن بیست و یکم به عنوان ابرقدرتی اقتصادی نیز مطرح شده و به جایگاه شایسته در نظام امنیتی منطقه ای و بین المللی دست پیدا کند
ژاپن تلاش های خود را برای توسعه نظامی گری از سال 2004 (1383 ) به طور جدی آغاز کرده است و اقدامات فوق تصوری را در این زمینه دربرداشته که باعث ایجاد نگرانی هایی در سطح منطقه گردیده است

روزنامه جمهوری اسلامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code