
آیا «پیشگویی کامبخش» ما را نجات میدهد؟
- نوشته شده : سیدمحمد زرهانی
- 26 فوریه 2019
- تعداد نظرات :0
جامعهوتاریخ | سیاست | سیاستگذاری
| در آزمون اثرگذاری پیشگویی کامبخش رابرت روزنتال و لنور جاکوبسن نتایجی کاملا مغایر با ضرب المثل مشهور به دست آمد و نشان داده شد که اتفاقا با در نظر گرفتن شرایطی، حلوا حلوا کردن دهان را شیرین میسازد.
یکی از سیاستهای رایج و پرکاربرد میان رسانهها، مدیران و تریبون داران امروز جامعه ایران که به وفور مورد استفاده قرار میگیرد، پیشگویی کامبخش است. این سیاست یا تکنیک رسانهای- فرهنگی در واقع معکوس و نقیض ضرب المثل “با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمیشود” است. برای مثال در اوج یک بحران اقتصادی یا سیاسی تریبونهای شاخص دست به انتشار اخباری مغایر با واقعیتهای ملموس میزنند و به طرق مختلف سیاستی در راستای مثبت و سازنده جلوه دادن شرایط به مردم را در پیش میگیرند. پدیدهای که کمابیش این روزها با آن مواجه هستیم. واقعیتها یک سمت و سو دارند و گفتهها سمت و سویی دیگر. ممکن است کنشهایی ازاین دست ناموجه یا متضمن فریب افکار عمومی قلمداد شوند. به همین دلیل چه از لحاظ علمی و چه از لحاظ اخلاقی درخور توجه و بررسی اند.
جالب است که در آزمون اثرگذاری پیشگویی کامبخش رابرت روزنتال و لنور جاکوبسن نتایجی کاملا مغایر با ضرب المثل مشهور به دست آمد و نشان داده شد که اتفاقا با در نظر گرفتن شرایطی، حلوا حلوا کردن دهان را شیرین میسازد. «هدف آنها آزمون نظریه پیشگویی کامبخش و نحوه عمل آن در یک کلاس درس خاصه در میان محصلان اقلیت بود. از محصلان آزمون بهره هوشی (IQ) استاندارد اما ناشناختهای تحت عنوان آزمون فراگیری صرف و نحو گرفتند، آزمونی که ظاهرا نشان میداد احتمالا استعداد کدام محصلان در طی سال تحصیلی شکوفا میشود منتهی نتایج آن را وارونه جلوه دادند. بدین ترتیب که در بهار سال تحصیلی از محصلان آزمون گرفتند و سپس در پاییز فهرست کوتاهی از اسامی محصلانی را که در آزمون مذکور نمره بالایی آورده بودند و مبین کشش آنها در شکوفایی استعدادشان بود به معلمان آنها دادند. اما واقعیت این بود کهاین اسامی به صورت تصادفی انتخاب شده بود و ربطی به آزمون نداشت… روزنتال و جاکوبسون دریافتند این کشش دروغینی که به نفرات اول فهرست آزمون نسبت داده بودند عملا موجب پیشرفت آن محصلان شده است[1].» بدین ترتیب کسانی که الزاما واجد صلاحیت یا استعداد بیشتری نبودند عملا به جایگاههای بالاتر صعود کردند و باهوشتر شدند.این پژوهش نشان داد که ذهنیت مثبت در مواجهه با برخی از دانش آموزان، بی آنکه صرفا ناظر به یک واقعیت عینی و خارجی باشد عملا زمینه موفقیت تحصیلی ایشان را فراهم میآورد.
هر چند فرایند اجرای این پژوهش خالی از مسائل اخلاقی نیست اما تا میزانی زمینه علمی تکنیک پیشگویی کامبخش را آشکار ساخته است. به نظر میرسد میزان کامبخشی بیش از آنکه متوجه استعداد یا صلاحیت واقعی مخاطبان باشد، ناظر به تصور مخاطبان از شخص یا اشخاصی است که پیشگویی را عرضه میدارند. به هر میزان که شان یا منزلت پیشگویان در چشم مخاطبان والاتر باشد امکان تحت تاثیر قرار گرفتن از نظریات ایشان نیز بالاتر میرود. چه بسا اگر پژوهشگران هویت واقعی و ماهیت حقیقی آزمایش خود را برای دانش آموزان و معلمان از نخستین مراحل تحقیق آشکار میساختند نتایج از اساس دگرگون میشد.
بهاین ترتیب شاید اصلی ترین مسئله در ناکارآمدی پیشگوییهای کامبخش رسانهها، مدیران و تریبون داران امروز ایران، از یک سو سقوط منزلت و تصویر ایشان در نگاه اعضای جامعه و از سوی دیگر بی اثر شدن محتوای پیام در فرایند انتقال اطلاعات است. در چنین شرایطی حتی اگر واقعیتهای عینی صادقانه از زبان رسانهها، مدیران و تریبونها بیان گردد از جانب عامه مردم با سوء ظن و بدگمانی مورد تفسیر قرار میگیرد.
افشاگری علیه سران و افراد شاخص در دو دهه اخیر به مقدار حائز توجهی کارآمدی و قدرت تکنیک پیشگویی کامبخش را نازل ساخته است.این در حالی است که بخش قابل توجهی از حجم افشاگریها زمینهای داخلی و درون سیستمیدارد و چه بسا توسط افراد وابسته به دستگاههای رسمی انجام شده است. افشاگری بخشی از نخبگان علیه بخش دیگر عملا منزلت کلیه گروههای تاثیر گذار را کاهش داده است.
“شاید اصلی ترین مسئله در ناکارآمدی پیشگوییهای کامبخش رسانهها، مدیران و تریبون داران امروز ایران، از یک سو سقوط منزلت و تصویر ایشان در نگاه اعضای جامعه و از سوی دیگر بی اثر شدن محتوای پیام در فرایند انتقال اطلاعات است. در چنین شرایطی حتی اگر واقعیتهای عینی صادقانه از زبان رسانهها، مدیران و تریبونها بیان گردد از جانب عامه مردم با سوء ظن و بدگمانی مورد تفسیر قرار میگیرد.“
زندگی آکواریومی گروهی از مدیران و مسئولین نیز توانایی ایشان در برقراری ارتباط موثر با اعضای جامعه را به شدت معیوب ساخته است. منزلت پیشگویان میبایست به شکلی طبیعی در نگاه اعضای جامعه ارتقا یابد تا پیشگوییها به کامبخشی منجر شوند. ارتقای منزلت نیز از خلال تعاملهای روزمره و محسوس با مردم و اعضای جامعه محقق میشود، نه از طریق بخش نامه، پوستر، بنر و مانند اینها.
لازم به ذکر است که هرچند آزمایش مذکور در مقام قضاوت اخلاقی مورد تردیدهای جدی قرار گرفته است، اما این مسئله را الزاما نمیتوان به تمامیمصادیق پیشگویی کامبخش تسری داد واین سیاست فرهنگی را از اساس غیر اخلاقی تلقی کرد. در واقع تمامیچشم اندازها، اسناد کلان، برنامههای اقتصادی و سیاسی و چه بسا تعالیم اخلاقی و دینی در بطن خود حامل اشکالی از پیشگوییهای کامبخش هستند که بسته به میزان اعتماد اعضای جامعه مخاطب، تحققشان شدت و ضعف مییابد. چنین تکنیکی حتی در مکالمات روزمره ما در عباراتی مانند “به امید دیدار” و “خداحافظ” هم نمود و تجلی دارد. امری که موجب تردید در به کارگیری پیشگویی کامبخش میشود، نهفته در کیفیت پاسخ به پرسشی مختصر و در عین حال بنیادی است.اینکه پیشگویی با وجود کامبخشی ایا متضمن فریب مخاطبان است؟ پاسخ بهاین پرسش در استفاده بلند مدت ازاین سیاست بسیار تعیین کننده است. کسانی که در مصدر تجویز گزارههای کامبخش قرار گرفته اند اگر خود را ملزم به رعایت اصل صداقت بدانند، علاوه بر آنکه تردید اخلاقی را از اعمال خود دور ساخته اند در بلند مدت پیروانی خواهند داشت که با نگاه به آموزههای کامبخش به سوی تحقق پیش گوییها و اندیشههای رهبر و زعیم خود حرکت خواهند کرد. فاصله واقعیت ملموس تا موقعیتی که باید به آن رسید در نگاه ایشان بسیار کوتاه و ناچیز خواهد بود. ایمان به تحقق پیشگوییها منجر به تحقق و کامبخشی اجتماعی برای این دسته از افراد میشود. ولو آنکه شرایط کاملا علیه ایشان باشد.
اما اگر در به کار گیری پیشگویی کامبخش مخاطب فریب داده شود، یکبار و البته برای همیشه اعجاز پیشگویی کامبخش از اختیار آن مدیر، رسانه یا شخصیت برجسته خارج میشود. این امر مستقل از تاثیر افشاگریها و زندگی آکواریومی بخشی از شخصیتها، یکی از علل ناکارآمدی پیش گوییهای کامبخش دراین روزهای حساس جامعه ایران است.
[1]نحوه انجام تحقیقات اجتماعی اثر ترز ال بیکر، ترجمه هوشنگ نایبی صفحات 83 و 84 (نشر نی ،1392)
سیدمحمد زرهانی پژوهشگر در حوزههای انسانشناسی، جامعهشناسی و … است و مطالب او در سایت باشگاه اندیشه در همین حوزهها منتشر میشود.