
میوه ممنوعه در شوروی
- نوشته شده : پوریا هاشمی
- 05 مارس 2019
- تعداد نظرات :0
فرهنگ و هنر | هنر | موسیقی جهان
| بررسی تاریخچه پر فرار و نشیب موسیقی جاز در شوروی از موضوعات جذابی است که میتواند به فهم رهیافتی از نوع رفتارهای دولتهای گوناگون حاکمیت ایدئولوژیک شوروی نسبت به موسیقی و سایر ابعاد فرهنگ ازجمله ادبیات منجر شود.
بهار سال ۱۹۶۵ م رویداد مهمی در تاریخ موسیقی روسیه اتفاق افتاد که نویدبخش شکوفایی هنر موسیقی در تقویم روزهای سخت شوروی بود. برای نخستین بار هزاران نفر از شهروندان علاقهمند روس در سالن بزرگ تئاتر استونی گرد هم جمع شدند تا در کنار هنرمندان آمریکایی به تماشای باشکوهترین کنسرت جاز بعد از سالها ممنوعیت و سرکوب بنشیند.
قصه موسیقی جاز نمایی از تراژدی غمانگیزی است که حکومت شوروی در طول حیات ۵۰ساله خود از ابعاد گوناگون فرهنگ در راستای اجرای سیاستهای مارکسیستی بهرهکشی کرد. مهمترین شعار هویتی شوروی در سالهای جنگ سرد با آمریکا مقابله با فکری بود که به قول استالین موجب میشد تا ذهن جوانان مسموم شود و به سمت آموزههای انحرافی سرمایهداری گرایش پیدا کند. از مهمترین مصداق این تعبیر استالین موسیقی جاز بود : ملودی که خالقانش شلوار لی میپوشیدند و در ساکسیفونهایی میدمیدند که به آرم نماد سرمایه داری – آمریکا- منقش شده بود.
بررسی تاریخچه پر فرار و نشیب موسیقی جاز در شوروی از موضوعات جذابی است که میتواند به فهم رهیافتی از نوع رفتارهای دولتهای گوناگون حاکمیت ایدئولوژیک شوروی نسبت به موسیقی و سایر ابعاد فرهنگ ازجمله ادبیات منجر شود. بهطورکلی میتوان سه رویکرد متفاوت را در دولتهای مختلف شوروی نسبت به موسیقی در نظر گرفت .در نوشتار حاضر تلاش شده است با کنکاش در منابع لاتین و روسی، ضمن بررسی تاریخچهای از تحولات موسیقی جاز نشان داده شود که براصول کلی سیاستهای رفتاری دولتهای شوروی نسبت به موسیقی جاز سه رویکرد: سکوت، سانسور و تائید رسمی حاکم بوده است.
تولد جاز و حرکت به سمت اوج
دهه۲۰میلادی اولین گروه موسیقی جاز در مسکو به صحنه رفت و اشتیاق مردم برای شنیدن این سبک جدید موسیقی موجب شد تا هیچ صندلی در تالار بزرگ هنرهای معاصر روسیه از تماشاچی خالی نماند[1]. تشویق ممتد شرکتکنندگان در کنسرت نشان میداد که موسیقی جاز میتواند جایی برای خود در هنر روسیه پیدا کند و همزمان فصل جدیدی از آواهای مدرن آغاز شده بود. موسیقی جاز خیلی زودتر از انتظار با پیدا کردن طرفدار میان جوانان مشتاق و نیز در میان اهلفن محبوب شد. والنتین پارنخ شاعر معروف روسی به انتشار مقالاتی علمی در مورد نتهای موسیقی تازه به دوران رسیده جاز همت گماشت تا بهندرت صحبت از این موسیقی به نُقل محافل هنری روسیه تبدیل شود.
( تبلیغ ارکستر جاز لئوپولدتتلسکی در دهه۱۹۲۰- سن پترزبورگ)
اپرای «بچههای شکلاتی» در سال ۱۹۲۶م اولین گروه منسجم جاز بود که شهرتش خیلی زود مرزهای روسیه شوروی را درنوردید و صدایش به قاره اروپا رسید. استقبال اروپاییها از گروههای جاز روسیه موجب شد تا توجه بیشتر از روسها در شوروی را به خود جلب کند. رفتهرفته شعرها و آوا پیشرفت محسوسی کرد تا سال ۱۹۳۰م که از آن بهعنوان فصل پختگی و بلوغ آوایی جاز یاد میشود. در روزهای پایانی سال ۱۹۲۹ نخستین جشنواره بنام « جاز تِم» با فراخوان به همهی گروههای موسیقی در روسیه برگزار شد و یک اتفاق جالب به وقوع پیوست :هیچکسی گمان نمیبرد که ۶ گروه جاز در طی چند سال کوتاه به شکل حرفهای مشغول نوازندگی باشند.[2]
سایه سرد استالین بر آتش پرحرارت جاز
با افزایش طرفداران موسیقی جاز دولت شوروی که سرگرم تثبیت حضورش درکشورهای شرق کره زمین است به ناگاه نسبت به رشد این سبک از موسیقی حساس میشود و در اولین برخورد تلاش میکند تا استفاده از « ساکسیفون» را ممنوع کند این ممنوعیت پیوسته ادامه پیدا کرد ولی جاز با صدای آرامتر و محدودتری به حیاتش ادامه داد. با روی کار آمدن استالین دور جدیدی از فشار بر کل موسیقی کلاسیک و مدرن آغاز شد.
در دوران استالین سختترین زمان برای هنر ورزی هنرمندان روسی رقم خورد: زندان، حبسهای انفرادی طولانیمدت و در مواردی اعدام مجازات بخش عمدهای از هنرمندان در دهه سی شوروی را شامل میشد. جرم مشترک این هنرمندان ظن استالین بر ورود اندیشههای امپریالیزیستی در سرزمین سوسیالیستها از طریق ادبیات و موسیقی بود. استالین به کمیسرهایش دستور داد تا هنرمندان فقط باید از «سوسیالیسم واقعگرایانه» در هنر بگویند در غیراینصورت عامل دشمن بهحساب میآیند و مجازات سختی در انتظارشان خواهد بود.[3] آتش دامنگیر این دستور زندگی ۵تن از اهل ادبیات یا به قول استالین رفرمیستها را گرفت این افراد که عبارت بودند از لشتامم، بابل، بیسنین، مایوکوفسکی، تسوتایوا و گومیلیوف پایانی جز طناب دار نداشتند.[4]
( سخنرانی خواننده مطرح جاز لئونید اوتیاسو در میدان اسوردلُو در سال ۱۹۴۵م که موجب بازداشت وی شد)
برنامه سیاستی مقابله با غرب که از دوران استالین با قدرت بیشتری از سوی دولت شوروی پیگیر شد محصور به مقابله با ابعاد فکری نبود، هرآن چه که مظهری از غرب بود هم موردتهاجم دستگاههای امنیتی وقت قرار میگرفت و با نسبت دادن صفاتی همچون « دشمن خلق»، «عامل امپریالیزم» به افراد، بستر انزوای رفرمیستها در افکار عمومی فراهم میکردند روزنامه دولتی پِرودا مسئول تخریب تصویر هنرمندان و تحقق این هدف در دوران استالین بود . موسیقی جاز بیشتر از سایر موسیقیهای معمول مورد تاخت تاز سیاستمداران کمونیست قرار داشت. جاز مخلوق آمریکاییها بود و ساکسیفون که نقش محوری در تولید آوا این سبک ایفا میکرد اولین بار توسط موسیقیدانان آمریکایی عرضه شد پس دور از انتظار نبود که خروشچف جاز را «عامل دلدرد و موجب تهوع» [5]معرفی کند و استالین آواهای جاز را «گوشخراش و بیقواره»[6] بداند.
“با افزایش طرفداران موسیقی جاز دولت شوروی که سرگرم تثبیت حضورش درکشورهای شرق کره زمین است به ناگاه نسبت به رشد این سبک از موسیقی حساس میشود و در اولین برخورد تلاش میکند تا استفاده از « ساکسیفون» ممنوع کند این ممنوعیت پیوسته ادامه پیدا کرد ولی جاز با صدای آرامتر و محدودتری به حیاتش ادامه داد. با روی کار آمدن استالین دور جدیدی از فشار بر کل موسیقی کلاسیک و مدرن آغاز شد.“
کمیسر ویژه استالین و برخورد با نوازندگان جاز
هنر میتوانست آرمانهای دولت کمونیستی شوروی را با چالش مواجه کند و این باور در ذهن رهبران حزب شکلگرفته بود که موسیقی با اثر گذاشتن بر روی احساسات مخاطبین موجب ایجاد شور خاصی برای قیام علیه استبداد تمامیتخواه دولت کارگری میشود و جز هنر دیکته شده از سوی دولت دیگر هنرها زنگ خطری برای بقا رهبران بود.
برخورد امنیتی با هنرمندانی که سرتعظیم به برنامههای دولت فرود نمیآوردند جز رئوس برنامه مهندسی فرهنگی دولت استالین بود. ازاینرو کمیسر ویژهای از سوی استالین بنام تیخون خرنیکوف[7] مسئول شد تا برنامهای برای برخورد و کنترل هنرمندان پیشنهاد و اجرایی نماید. او در وهله اول لیستی از آهنگسازانی را به استالین ارائه میکند که در قالب خوانندگان «ضد مردم» مرتب شده است. او درباره دو تن از خوانندگان مطرح کلاسیک که نامشان در لیست مذکور قرارگرفته بود با طرح ادعای – فاصلهدار بودن از واقعیتهای سوسیالیسم و زشت بودن آواها- میگوید : « در آثار رفیق شوستاکوویچ، انواع مختلف مغایرت و تضاد با واقعیت هنر شوروی پیدا کردیم؛ واقعیت گریزی، عصبیت و صحنههای مشمئزکننده. در آثار رفیق پروکوفیف هم بهجای احساس و ملودیهای طبیعی، خور خور و زوزه شنیدیم»[8].
دو اصل بنیادین در برنامه خرنیکوف برای نوازندگان رفرمیست وجود داشت که با هماهنگی استالین صورت میگرفت :۱. محدودیت اجتماعی و هنری ۲. زندان و حذف فیزیکی.
کمیسر ویژه پس از فروپاشی شوروی در مصاحبهای با روزنامه گاردین میگوید: «اگر من این کار را با نوازندگان نمیکردم شاید شخص دیگری بلایای بدتری بر سر نوازندگان رفرمیست درمیآورد و البته نمیتوانیم منکر شویم که تیر اعدامها و دستگیریهای استالین، موسیقیدانان را بسیار کمتر از نویسندگان نشانه گرفت.»[9] او در مورد گزارشی که علیه نوازندگان و اهل ادبیات برای استالین نوشته بود اذعان میکند: « مجبور بودم بنویسم و اگر اسامی را نمینوشتم مرا نیز میکشتند. خود شوستاکوویچ و پروکوفیف این را میدانستند و به خاطر فشاری که بر من بود با من همدردی میکردند چون استالین حق انتخابی برایم باقی نگذاشته بود»
خرنیکوف پس از فروپاشی اگرچه در مصاحبههایش مدعی بود که به خاطر ترس از استالین این اقدامات را انجام داده اما تلاش او برای تطهیر شخصیت ترسناکش مؤثر نبود و تاریخ موسیقی روسیه فراموش نمیکند بازداشتهای گسترده و تبعید و کار در اردوگاههای سرد و خشن روسیه که زندگانی اهل هنر را تباه کرد. تاریخ موسیقی روسیه فراموش نمیکند روزگار سختی که نوازندگان جاز برای ضبط موسیقی به دلیل ممنوعیت دستگاه ضبط موزیک بر روی ورقههای x-ray با روشهای خاصی نتها ضبط میکردند و دولت بههیچوجه اجازه برگزاری کوچکترین کنسرتی به نوازندگان داده نمیشد و سیاست سانسور در فراگیرترین شکل ممکن به اجرا درآمده بود.
گزافه نیست که امروز به نوازندگانی که توانستند از استبداد خشن استالین جان سالم به درببرند لقب امپراتور و سیاستمدار موسیقی داد. ساولسکی نوازنده قدیمی روس که در سال ۲۰۰۳ دیده از جهان بست یکی از بزرگان موسیقی جاز است که برای وی گرامیداشت باشکوهی در سال۲۰۱۸ برگزار شد و از تلاشهای وی برای زنده نگهداشتن موسیقی جاز در شرایط استبداد و سرکوب استالینی قدرانی به عمل آمد و از او بهعنوان سیاستمدار بزرگ جاز یاد شد.[10]
(ساولسکی نوازنده قدیمی و رهبر ارکستر مطرح جاز دریکی از کنسرتهایش در شهر سنپترزبورگ- ۱۹۹۸م)
خرنیکوف در توجیه برنامه خشونتبارش علیه هنرمندان این ادعا را تکرار میکرد که مردم نیز در اجرای این برنامه با وی همراهی میکنند :« مردم در سراسر شوروی فرمالیستها را محکوم میکنند و میخواهند با تمام کسانی که نامشان در لیست سیاه است مانند وطنفروشان رفتار شود» او با لحنی قلدرمآبانه تهدید میکند: « سمفونیهای روشنفکرانه دیگر کافی است با دستورهای روشن و صریح حزب، تمام مانیفستهای فرمالیستها برچیده خواهد شد»[11]. اما واقعاً مردم چه چیزی میخواستند ؟
“برخورد امنیتی با هنرمندانی که سرتعظیم به برنامههای دولت فرود نمیآوردند جز رئوس برنامه مهندسی فرهنگی دولت استالین بود. ازاینرو کمیسر ویژهای از سوی استالین بنام تیخون خرنیکوف مسئول شد تا برنامهای برای برخورد و کنترل هنرمندان پیشنهاد و اجرایی نماید. او در وهله اول لیستی از آهنگسازانی را به استالین ارائه میکند که در قالب خوانندگان «ضد مردم» مرتب شده است. او درباره دو تن از خوانندگان مطرح کلاسیک که نامشان در لیست مذکور قرارگرفته بود با طرح ادعای – فاصلهدار بودن از واقعیتهای سوسیالیسم و زشت بودن آواها- میگوید : « در آثار رفیق شوستاکوویچ، انواع مختلف مغایرت و تضاد با واقعیت هنر شوروی پیدا کردیم؛ واقعیت گریزی، عصبیت و صحنههای مشمئزکننده. در آثار رفیق پروکوفیف هم بهجای احساس و ملودیهای طبیعی، خور خور و زوزه شنیدیم»“
مرگ استالین و طلوع مجدد جاز
جاز جزئی از زندگی جوانانی از روسیه شد که با تمام سختیها و فشارهای دولتهای شوروی در زیرزمین و کافهها نوازندگی ساکسیفون با امید ادامه دادند. استالین مرد و با باز شدن جعبه سیاه جنایتهای او توسط خروشچف فضای فرهنگی فرصت یافت بیشتر تنفس کند و دست استالین که میخواست تمام نجواها و صداهای غیرخودی را خفه کند از گریبان موسیقی شوروی برای همیشه برداشته شد.
با روی کار آمدن برژنف موعد تغییر در رفتار و سیاستهای فرهنگی رسید لذا رهبران کومسومول به دنبال بهانهای بودند که ضمن تائید رسمی موسیقی جاز مانع از القای شکست و ضعف حزب در برابر این سبک از موسیقی شوند. یک جشنواره بینالمللی برای جوانان بهانهای شد تا رهبران کوموسول با دعوت گروهای جاز مسیر تائید رسمی موسیقی جاز در شوروی بهصورت رسمی دنبال کنند.
اکتبر ۱۹۶۴فراخوانی مخفیانه به تمام گروههای جاز از طرف حزب ارسال شد تا در جلسهای شرکت کنند که در آن قرار بود گروه جازی که توانایی لازم در معرفی آرمانهای شوروی داشته باشد برای حضور در جشنواره بینالمللی الجزایر انتخاب شود. تعداد گروههایی که در جلسه داوری شرکت کردند برای رهبران کوموسول باورکردنی نبود ۱۵ گروه منسجم با شکل و قیافهای اتوکشیده – برخلاف نوازندگان جاز غربیها که بالباسهای خاص و موهای ژولیده بودند- تلاش میکردند تا نظر رهبران جلب کنند که نوازندگی گروهشان به آرمانهای حکومت کمونیستی قرابت بیشتری دارد. درنهایت یک گروه انتخاب شد با این ادعا که شعرها و نتهایی کاملاً انقلابی دارد و میتواند بازگوکننده آرمانهای سوسیالیست واقعگرا باشد اما واقعیت این بود که رهبران فریب بیخردی خود و هوش این جوانان را خوردند.
( گروه جاز روسی با ظاهری آراسته در سال ۱۹۷۸م در حال تمرین)
موزیکهایی که مورد اقبال رهبران قرار گرفت همان موزیکهای آمریکایی بود که با ترجمه روسی عنوانی سوسیالیستی به خود گرفته بود و جوانان روسی توانستند میوه ممنوعهای تناول کنند که دولت استالین سرنوشت سختی برای این کار در نظر گرفته بود. شرکت نوازندگان جاز روسی که مورد تائید رسمی دولت شوروی بود باعث شد تا ارتباط این گروهها با گروههای جاز آمریکایی به شکل جدید و رسمی شکل بگیرد و تنها یک سال بعد کنسرت باشکوه مشترکی میان نوازندگان جاز روسی و آمریکایی در استونی برگزار شود و این پایانی بر قصه فشار و محدودیت دولت تمامیتخواه شوروی بر موسیقی جاز بود.
[1] http://www.norma40.ru/articles/sovetskiy-dzhaz-istoriya.htm#first
[2] http://federaljazzpolicy.com/?tag=stalin
[3] https://quod.lib.umich.edu/cgi/p/pod/dod-idx/vilified-venerated-forbidden-jazz-in-the-stalinist-era.pdf?c=mp;idno=9460447.0001.201;format=pdf
[4] http://www.factruz.ru/history_mistery/mayakovsky.htm
[5] http://journal.jazz.ru/2018/03/14/andy-hamilton-jazz-as-classical-music/
[6] http://www.sknews.ru/rubriki/raznoe/15399-stalin-i-dzhaz.html
[7] http://www.warheroes.ru/hero/hero.asp?Hero_id=382
[8] http://www.harmonytalk.com/id/1727
[9] http://www.harmonytalk.com/id/1729
[10] http://journal.jazz.ru/tag/%D1%81%D0%BE%D0%B2%D0%B5%D1%82%D1%81%D0%BA%D0%B8%D0%B9-%D0%B4%D0%B6%D0%B0%D0%B7/
[11] https://quod.lib.umich.edu/cgi/p/pod/dod-idx/vilified-venerated-forbidden-jazz-in-the-stalinist-era.pdf?c=mp;idno=9460447.0001.201;format=pdf